مخالفان تراریخته از پردیسان چه می‌خواهند؟

شگفتی در آن بود که چرا سازمان حفظ محیط‌زیست و در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع بستر حیات کشورمان و در زیر انباشت هیولای ریزگرد و خشکی‌های پی در پی و… به سنگری برای این گروه تبدیل شده بود؟

چند سالی است که جمع و جریانی و با نمایی آمیخته از رنگ‌های جناحی در فضای نگرانی‌های طبیعی جامعه ورود یافته و بر تن فرآورده‌های کشاورزی مهندسی ژنتیک (محصولات تراریخته) که هنوز در چرخه تولید هم قرار ندارند لباسی از تابو و ترس پوشانده‌اند. ابزار و دامنه نظارت‌های علمی آنقدر وسیع است که نهایتا این قبیل مخالفت‌های احساسی جای خود را به سیستمی قانونمند خواهد داد. سیستمی که بتواند بر فضاسازی‌های حاشیه‌ای نه تنها برای محصولات تراریخته بلکه هر فناوری نوین دیگری خط پایانی بکشد. شگفت آنکه سازمان حفظ محیط‌زیست در جایگاه معاونت دستگاه اجرایی کشور قرار دارد، اما مدیریت قبلی سازمان همسو با مخالفت‌ها و در قامت یک تشکل سلیقه‌ای قرار گرفته بود.

البته مخالفان شناخته شده این محصولات تاکنون پیشداوری‌های خود را برای محصولات تراریخته عمدتا در حوزه مصرف غذا با ادعای زیانبار بودن برای سلامت انسان بیان کرده و کمتر به اثرات زیست‌محیطی آن توجه داشته‌اند، بنابراین شگفتی در آن بود که چرا سازمان حفظ محیط‌زیست و در یکی از بحرانی‌ترین مقاطع بستر حیات کشورمان و در زیر انباشت هیولای ریزگرد و خشکی‌های پی در پی و… به سنگری برای این گروه تبدیل شده بود؟ آیا بر فرض صحت ادعاهای این مخالفان بهتر نبود که آنان خیمه خود را در وزارت بهداشت و درمان و جهاد کشاورزی قرار داده و در صورت اثبات ادعایشان به بازدارندگی قانونمند می‌پرداختند؟ به هر حال این مواضع متضاد با برنامه ششم توسعه در متولیان وقت سازمان اگر چه نگرانی‌های ناشی از بحران آب و ریزگردها را منحرف نکرد، اما لااقل برای تشکل‌هایی موسوم به کشاورزی ارگانیک موجب حمایت‌های پررنگی شد. تشکل‌هایی که به‌جای معرفی تولیدات خود به بیلبوردی برای مخالفت با محصولات تراریخته تبدیل شده بودند.

 خوشبختانه مدیریت جدید سازمان حفظ محیط‌زیست با تاکید و تمرکز روی اصلی‌ترین تهدیدهای زیست‌محیطی حال حاضر کشورمان، ظرفیت‌های محدود این دستگاه را از این چالش‌های کاذب رهانیده است. چالش‌هایی که بیم آن بود با سیاه‌نمایی برای دستاوردهای مهندسی ژنتیک ذهنیت مردم و مسئولان را از خطرات واقعی بحران‌های زیست محیطی منحرف سازد، اما در خلال همین مدت کوتاه، شاهد مصاحبه‌ها و پرسش‌های جهت‌دار بعضی رسانه‌ها با مدیریت جدید سازمان برای به چالش‌کشیدن در مورد محصولات تراریخته هستیم. سازمانی که به‌دلیل فوریت‌های بحرانی واقعی، به موضوعاتی حاشیه‌ای مانند محصولات تراریخته نمی‌پردازد.

مخالفان فناوری‌های تولید محصولات تراریخته که مدتی است از پناهگاه پردیسان خارج شده و در معرض داوری شفاف‌تری قرارگرفته‌اند اکنون به ضرب و زور این فضاسازی‌های رسانه‌ای در تلاش بر گرداندن آب از جوی رفته گذشته هستند. در شرایطی که در حال حاضر پسته به‌عنوان مهم‌ترین محصول صادراتی کشور در رویشگاه اصلی‌‌اش یعنی استان کرمان و به‌دلیل تنش آبی در حال انقراض است، دشت حاصلخیز مرودشت استان فارس در روند افزایش خشکی سینه به سینه کویر می‌زند یا خطه زمردین شمال کشور به بزرگ‌ترین زباله‌دان خاورمیانه تبدیل می‌شود و…. به چالش‌کشیدن مدیریت سازمان برای محصولاتی مانند تراریخته که هنوز پا به عرصه تولید نگذاشته‌اند طنز روزگار به‌شمار می‌آید. سازمان را نباید برای این مسائل فرعی که اساسا در حوزه دیگری باید به آن پرداخته شود، پاسخگو کنیم.

عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی

منبع: آفتاب یزد

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.