محصولات ارگانيك يا تراريخته؟ كدام يك بهتر است؟

دکتر سید الیاس مرتضوی، عضو انجمن ایمنی زیستی ایران-
در روان‌شناسي رفتار شناخته‌شده‌اي وجود دارد كه به آن «تخريب يا ترور شخصيت» مي‌گويند و منظور از آن، رفتار يك فرد يا افراد خاصي است كه چون براي دستيابي به هدف‏هاي شخصي يا گروهي خود قادر به استفاده از روش‏هاي صحيح …

تهیه و تنظیم: دکتر سید الیاس مرتضوی، عضو انجمن ایمنی زیستی ایران

در روان‌شناسي رفتار شناخته‌شده‌اي وجود دارد كه به آن «تخريب يا ترور شخصيت» مي‌گويند و منظور از آن، رفتار يك فرد يا افراد خاصي است كه چون براي دستيابي به هدف‏هاي شخصي يا گروهي خود قادر به استفاده از روش‏هاي صحيح نیستند و نمي‏توانند منافع خود را به شيوه‌‏هاي صحيح، مقبول، پذيرفته شده و مطابق با ميزان‏هاي اخلاقي به دست آورند، سعي مي‏كنند با اعمال قدرت و بر اساس هراس‌افکنی و حذف رواني فرد، به مقصود خود برسند و طي اين فرايند آن شخص يا اشخاص خاص را در نظر سايرين بي‌ارزش معرفي كنند، بدون اينكه نيازي به اثبات خود داشته باشند. متأسفانه آنقدر با مصاديق اين تخريب شخصيت به خصوص در سياست (كه بيش از اندازه با آن آلوده شده‌ايم) روبرو هستيم كه ما را از توضيح بيشتر در اين زمينه بي‌نياز سازد.

چندي پيش، دوست عزيزي برايم خبري ارسال کرد با عنوان: «ارگانيك‌باز شويد» (براي مشاهده‌ي متن خبر ، به آدرس http://khabarfarsi.com/ext/2746569 مراجعه فرماييد). در ابتداي اين مقاله آمده بود: «مريضي زياد شده است. حالا گذشته از استرس و آلودگي‌هاي صوتي كه روي سلامت انسان‌ها تاثيرگذار هستند اين روزها خوراكي‌ها هم دردسرساز شده‌اند. ميوه‌ها و سبزي‌هايي كه قبلا قرار بود مغذي باشند و سرشار از ويتامين‌ها و مفيد براي سلامتي ما اين روزها مشكوك شده‌اند. دست خودشان هم نيست. آنقدر كود شيميايي و آفت‌كش به خوردشان داده‌اند و در ژن‌هايشان دستكاري كرده‌اند كه از حالت طبيعي‌شان خارج شده‌اند. ديگر هيچ تضميني نيست سبزي‌هايي كه مي‌خوريم همان خواص سابق را داشته باشند. …»

نويسنده‌ي خبر با زيركي بار مشكلات بهداشتي جامعه را متوجه استفاده از «آفت‌كش‌ها، كودهاي شيميايي و دستكاري‌هاي ژنتيكي» کرده است و از همه مهم‌تر اينكه اين هر سه را به يك چوب رانده است تا چنين نتيجه بگيرد كه استفاده از محصولات ارگانيك (كه مدعی شده است که مخالف استفاده از هر سه مورد فوق است) محصولاتي است سالم، كه نتيجه فوري مصرف آنها دور ماندن از اين مشكلات بهداشتي است. گويي مشكلاتي مثل فقر، نابرابري اجتماعي، آلودگي و كمبود منابع آب و آب سالم، آلاينده‌ها، مواد شيميايي بسيار خطرناك، كمبود غذا، و … وجود ندارند و يا حداقل در بروز بيماري‌ها تأثير ندارند؛ و يا اينكه اگر آفت‌كش‌ها، كودهاي شيميايي و دستكاري‌هاي ژنتيكي متوقف شوند، مريضي زياد نخواهد شد.

گذشته از خلط مبحث فراوني كه در اين گفتار موج مي‌زند، دو نكته را شايسته توضيح ديدم. نخست اينكه محصولات ارگانيك به اين اندازه كه تبليغ مي‌شود هم سالم نيستند؛ و دوم آنكه دستكاري ژنتيكي یا مهندسی ژنتیک و به بيان دقيق‌تر و علمي‌تر، تراريزش محصولات زراعي، آنها را از حالت طبيعي‌شان خارج نمي‌كند. مابقي اين نوشته فقط به اثبات همين دو نكته مي‌پردازد.

آيا محصولات ارگانيك كاملاً سالمند؟

در اين مقال در پي آن نيستيم كه بر عليه مصرف محصولات ارگانيك تبليغ کنم، ولي واقعيت آن است كه گزارش‌هاي زيادي وجود دارد كه نشان مي‌دهند كه توليدات ارگانيك برخلاف انچه كه ادعا مي‌شود عاري از خطر و سالم نيستند. به عنوان مثال در ژوئن سال 2011 (خرداد 1390) خبري در مطبوعات سرتاسر اروپا و بعد در همه دنيا و از جمله در مطبوعات داخلي انتشار يافت ( به عنوان نمونه به مقاله‌اي كه اخيراً -23/3/1391- در روزنامه همشهري منتشر شده است به آدرس http://www.hamshahrionline.ir/print-137212.aspx مراجعه فرماييد) مبني بر مرگ و مير مصرف‌كنندگان محصول خيار ارگانيك در كشورهاي مختلف اروپايي و از جمله، آلمان، ايتاليا، اطريش و … ! بله، تعجب نكنيد! مرگ در اثر مصرف يك محصول ارگانيك! آن هم نه يك نفر، بيش از 40 نفر و در كشورهاي پيشرفته‌ي اروپايي، و نه در كشورهاي فقير آسيا و آفريقا! ولي ماجرا چه بود؟

توليدكنندگان خيار در كشورهاي اروپايي براي توليد خيار ارگانيكي كه در آن از كودهاي شيميايي استفاده نشده باشد، اقدام به مصرف كود انساني (كود به دست آمده از فضولات انساني) کرده بودند (كه مصرف آنها در توليد محصولات ارگانيك بلامانع است). فضولات انساني و دامي به صورت طبيعي سرشار از يك باكتري بيماري‌زا به نام علمي اشريشيا كولاي و به صورت خلاصه، اي. كولاي است. اين باكتري به صورت طبيعي جزء فلور ميكروبي روده بوده و در روده‌ي بزرگ جانوران خونگرم از جمله انسان زندگي مي‌كند. بيشتر تيپ‌هاي اين باكتري، بي‌خطر هستند ولي برخي از تيپ‌هاي آن با آسيب مستقيم و برخي ديگر با تهاجم بافتي مي‌توانند موجب اسهال شوند. اين اسهال غالباً خفيف است ولي گاهي مي‌تواند خوني باشد كه در اين صورت مي‌تواند به مرگ فرد مبتلا بينجامد. اين امكان وجود دارد كه محصولاتي كه با كود به دست‌آمده از اين فضولات پرورش داده شوند (براي پرهيز از مصرف كودهاي شيميايي)، با اين باكتري آلوده شوند. و آنگاه در نتيجه‌ي مصرف اين محصولات شاهد مشكلات بهداشتي خواهيم بود كه قرار بود با مصرف محصولات ارگانيك از آنها به دور باشيم!.

با اين كه نظائر اين گزارش‌ها فراوان هستند، همين جا مجدداً توضيح مي‌دهيم كه قصد نداريم كه عدم استفاده از محصولات ارگانيك را تبليغ كنيم و منكر اين هم نيستيم كه مصرف كودهاي شيميايي و آفت‌كش‌ها در توليد محصولات كشاورزي مشكلات زيادي را در دراز مدت به وجود خواهد آورد و به همين دليل معتقديم كه مصرف آنها نيز بايد به شدت تحت كنترل در آيد و معقول شود. گو اينكه اعتقاد داريم كه غذاهاي ارگانيك و محصولات تراريخته نقاط مشترك و مثبت زيادي دارند كه در صورت همكاري با يكديگر و استفاده درست و بهينه از امكانات بالقوه‌ي هر يك، مي‌توانند نقاط ضعف احتمالي خود را پوشش دهند. در واقع قصد آن داريم تا با نشان دادن برخي از نقاط ضعف موجود و خطرات احتمالي مرتبط با مصرف برخي از محصولات ارگانيك، نشان دهيم كه فناوري نوين چگونه مي‌تواند در خدمت توليد محصولاتي ارگانيك‌تر و سالم‌تر باشد.

يكي از اهداف كشاورزي مبتني بر محصولات تراريخته، كاهش يا قطع كامل مصرف مواد شيميايي از قبيل آفت‌كش‌ها (از طريق افزايش مقاومت داخلي گياهان در برابر هجوم آفات و امراض) و كودهاي شيميايي است و به جاي آن، توليد، تكثير و استفاده از موجودات يا ريزسازواره‌ها (ميكروب‌ها) يا عوامل طبيعي ديگري است كه ضمن بهبود خواص خاك، قابليت دسترسي گياهان به مواد غذايي موجود در خاك را افزايش دهند، به گونه‌اي كه نياز به استفاده از كودهاي تقويت‌كننده زمين را مرتفع سازند؛ اينها همان اهدافي است كه كشاورزي ارگانيك به دنبال تحقق آنهاست. مي‌بينيم كه كشاورزي ارگانيك و محصولات تراريخته نه تنها رقيب يكديگر نيستند تا به تخريب همديگر بپردازند، بلكه اهداف مشتركي در راستاي توليد غذاي سالم دارند و از اين منظر، تراريزش گياهي نيز گامي به سوي ارگانيك‌تر شدن محصولات است. در واقع با فناوري مهندسي ژنتيك، مي‌توان محصولاتي توليد كرد كه پرورش آنها نيازمند استفاده از مواد شيميايي و حتي كودهاي انساني نيست و بدين گونه، محصولات سالمتري را روانه بازار كرد.

 

آيا محصولات تراريخته «مشكل» دارند؟

به لطف فناوري‌هراسان و تبليغات شديد عده‌اي قليل كه گوش‌هاي خود را گرفته‌اند تا حقيقت را نشنوند ( … أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا …، قرآن كريم، اعراف-195: … و يا، آيا گوشي براي شنيدن دارند؟ …) و بي‌وقفه بر طبل مخالفت با استفاده و مصرف محصولات تراريخته مي‌كوبند، ديگر همگان با محصولات تراريخته آشنا شده‌اند. به زبان ساده، محصولات تراریخته كه با استفاده از فناوري مهندسي ژنتيك توليد شده‌اند، ژن يا ژن‌هاي محدودي از ساير گونه‌هاي موجود در طبيعت را دريافت كرده‌اند كه بدون تغيير در ساير فعاليت‌هاي طبيعي و يا محتواي غذايي آنها، مزيت‌هايي مانند مقاومت بيشتر در برابر حمله‌ي آفات و بيماري‌ها و حفظ توليد در برابر شرايط نامطلوب محيطي از قبيل خشكسالي‌ها، شوري آب‌ها و خاك‌ها، و نيز سرما و گرما به آنها می‌دهد و يا حتي حاوي مواد مغذي‌تر، ويتامين‌ها و مواد معدني بيشتري بوده و كيفيت محتواي پروتئين و روغن آنها بهتر از محصولات اصلاح‌نشده است. هم‌چنين با قطع كامل يا كاهش شديد مصرف مواد شيميايي مورد استفاده در مزارع، توليدات بيشتر و سالم‌تري داشته باشند. هر آنچه كه در اين راستا به كار گرفته مي‌شود، اعم از مواد مورد نياز و ژن‌هاي مورد استفاده، و يا حتي فرايند تراريزشي كه به خدمت گرفته مي‌شود، از طبيعت گرفته شده است. در حقيقت وجود تنوع درون يك گونه‌ي زراعي (مثل تنوعي كه در انواع مختلف محصولي مثل سيب يا انار از نظر رنگ، اندازه، طعم و شكل وجود دارد) مرهون انتقال ژن‌ها در درون گونه‌ها و يا از گونه‌هاي ديگر است، با اين تفاوت كه وقوع اين فرايند در طبيعت بسيار بطئي و كند است و ميليون‌ها سال به طول انجاميده است تا اينكه امروزه شاهد اين مقدار تنوع در يك گونه‌ي زراعي هستيم. روش‌هاي به‌نژادي گياهي و نيز مهندسي ژنتيك، فقط اين فرايندها را تسريع مي‌كنند و با انجام تغييرات حساب‌شده و تحت كنترل، به توليد انواع جديدي از محصولات مي‌پردازند كه با شرايط توليد جديد، مطابقت و مناسبت بيشتري داشته باشند.

در بخش ديگري از به اصطلاح مقاله «ارگانيك‌باز شويد» آمده است:

«يادتان مي‌آيد چند سال پيش تصاويري از هندوانه‌هاي مكعبي شكل پخش شد و تعجب و تحسين همه را برانگيخت؟! آن موقع همه بيشتر به وجوه مثبت تغييرات نگاه مي‌كردند. دستكاري‌هاي ژنتيك در ساختار گياهان به اين دليل انجام مي‌شود كه مثلا ژن فلان گياه نسبت به سرما يا در برابر فلان آفت مقاوم‌تر شود كه در نتيجه بتوان ميزان بيشتري از آن محصول را توليد كرد يا در مناطقي از جهان كه با خطر گرسنگي مواجه هستند بتوان شرايط رشد گياه را فراهم كرد. ابتداي كار تصور مي‌شد تنها نتيجه توليد اين محصولات افزايش ميزان محصولات كشاورزي و كيفيت بالاتر آنها خواهد بود اما به گفته «مهندس مهدي‌پور»، دبير انجمن ارگانيك ايران كسي از عواقب «gmo » يا ژن‌هاي تراريخته خبري ندارد؛ يعني معلوم نيست در آينده چه اتفاقي بيفتد. از آنجايي كه اين تغييرات ممكن است به بدن ما هم انتقال پيدا كند، ناگزير تأثيرات‌شان را روي سلامت ما نيز خواهند گذاشت. مثلا ممكن است ما با خوردن اين گياهان كه دچار تحولات ژنتيك شده‌اند نسبت به نوعي آنتي‌بيوتيك مقاوم شويم و موقعي كه بدن ما براي مقاومت در برابر بيماري‌ها به آن آنتي‌بيوتيك نياز دارد، ديگر واكنشي نشان داده نشود. به قول قديمي‌ها «حالا بيا و درستش كن!»

و در ادامه‌ي همين مطلب آمده است: «جالب است بدانيد، تغييرات ژنتيك اعمال شده روي گياهان و استفاده از كودهاي شيميايي كه قرار بود ناجي بشريت باشند امروزه نسل بشريت را به نابودي مي‌كشانند.» و يا «فكرش را بكنيد تعداد زنبورهاي عسل در خيلي از كشورهاي دنيا به همين 2 دليل روز به روز كمتر مي‌شوند.

ممكن است كم شدن تعداد زنبورهاي عسل آنقدرها هم مهم جلوه نكند و در نگاه اول بگوييد خب حالا عسل نمي‌خوريم، اتفاقي نمي‌افتد كه! اما كار از جايي بيخ پيدا مي‌كند كه با يك واقعيت ساده روبه‌رو شويم. واقعيت اين است كه همين زنبورهاي كوچك وظيفه بسيار بزرگ‌تري را بر عهده دارند؛ وظيفه گرده افشاني در گياهان و ادامه توليدمثل نسل‌هاي گياهي. بدون وجود اين حشره كوچك، بايد فاتحه گرده افشاني و به‌دنبال آن تشكيل ميوه‌ها را خواند. چرا؟ چون انسان‌ها همچنان به استفاده از كودهاي شيميايي اصرار دارند و از عواقب آنها بي‌خبر هستند. چون حتي زنبورها هم فهميده‌اند كه اين دستكاري‌ها عواقب خوبي ندارد.»

براي اينكه ميزان اطلاعات جناب نويسنده را نشان دهيم، همين اندازه عرض مي‌كنيم كه توليد هندوانه مكعبي ارتباطي با مهندسي ژنتيك ندارد. براي توليد اين هندوانه‌ها، آنها را به محض تشكيل از گل، درون قالب‌هاي مكعبي قرار مي‌دهند تا در حين رشد، به شكل قالب درآيد. هدف از انجام اين كار، علاوه بر توليد هندوانه‌هاي يك‌شكل و يك‌اندازه، راحتي حمل نقل آنها بوده است.

حال كه دريافتيم اطلاعات نويسنده مقاله در خصوص يك موضوع عادي مثل هندوانه‌هاي مكعبي در چه حدي است، ديگر مي‌توان ميزان اطلاع جناب ايشان در خصوص يك موضوع علمي تخصصي پيشرفته را حدس زد. باز هم محض اطلاع جناب ايشان و ساير همفكران محترم ايشان عرض مي‌كنيم كه همفكران باسوادترشان در دنيا فكر نمي‌كنند كه ما با خوردن محصولات تراريخته نسبت به برخي از آنتي‌بيوتيك‌ها مقاوم مي‌شويم، چون اساساً اگر در برابر آنتي‌بيوتيك‌ها مقاوم نباشيم كه نمي‌توانيم از آنها در برابر عفونت‌هاي ميكروبي استفاده كنيم (چيزي مثل حساسيت به پني‌سيلين در بعضي از افراد!). رهبران اروپایی آنها حدس مي‌زنند (ولو با احتمالي بسيار بعيد) كه «ميكروب‌ها» در برابر آنتي‌بيوتيك‌هايي كه ما براي نابودي عفونت‌ها از آنها استفاده مي‌كنيم، مقاوم شوند. و باز هم محض اطلاعشان به استحضار مي‌رسانيم كه «مرجع ايمني غذايي اروپا» (Europian Food Safety Autority, EFSA ؛ به لفظ اروپا عنايت بيشتري داشته باشيد!) در سال 2004 پس از بررسي‌هاي كامل و جامع نظر داده است كه عملاً امكان مقاوم‌شدن ميكروب‌ها در برابر آنتي‌بيوتيك‌ها وجود ندارد. (براي اطلاعات بيشتر در اين خصوص مراجعه فرماييد به: www.efsa.europa.eu/en/efsajournal/doc/opinion_gmo_05_en1.pdf). فكر مي‌كنم كه «ديگر درست شد!».

نكته‌ي ديگري كه معدود مخالفان باقي‌مانده محصولات تراريخته به عمد يا به سهو از كنار آن به آساني عبور مي‌كنند آن است كه اين محصولات، پيش از آنكه براي كشت و زرع به دست كشاورزان سپرده شوند (و به طريق اولي، پيش از آنكه به دست مصرف‌كنندگان برسد)، مورد دقيق‌ترين بررسي‌هاي علمي و فني قرار مي‌گيرند. اين آزمايش‌ها كه انجام آنها گاهي از خود فرايند توليد محصولات تراريخته بيشتر به طول مي‌انجامد، كليه‌ي جنبه‌هاي مرتبط با رهاسازي يك محصول شامل: سلامت، عدم وجود هرگونه سميت براي انسان و دام، عدم وجود حساسيت‌زايي براي انسان، و عدم امكان ايجاد مشكلاتي از قبيل انتقال ژن از موجود تراريخته به سایر گونه‌ها را در بر مي‌گيرد. بنابراين، محصولي كه بتواند از چنين آزمايش‌هاي دقيقي سرافراز بيرون آيد، قطعاً محصولي سالم و قابل مصرف خواهد بود. جالب‌تر اين است كه اين محصولات حتي پس از رهاسازي و قرار گرفتن در بازار نيز مورد پايش مداوم قرار مي‌گيرند. نتيجه‌ي اين همه دقت آن است كه با وجود اينكه سطح زير كشت اين محصولات در سرتاسر جهان در سال 2011 میلادی به بيش از 160 ميليون هكتار رسيده است و تاكنون ميلياردها هكتار از اين محصولات برداشت شده‌اند، تريليون‌ها وعده غذاي توليد شده با اين محصولات در سرتاسر جهان و از جمله در كشور خود ما به دست مصرف‌كنندگان رسيده و مصرف شده است، حتی یک گزارش علمي مبني بر وجود مشكلاتي در حد يك دل‌درد ساده نيز تاكنون وجود نداشته است. اين در حالي است كه الزام و اجباري براي نظارت و آزمايش بر روي ساير توليدات كشاورزي و از جمله توليدات ارگانيك وجود ندارد كه نتيجه‌ي بديهي آن، رويدادهايي از قبيل همانهايي است كه در بالا بدان پرداختيم.

در مورد عدم تأثير محصولات تراريخته بر روي زنبورهاي عسل (و به بيان دقيق‌تر و علمي‌تر، بر روي حشرات و جانداران غيرهدف) كه ديگر آنقدر مدرك علمي معتبر و پذيرفته‌شده جهاني وجود دارد كه تكرار اين اتهامات واهي از سوي نويسنده بيشتر به غرض‌ورزي شبيه است تا بي‌اطلاعي. با اين وجود، خوانندگان فهيم را به مجموعه‌ي مطالعاتي ارجاع مي‌دهيم كه دانشمندان مختلف (و داراي ديدگاه‌هاي مختلف اعم از مخالف و موافق استفاده از محصولات تراريخته) از اقصي نقاط جهان در سال‌هاي 2000 و 2001 در پاسخ به كساني انجام دادند كه در آن سال‌ها اين اتهامات واهي را طرح كرده بودند و نتيجه‌ي اين مطالعات را به صورت يك شماره از نشريه بسيار معتبر PNAS در اكتبر سال 2001 به چاپ رساندند (براي مطالعه‌ي بيشت در اين زمينه مراجعه فرماييد به وبگاه نشريه‌ي PNAS به آدرس: http://www.pnas.org/content/98/21.toc  و نيز به وبگاه http://www.ars.usda.gov/is/br/btcorn ). نتيجه‌ي مطالعات آنها در يك جمله اين بود كه چنين احتمالي وجود ندارد. در نتيجه، از آنجا كه زنبورهاي عسل هم‌چنان با قدرت به كار خود ادامه مي‌دهند، ديگر مي‌توان دريافت كه «ديگر زنبورهاي عسل هم فهميده‌اند كه محصولات GM یا همان تراریخته خطري براي آنها ندارند!» و اگر ديگران هنوز نفهميده‌اند، لابد مشكل از خودشان است!  به فرموده‌ي قرآن كريم: أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَي الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ (الحج- 46): آيا در زمين گردش نكرده‏اند، تا دل‌هايي داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوش‌هايي كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشم‌ها كور نيست ليكن دل‌هايي كه در سينه‏هاست كور است.

محصولات تراريخته‌ي ارگانيك

با اينكه تعريف جامع دقيقي از كشاورزي ارگانيك يا غذاهاي ارگانيك وجود ندارد ولي مي‌توان آن را به صورت «فرآورده‌هاي کشاورزي که در توليد و فرآوري آن از کودهاي شيميايي، سموم، هورمون‌ها و دگرگوني‌ها و دستکاري‌هاي ژنتيکي استفاده نشود و همه مراحل تقويت زمين، کاشت و برداشت با استفاده از نهاده‌هاي طبيعي (همچون کود زيستي، کمپوست‌ها، حشرات سودمند، ريزسازواره‌هاي کارآ) باشد»، تعريف كرد (از: ويكي‌پديا). بنابراين اگر «توليد محصولات سالم از هر نظر» را هدف غايي غذاهاي ارگانيك بدانيم، آنگاه هرگونه غذايي كه اين خصوصيت را داشته باشد، غذايي ارگانيك خواهد بود.

پيشتر توضيح داديم كه يكي از اهداف اصلي توليد محصولات تراريخته، قطع كامل نهاده‌هاي شيميايي از قبيل آفت‌كش‌ها و كودهاي شيميايي است. از اين منظر، محصولات تراريخته نيز محصولاتي ارگانيك خواهند بود. و حتي، بدون وجود مشكلات مرتبط با مصرف كودهاي حاصل از فضولات انساني، بايد محصولات تراريخته را «ارگانيك‌تر» نيز قلمداد كرد. از آنجا كه سلامت غذا را هدف غايي كشاورزي ارگانيك يافتيم، اگر محصولات تراريخته را با تعاريف فعلي از كشاورزي و غذاهاي ارگانيك مغاير بيابيم، اين تعريف و تلقي ما از كشاورزي ارگانيك است كه بايد تغيير داده شود. در واقع، اين تمايل روز به روز قوي‌تر نيز می‌شود. بنابراين جاي اميدواري و شعف زيادي است كه روزي شاهد حضور محصولات تراريخته در سبد محصولات ارگانيك باشيم. باور كنيد كه اين روز دور نيست.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.