تراریخته چطور اقتصاد و سلامتی جامعه را متحول می‌کند

پنبه تراریخته هند را به قطب پنبه جهان تبدیل کرد. پرسش این است که چه کسانی از تکرار این تحول درباره کشورمان هراس دارند؟

به گزارش مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی، مهندسی ژنتیک به اصلاح نباتات سرعت بخشیده، محصولات کارامد و متنوعی را با توجه به نیاز انسان معرفی کرده است. این فناوری در دو دهه گذشته با تولید ارقام تراریخته ظرفیت بالایی برای حل معضلات کشاورزی، اقتصادی، بحران آب و کیفیت و سلامت محصولات غذلیی نشان داده است. آینده این فناوری نیز تحولات بزرگ‌تری را نوید می‌دهد. با ورود کشورمان به باشگاه اصلاح ژنتیک ارقام زراعی اما صداهایی در جهت سنگ‌اندازی در مسیر این تحول بزرگ بلند شده است. در دهه پنجاه و شصت نیز رخنه در برخی اشخاص و رسانه‌های خودی موجب کندی و گاه توقف در برنامه‌های هسته‌ای کشورمان شد. یادداشت زیر را دکتر مهدی معلی استاد حوزه و دانشگاه و محقق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به یکی از این موارد برای مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ارسال کرده است.

یکی از رسانه‌های غیر حرفه‌ای کشور از زمان اعلام عزم ملی دولت و نخبگان برای تولید داخلی محصولات تراریخته، از طریق فریب‌های رسانه‌ای و جعل و دروغ جریان‌سازی علیه مهندسی ژنتیک را در کشور سامان می‌دهد. اخیرا این رسانه در مطلبی با عنوان «فیلم/ محصولات تراریخته چطور با سلامت جامعه بازی می‌کنند» یک گزارش قدیمی را از آرشیو خبر سیمای ملی به عنوان مستند جدید خود علیه این فناوری القا کرده است. این در حالی است که پس از برگزاری جلساتی از سوی انجمن‌های علمی با رئیس سازمان صدا و سیما و روشن شدن موارد خلاف واقع در این گونه گزارش‌ها، دستوری مبنی بر جلوگیری از تکرار این امر در سیمای ملی صادر شده است.

جالب آنکه در فیلم منتشر شده یکی از موفقیت‌های آشکار این فناوری یعنی ایجاد تحول در صنعت پنبه هند وارونه جلوه داده شده است. به طور حتم نمی‌توان تبدیل شدن هند به تولید کننده اول و غول صنعت پنبه جهان را پس از کشت تراریخته ورشکستگی صنعت پنبه نامید. این حقیقت آشکار را شاید بتوان در مقابل عوام وارونه جلوه داد اما این خلاف گویی‌ها در برابر چشم کارشناسان این حوزه صرفا اغراض گوینده را آشکار تر می‌سازد.

داده‌های آماری مختلف نشان می‌دهد روی آوردن به پنبه تراریخته موجب شد سطح زیر کشت پنبه از ۷ میلیون هکتار در سال ۲۰۰۲ به بیش از ۱۱ میلیون هکتار در سال ۲۰۱۵ افزایش یافته و حدود ۲۰ میلیارد دلار درامد ناخالص در این مدت نصیب این کشور نماید (Brookes & Barfoot, 2017). مقایسه آمارها نشان میدهد کشت پنبه تراریخته از سال ۲۰۰۲ موجب ۳۱ درصد افزایش ثمردهی، ۳۹ درصد کاهش مصرف سموم آفت کش و ۸۸ درصد افزایش در سود دهی این محصول شده است (Gandhi & Namboodiri, 2006).

جدول ذیل (ستون آخر) نشان دهنده کاهش قابل توجه میزان مصرف سم از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳ با وجود افزایش ۵۰ درصدی سطح زیر کشت پنبه در هند و همچنین نشان دهنده افزایش ثمردهی محصول (ستون پیش از آخر) در مدت مشابه است که علاوه بر بهبود سلامت انسان و محیط زیست این کشور را از وابستگی به واردات رهانیده و فراتر از آن به تولید کننده و صادرکننده اول پنبه جهان تبدیل کرده است.

جدول: آثار و مزیت‌های کشت پنبه تراریخته در هند طی سال‌های ۲۰۰۲ – ۲۰۱۲ (منبع: آیسا، 2013)

تولید پنبه در هند در طول یک دهه (۲۰۰۲-۱۹۹۳) پیش از آغاز کشت ارقام تراریخته روندی کاهشی داشته و همواره کمتر از ۲ میلیون تن بوده است. با آغاز کشت ارقام تراریخته در هند و پس از گذشت حدود یک دهه (۲۰۱۳-۲۰۰۲) تولید پنبه از این میزان به بیش از شش میلیون تن در سال افزایش یافت. این امر هند را به قطب اول تولید و صادرات پنبه جهان تبدیل کرد (پایگاه آمار سازمان خوار و بار جهانی). مشابه چنین تحولی در دیگر کشورهای دارای این فناوری نیز رخ داده است. پرسش این است که چه کسانی از تکرار این تحول درباره کشورمان هراس دارند؟ میزان تولید پنبه در هند قبل و پس از آغاز کشت پنبه تراریخته را در نمودار زیر ببینید.

نمودار: میزاد تولید پنبه در هند قبل و پس از کشت ارقام تراریخته در سال ۲۰۰۲ (منبع: فائو)

مطلب خلاف واقع دیگری که گزارش مورد نظر ذکر می‌کند به سلامت علف‌کش گلایفوسیت مرتبط است. در این گزارش ادعا شده است اولا گلایفوسیت مختص محصولات تراریخته است و ثانیا مراجع معتبر آن را سمی سرطان‌زا اعلام کرده‌اند. این در حالی است که مراجع ذیصلاح در تمامی کشورهای پیشرفته سلامت این علف‌کش را به عنوان یکی از کم خطر ترین علف‌کش‌ها با سمیت ناچیز تایید کرده‌اند و در تمام این کشورها مجوز مصرف دارد. تنها سازمان تحقیقات سرطان به استناد برخی شواهد خود در سال 2015 گزارشی را درباره سرطان‌زایی این علف‌کش اعلام کرد (IARC, 2015)؛ اما این شواهد بعدها در بررسی مراجع ذیصلاح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله سازمان جهانی بهداشت مردود اعلام شد. پس از انتشار گزارش سازمان تحقیقات سرطان، کمیته مشترک سازمان جهانی بهداشت و سازمان خوار و بار جهانی جلسه‌ای تشکیل داد و اظهار نظر در این باره را به بررسی‌های بیشتر موکول کرده است (JMPR, September 2015, p. 14). این کمیته در گزارش بعدی خود در سال ۲۰۱۶ ادعای سازمان تحقیقات سرطان را رد کرد (JMPR, May 2016).

آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت راجع به گلایفوسیت سرطان‌زایی آن را در مصارف کشاورزی مردود دانسته (JMPR, May 2016) و در جای دیگری ذکر احتمال سرطان‌زایی را به یکی از مطالعات مرتبط دانسته است که محدودیت در دوز مورد آزمایش در آن مورد توجه قرار نگرفته است (WHO, May 2016). همچنین سازمان ایمنی غذای اتحادیه اروپا (EFSA Journal 2015) و کمیته ارزیابی مطالعات سرطان سازمان حفاظت محیط زیست امریکا (Cancer Assessment Review Committee)  سرطان‌زایی گلایفوسیت را مردود دانسته‌اند (EPA, 2015). در آخرین مورد نیز در ماه جاری اتحادیه اروپا با تأیید سلامت گلایفوسیت مجوز مصرف آن را تمدید کرد (مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی). گزارش ارزیابی‌های جامع اتحادیه اروپا در این باره را اینجا ببینید.

فارغ از شبهاتی که درباره این علف‌کش بیان می‌شود، گلایفوسیت یک علف‌کش بسیار پراستفاده در کشاورزی و صنعت است و به هیچ وجه سم اختصاصی محصولات تراریخته محسوب نمی‌شود تا با نفی آن بتوان محصولات تراریخته را نفی کرد (Benbrook, 2016). علف‌کش‌های حاوی گلایفوسیت نزدیک به ٥٠‌ سال است کاربرد گسترده‌ای در کشاورزی دارند (Monaco et al., 2002, p. 326) در حالی که تولید محصولات تراریخته تنها 21‌ سال است صورت می‌گیرد و تنها یک نوع از آنها مقاوم به علف‌کش گلایفوسیت است. به ویژه ارقام تراریخته ایرانی که تا کنون برای دریافت مجوز ارایه شده یعنی برنج و پنبه مقاوم به آفت از ارقامی است که ارتباطی با مصرف گلایفوسیت ندارند. این دو محصول به دلیل مقاومت به آفت کشاورزان را از سموم آفت‌کش بی‌نیاز می‌کنند. بنابراین مطالبی که با ارتباط دادن محصولات تراریخته به یک علف‌کش اهداف دیگری را دنبال می‌کنند به روشنی خلاف واقع و گمراه کننده است.

کسانی که ادعای مذکور را مطرح می‌کنند اذهان را از یک حقیقت مهم دور نگه می‌داند و آن به جایگزین‌های گلایفوسیت مرتبط است. در صورت عدم استفاده از ارقام مقاوم به گلایفوسیت، استفاده از سموم علف‌کش منتفی نمی‌شود بلکه سموم علف کش با سمیت و حجم بالاتر جایگزین می‌شود. برای نمونه فن مدیفام، دس مدیفام و اتوفومازیت از علف‌کش‌های مرسوم جایگزین گلایفوسیت برای کشت چغندر غیرتراریخته است که سمیت آنها دو برابر گلایفوسیت است در صورت جایگزینی کلزای غیرتراریخته نیز از علف‌کش هالوکسی فلوپ آرمتیل با سمیت ده برابر گلایفوسیت استفاده می‌شود. در صورت جایگزینی برنج تراریخته نیز کشاورزان مجبور خواهند شد از ساتوم یا تیوبنکارب با سمیت 5 برابر و یا بوتاکلر با سمیت تا دو و نیم برابر گلایفوسیت استفاده کنند. با ممنوعیت استفاده از علف‌کش عمومی گلایفوسیت در کشاورزی نیز کشاورزان به دلیل رواج آن در مزارع نیشکر وادار خواهند شد از علف‌کش جایگزین آن در کشت نیشکر یعنی پاراکوات با سمیت چهل برابر گلایفوسیت یا سموم خطرناک دیگر استفاده نمایند (Griffin, 2012).

فارغ از اینکه اطلاعات ارائه شده راجع به گلایفوسیت خلاف واقع است، بر فرض صحت این اطلاعات باید استفاده از گلایفوسیت در کشاورزی ممنوع گردد نه تولید محصولات مهندسی ژنتیک که اقسام بسیار متنوعی دارند. مهندسی ژنتیک با هدف ایجاد مقاومت به گلایفوسیت تنها بخش کوچکی از این دانش را تشکیل می‌دهد و آن هم به این دلیل صورت می‌گیرد که گلایفوسیت جزء کم‎خطرترین علف‎کش‌ها است. از همین رو مهندسان ژنتیک سعی کرده‎اند تا محصولات تراریخته را به این علف‎کش متحمل کنند تا مصرف علف‎کش‎های خطرناک و زیان‎آور را کم کنند یا به صفر برسانند. در صورتی که قرار بر ممنوعیت این علف‌کش باشد باید مصرف تقریبا همه سموم کشاورزی نیز ممنوع شود زیرا گلایفوسیت جزو کم‌خطرترین سموم کشاورزی بوده و در صورت عدم وجود آن، سمومی با سمیت بیشتر جایگزین آن خواهند شد. بی‌نیاز کردن کشاورزان از سموم با سمیت و آثار زیست‌محیطی بالا و جایگزینی آن با سموم کم خطر از ظرفیت‌های جالب توجه زیست‌فناوری کشاورزی در جهت تحقق کشاورزی پایدار و سلامت انسان و محیط زیست است که در این نوع محصولات فعلیت یافته است.

در پایان گزارش این رسانه خاص در حالی خواستار اجرای قانون شده است که بر خلاف تمام اسناد بالادستی و قوانین جاری کشور برای محرومیت کشور از این فناوری تلاش می‌کند. بهره‌گیری از مهندسی ژنتیک و ارقام اصلاح شده ژنتیکی و تراریخته در اسناد بالادستی همچون سیاست‌های کلی و بلندمدت جمهوری اسلامی ایران (20 اسفند 1379، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری) و سند ملی زیست‌فناوری و راهبردهای اجرایی آن (مصوب ۱۳۸۶ شورای انقلاب فرهنگی) و ماده ۲ قانون ملی ایمنی زیستی (مصوب سال 1388 مجلس شورای اسلامی) به عنوان یک تکلیف بیان شده است. با این حال، به دلیل قصور دولت‌های گذشته و فعال شدن جریان‌های استعماری ضد فناوری در سال‌های 1384 و 1394 (که عزم تولید ملی شکل گرفت) تا کنون هیچ یک از سیاست‌ها و قوانین مقرر در این باره محقق نشده است.

 

منابع

  • IARC, IARC Monographs Volume 112: evaluation of five organophosphate insecticides and herbicides, 20 March 2015, at <https://www.iarc.fr/en/media-centre/iarcnews/pdf/MonographVolume112.pdf>.
  • Brookes, Graham & Peter Barfoot (2017b). GM crops: global socio-economic and environmental impacts 1996- 2015, PG Economics Ltd, UK, Dorchester, June 2017.
  • Gandhi, VP. & N. Namboodiri (2006). ‘The adoption and economics of Bt cotton in India: preliminary Results from a Study’, W.P. No.2006-09-04, Indian Institute of Management, Ahmedabad, India, September 2006.
  • JMPR (May 2016). ‘Summary Report from the May 2016 Joint FAO/WHO Meeting on Pesticide Residues (JMPR)’, Geneva, 9–13 May 2016. at <http://www.who.int/foodsafety/jmprsummary2016.pdf>.
  • JMPR (September 2015). ‘Report of the Joint Meeting of the FAO Panel of Experts on  Pesticide Residues in Food and the Environment and the WHO Core Assessment Group on Pesticide Residues Geneva’, Switzerland, 15-24 September 2015.
  • WHO (May 2016). ‘Frequently asked questions: Food safety’, JMPR secretariat, 27 May 2016. at <www.who.int/foodsafety/faq/en>.
  • EFSA (European Food Safety Authority) (2015). Conclusion on the peer review of the pesticide risk assessment of the active substance glyphosate, EFSA Journal 2015, 13(11): 4302 at <https://www.efsa.europa.eu/en/efsajournal/pub/4302>.
  • EPA (2015). ‘Glyphosate: Report of the Cancer Assessment Review Committee’, October 1, 2015, at <http://src.bna.com/eAi>.
  • Benbrook, Charles M. (2016). ‘Trends in glyphosate herbicide use in the United States and globally’, Environmental Sciences Europe 28(3), February 2016, at <http://enveurope.springeropen.com/articles/10.1186/s12302-016-0070-0>.
  • Monaco, Thomas J. et al. (2002).Weed Science: Principles and Practices, John Wiley & Sons.
  • Griffin, James L (2012). 2013 Louisiana Suggested Chemical Weed Management Guide: Sugarcane Weed Management, LSU AgCenter, 12/06/2012.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.