تراریخته گامی به جلو

تغییر و تحول در کشاورزی و پذیرش کشاورزی نوین یک ضرورت اخلاقی برای کاهش فقر و گرسنگی و ایجاد عدالت در بسیاری از کشورهای فقیر دنیا می‌باشد.

در چارچوب حقوق بین‌الملل بشر، حق بر غذای کافی حق بنیادین هر شخص بر دسترسی پایدار به غذایی است که پاسخگوی نیازهای تغذیه‌ای او بوده و فاقد عناصر سمی و خطر ناک باشد. در راستای تحقق این مهم نسل‌های کشاورزی گوناگون یکی پس از دیگری جهت ادای رسالت خود، پا به منصه ظهور گذاشتند. این فرآیند شاهد نظام‌هایی بود که هر یک با اتکا به ایدئولوژی و اهداف غایی خود سعی در برطرف نمودن نیازهای بشر داشت. با عنایت به این مهم یک نظر عمومی این است که تغییر و تحول در کشاورزی و پذیرش کشاورزی نوین یک ضرورت اخلاقی برای کاهش فقر و گرسنگی و ایجاد عدالت در بسیاری از کشورهای فقیر دنیا می‌باشد. از این رو سوگیری‌های متفاوت و بعضاً متناقضی در بین نسل‌های کشاورزی جهت ادای رسالت‌های خود در طول دوران مشاهده شد.

بعد از دهه 1950 موجی از تحقیقات، پیشرفت‌ها و انتقال تکنولوژی در تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان اتفاق افتاد و منجر به افزایش تولید محصولات کشاورزی شد که به آن انقلاب سبز اطلاق شد. طولی نکشید با افزایش تولیدات، اثرات انقلاب سبز در قالب بحران‌ها و فجایع زیست محیطی که پی آمد مصرف کودهای شیمیایی و حشره کش‌ها و… بود آشکار شد. مصرف زیاد سموم و کودهای شیمیایی در محصولات کشاورزی در تمامی جهان و به خصوص در ایران به یک معضل عمده تبدیل شد. به گونه‌ای که در حال حاضر در کشور ما سرانه مصرف سم در محصولات کشاورزی به ازای هر نفر 400 گرم است و همچنین میزان مصرف کود شیمیایی از 5/2 به 5/3 میلیون تن در ده سال گذشته افزایش داشته است. در کشاورزی متعارف، بیش از 300 نوع ترکیب شیمیایی خطرناک نظیر آفت کش‌ها، علف کش‌ها و کودهای شیمیایی به منظور کنترل آفات و حشرات و حاصلخیزی خاک استفاده می‌گردد که بقایای این مواد علاوه بر آلوده کردن آب‌های زیر زمینی و هوا، جذب گیاهان و درختان شده و بخشی از آن در محصولات کشاورزی به عنوان نمونه، میوه‌ها و سبزی‌ها رسوب کرده و در طی مصرف به بدن انسان منتقل خواهد شد. این سیستم دو راهکار را برای تحقق اهداف مدنظر خود که همانا افزایش تولیدات کشاورزی و غذایی است مد نظر دارد: افزایش فشردگی کشاورزی در مناطقی که در حال کشاورزی است و گسترش سطح زیر کشت. در زراعت فشرده از نهاده‌های زیادی مانند بذرهای اصلاح شده، کودهای شیمیایی، ماشین آلات و استفاده می‌شود تا بتوان حداکثر عملکرد را در واحد سطح به دست آورد. در زراعت فشرده تخریب محیط زیست تشدید می‌گردد در صورتی که حالت دوم منجر به حذف اکوسیستم‌ها مانند جنگل‌ها و تنوع زیستی آن‌ها می‌شود، در نقطه مقابل کشاورزی متعارف، کشاورزی پایدار قرار دارد که در سامانه‌های کشاورزی سنتی، با بهره گیری از نهاده‌های کم، ریشه دارد و بر فناوری‌ها و عملیات نوین بوم سازگار مبتنی است و عمدتاً به دنبال تولید با عملکرد مطلوب و حافظ ساختار محیط است و در عین حال در کاهش پیامدهای منفی فعالیت‌های کشاورزی نیز تاثیر مطلوبی دارد. یکی از بدیل‌های کشاورزی پایدار، که بر پایه رهیافت‌های فلسفی، فنی و زیست محیطی استوار است کشاورزی ارگانیک است و با عنایت به تعریف وزارت کشاورزی آمریکا (USDA) نوعی کشاورزی است که در آن تولید محصولات کشاورزی از طریق ادغام شیوه‌های فرهنگی، بیولوژیکی و مکانیکی تایید شده و با توجه به حفظ منابع زیست محیطی و حفظ تنوع زیستی انجام می‌گیرد و فاقد هرگونه کودهای شیمیایی است. با عنایت به این مهم استراتژی و سیاست کلی با توجه به اهداف سند چشم انداز بیست ساله در کشور، حرکت در جهت تامین غذای سالم و به حداقل رساندن آلودگی‌های محیط زیست ناشی از کاربرد سموم شیمیایی است. پیرو این رویکرد نزدیک به سه دهه گذشته فناوری تولید گیاهان تراریخته با عنوان انقلاب ژنی مطرح شد. این انقلاب نوین در کشاورزی، کاملاً مبتنی بر زیست‏فناوری (یا بیوتکنولوژی) است، بگونه‌ای که به عنوان یکی از پنج فناوری تسریع بخش فرآیند توسعه کشورها شناخته می‏شود. تولید گیاهان تراریخته مزایایی از قبیل مقاومت به آفات گیاهی و خشکی، تولید گیاهان پرمحصول وغیره را به همراه دارد که ضمن کاهش هزینه های تولید و افزایش محصول در واحد سطح، محیط زیست و غذای سالم را به ارمغان می آورد.

به علت میزان تولیدات بالای گیاهان تراریخته در واحد سطح، طی 20 سال گذشته سرمایه گذاری‌های هنگفتی توسط اکثر کشورها چه درحال توسعه و چه توسعه یافته جهت دستیابی به این فناوری و به کارگیری آن صورت گرفته است. به طوریکه بنا به گزارش سرویس بین‌المللی دستیابی و استفاده از بیوتکنولوژی کشاورزی، از بین 25 کشوری که محصولات تراریخته را کشت می‌کنند 15 کشور در حال توسعه و 10 کشور توسعه یافته هستند. این آمار نشان می‌دهد که کشت محصولات تراریخته در این کشورها موجب افزایش درآمد و بهبود کیفیت زندگی کشاورزان کوچک و کم درآمد و خانوارهای آن ها شده و در کاهش فقر آن ها موثر بوده است و همین استفاده از آن را گریز ناپذیر ساخته است. از مزایای مهم کشت محصولات تراریخته، افزایش بازده، کاهش قیمت، کاهش نیاز به استفاده از علف‏کش‏ها و آفت‏کش‏ها، افزایش عمر نگهداری مواد غذایی، افزایش مقاومت به خشکی شده و بهبود مواد مغذی و طعم گیاهان است.

راهبردهای رایج و سنتی برای افزایش تولید مواد غذایی، امروزه جوابگوی افزایش نیاز جهان نیست و نخواهد بود، بخش کشاورزی در صورتی می‌تواند نقشی در تحول و پیشرفت اقتصادی داشته باشد که شیوه جدید تولید بر آن حاکم شود. روشن است که برای ایجاد این تحول ابتدا باید بهره وری در بخش کشاورزی افزایش یابد تا این بخش بتواند با دستیابی به مازاد تولید، اهداف مربوط به رشد و توسعه اقتصادی را بهبود بخشد. استفاده از تکنیک‌های مهندسی ژنتیک برای ارتقای کیفیت مواد غذایی قابل انکار و کتمان نیست و می‌توان در یک بیان کلی از این منافع و مزایای بالقوه و بالفعل زیست فناوری چنین یاد کرد” تولید ثروت و سرمایه بیشتر برای جامعه بشری با روش‌های کارآمد‌تر و کم ضرر‌تر برای تعادل زیستی کره زمین” از نظر تئوری، کشت محصولات تراریخته می‌تواند با استفاده از سیستم زراعت فشرده میزان تولیدات کشاورزی را افزایش و میزان گرسنگی را کاهش دهد در حالی که باعث حفاظت محیط زیست می‌گردد. باید به این مهم توجه داشت که امنیت غذایی مهم‌ترین چالش کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است. به همین دلیل استفاده از علوم و فنون پیشرفته تنها راه دستیابی به تولید پایدار کشاورزی محسوب می‌شود. بنابراین با عنایت به اهداف غایی نظام بهره‌برداری متعارف (افزایش تولید به هر قیمتی) و اهداف تولید محصولات ارگانیک (تولید غذای سالم)، محصولات تراریخته به عنوان یکی از راهکارهای موثر برای رفع گرسنگی و کمبود غذا برای دستیابی به این هدف بوده و اخلاق ایجاب می‌کند هر نوع فناوری که به رفع گرسنگی کمک کند مورد توجه قرار گیرد. فناوری‌هایی مانند محصولات تراریخته، با توجه به اینکه آثار سوء زیست محیطی روش‌های مرسوم کشاورزی را ندارند، در اولویت خواهند بود. چرا که اهداف آن در جهت تحقق امنیت غذایی نه تنها هیچ منافاتی با تولیدات ارگانیک نداشته، بلکه می‌توانند با تعامل با یکدیگر مهره‌های کلیدی توسعه پایدار باشند. اما به وضوح می‌توان جایگاه کشت تراریخته را در تقابل با نظام متعارف و سنتی دانست چرا که شواهد حاکی است نظام متعارف در بلند مدت شاید توانسته باشد به هدف افزایش تولید خود نائل گردد اما معضلات و پیامدهای منفی که تا کنون با خود به همراه داشته، هزینه فایده آن را زیر سوال برده است.

دکتر الهام باقری راد – بیولوژیست

منبع: جمهوری اسلامی

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.