مهندسی ژنتیک دستکاری در بشر نیست
مهندسی ژنتیک شاخه ای از علم است که با تمام خدماتی که به بشر ارائه کرده است همواره در مجامع مختلف چالش برانگیز بوده است. دکتر بهزاد قره یاضی متخصص مهندسی ژنتیک و ایمنی زیستی در این باره با اعتماد گفت و گو کرده است.
مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران – تراريخته فرآيند انتقال يك ژن خارجي به جانداران زنده است. در اثر اين انتقال ژن، جاندار ويژگي جديدي پيدا مي كند و اين ويژگي جديد به فرزندانش هم منتقل مي شود. چنين جانداراني را جانداران تراريخته مي گويند. اين انتقال گاهي مسيري معكوس دارد. يعني هميشه يك يا چند ژن خارجي به ژنوم طبيعي جاندار اضافه نمي شود بلكه گاهي يك يا چند ژن از ژنوم طبيعي آن موجود زنده حذف مي شود. فرآيند حذف ژن هاي يك جاندار را فروريخته مي نامند. تراريخته و فروريخته، هر دو، با هدف اصلاح ژنتيكي موجودات زنده انجام مي شوند و جانداران برآمده از اين فرآيندها را، جانداران تراريخت يا فروريخت مي خوانند. اصلاح ژنتيكي از طريق اين دو فرآيند، تاكنون فقط بر روي حيوانات و گياهان انجام شده است. اگر آزمايشات احتمالي پشت پرده را ناديده بگيريم، سوال اين است كه انسان هاي تراريخته و فروريخته چه زماني از تالار اسرارآميز مهندسي ژنتيك به جهان خارج قدم مي گذارند؟
مهندسي ژنتيك در جهان امروز، دانشي شگفت انگيز و بحث برانگيز است كه برخي از گروه ها و نهادهاي مذهبي نسبت به نحوه استفاده از اين دانش، ملاحظاتي دارند و برخي هم با داستان پردازي هاي شبه علمي، پيشرفت مهندسي ژنتيك را زمينه ساز شكل گيري آينده اي عجيب و خطرناك براي بشر مي دانند. ماهيت و پاره اي پيامدهاي مهندسي ژنتيك و اينكه اين شاخه از دانش در جهان امروز و به ويژه در ايران در چه مرحله اي قرار دارد، موضوع اين گفت وگو با بهزاد قره ياضي است. دكتر قره ياضي مدير گروه مهندسي ژنتيك و ايمني زيستي در پژوهشكده بيوتكنولوژي كشاورزي ايران است. وي دكتراي ژنتيك (گرايش مولكولي) و فوق دكتراي ژنتيك گياهي دارد و در يك كلام معتقد است دستاوردهاي مهندسي ژنتيك در زندگي بشر چنان زياد و مفيد است كه دليلي ندارد مردم را از اين رشته علمي بترسانيم.
**ابتدا بفرماييد مهندسي ژنتيك در جهان از چه تاريخي شكل گرفت؟
بعد از كشف مولكول DNA توسط واتسون و كريك، دو دانشمند امريكايي، در اوايل دهه 1950و بعد از چند كشف علمي در زيست شناسي مولكولي، مانند كشف آنزيم هاي محدودگر (يعني آنزيم هايي كه مي توانند مولكول DNA را از هر جا كه لازم است برش بدهند) و آنزيم هاي پيونددهنده، به تدريج تا سال 1975 پازل مهندسي ژنتيك تكميل شد و اين علم قوام يافت و در اوايل دهه 1980 بشر موفق شد موجودات مهندسي شده را در عرصه گياهي، عرصه ميكروارگانيسم ها و عرصه دارويي عرضه كند. اما واقعيت اين است كه رشد اساسي مهندسي ژنتيك از آغاز دهه 1990 تا به امروز محقق شده است. مهندسي ژنتيك به مجموعه فناوري هايي گفته مي شود كه با استفاده از علوم و فنون زيستي در سطح مولكولي محصولاتي را به وجود مي آورند كه فاقد معايب پيشين هستند و داراي ارزش افزوده و كيفيت برتر و سلامت بيشتر براي بشرند.
ظاهرا كيمياگري در جهان قديم شكل ابتدايي مهندسي ژنتيك بوده. يعني كيمياگران هم مي خواستند چيزهايي را تركيب كنند و چيز جديدي را به وجود آورند. امروزه كايمرا هم در مهندسي ژنتيك و دانش هاي مشابه، ظاهرا اصطلاحي براي موجودات مخلوط است.
كيمياگري با هدف تبديل مس به طلا آغاز شد. مس را حرارت مي دادند و ناگهان در آب فرو مي بردند يا اسيد و باز به آن مي زدند و انواع كارها را با آن انجام مي دادند تا مس را طلا كنند. به همين دليل اين علم به تدريج تبديل شد به علم شيمي. كيميا در انگليسي تبديل شد به كميستري. بعداً ما دوباره اين واژه را از غربي ها گرفتيم و آن را شيمي ناميديم. كيمياگري ارتباطي به مهندسي ژنتيك ندارد و كايمرا هم ارتباطي به كيمياگري ندارد. يعني از ريشه يكسان و مشابهي نيستند. مهندسي ژنتيك يعني ما بتوانيم با علم ژنتيك مهندسي انجام بدهيم. در مهندسي بشر است كه تعيين مي كند چه اتفاقاتي بيفتد. وقتي شما با مهندسي يك خانه مي سازيد، خودتان تعيين مي كنيد اتاق خواب و آشپزخانه و پذيرايي و… كجا باشند. مهندسي ژنتيك دستكاري ژنتيك نيست. اين عبارت را فناوري هراسان ابداع كرده اند. مهندسي به معناي دستكاري نيست.
**كايمرا دقيقا يعني چه؟
كايمرا، اگر بخواهم مفهومي توضيح بدهم يعني پيوند. مثلاً شما سيب و گلابي را پيوند مي زنيد و محصول اين كار كايمر است. يعني قسمتي از آن سيب است و قسمت ديگر آن گلابي. اين كار را افراد باذوق هنوز انجام مي دهند.
پيوندهاي گياهي حساسيت برانگيز نيستند اما برخي نگرانند كه ما در آينده شاهد موجوداتي باشيم كه تركيبي از انسان و حيوانند. مثلا مي گويند خلق موجودي كه تركيبي از انسان و حيوان باشد، غير اخلاقي است ولي اگر با كاشت سلول هاي انساني در قسمتي از بدن حيوان، نياز انسان به پيوند قلب را برطرف كنيم، اخلاقاً اشكالي ندارد.
پژوهشگرها كارشان را با ايده هاي بديع شروع مي كنند و به همين دليل هميشه در زمان خودشان با مشكل مواجه مي شوند. شما داستان گاليله و پاستور را خوانده ايد. هنوز در مملكت ما كساني هستند كه با واكسن زدن و مصرف داروهاي شيميايي مخالفند. هميشه پژوهش در مراحل اوليه براي مردم عجيب قلمداد مي شود. مرحوم كاظمي آشتياني، بنيانگذار پژوهشگاه رويان، مي گفت كه نزد مقام معظم رهبري رفتند و گزارش دادند كه در اين پژوهشگاه چه كارهايي انجام مي شود. آقاي كاظمي گفت سوال هاي رهبري آن قدر دقيق بود كه ما گاهي بايد مطالعه مي كرديم و جواب را در جلسه بعدي تحويل رهبري مي داديم. آقاي كاظمي مي گفت (و براي اين حرف شاهد هم دارم) الان اطلاعات جنين شناسي آقاي خامنه اي از يك امبريولوژيست بيشتر است. حالا شايد اين حرف قدري اغراق آميز يا محبت آميز بوده باشد. ولي نكته ام اين است كه مديران پژوهشگاه رويان از مقام معظم رهبري پرسيدند حكم فقهي كارهاي اين پژوهشگاه چيست؟ آقاي خامنه اي هم گفتند تا وقتي كه شما يك انسان جديد يا يك موجود جديد خلق نكنيد و كارتان توليد قطعات يدكي براي بدن انسان باشد، مجازيد كه هر تحقيقي انجام بدهيد. فتواي مقام رهبري اين است كه انتقال ژن به انسان، حتي از حيوان حرام گوشت، مجاز است و توليد قطعات يدكي براي انسان (مثلاً پوست و غضروف يا در آينده دور كبد و كليه) با استفاده از بدن حيوانات، اگر امكان پذير باشد، اشكالي ندارد. چنين كاري بهتر از اين است كه ما منتظر باشيم كسي دچار مرگ مغزي شود يا بميرد، سپس قلب و كبد و كليه هايش را برداريم و پيوند بزنيم به بيماران. اگر بتوانيم با استفاده از بدن حيوانات به اندازه كافي قلب و كليه و كبد انساني توليد كنيم، مشكل بزرگي را در زندگي بشر رفع كرده ايم. به اين كار مي گويند Xenotransplantation. اما مي خواهم توجه شما را به اين نكته جلب كنم كه اين كار ربط مستقيمي به مهندسي ژنتيك ندارد. اين تحولات پيشرفت هاي بديع علمي هستند ولي مهندسي ژنتيك نيستند. Xenotransplantation رشته ديگري از بيوتكنولوژي است.
**اما براي اينكه چنين نتايجي حاصل شود، مهندسي ژنتيك نقش كمكي دارد ظاهرا.
بله. مهندسي ژنتيك مي تواند به توليد غذا، توليد دارو و همين طور به Xenotransplantation هم كمك كند.
**پس در مجموع به نظر مي رسد روحانيت مسيحي و مسلمان با ايجاد موجودي كه نيمه اسب-نيمه انسان باشد مخالفند ولي با استفاده از بدن حيوانات براي پيوند اعضا به انسان، موافقند.
بله، همين طور است.
**حالا اين كارها كي ممكن است محقق شوند؟
توليد موجودي كه تركيبي از انسان و حيوان باشد اصلاً در برنامه كسي نيست. تا جايي كه من اطلاع دارم هيچ نهادي در دنيا در پي انجام چنين كاري نيست. اما استفاده از بدن حيوانات براي توليد قلب كبد و… و پيوند زدن اين اندام ها به انسان، حداقل 25 سال ديگر امكان پذير خواهد شد. اين فعلاً يك ايده است و مطالعات بسيار زيادي بر روي آن انجام شده است ولي با وجود سرعت شگرف علم، هنوز تا تحقق چنين ايده اي راه درازي در پيش داريم. كارهاي شدني تر، مثلاً تبديل گياهان كربن 3 به كربن 4 با تبديل گياهان فاقد قدرت تثبيت نيتروژن به گياهاني مانند بقولات كه خودشان مي توانند نيتروژن لازم را از هوا بگيرند، ممكن است پانزده سال ديگر محقق شود. بنابراين نبايد آن قدر به آينده دور خيره شويم كه از پيشرفت هاي علمي امكان پذيرتر غافل شويم.
**پس با توجه به اخبار مربوط به خلق قريب الوقوع موجودات نيمه انساني-نيمه حيواني، بايد گفت كه سرعت داستان هاي علمي بيشتر از سرعت پيشرفت علم است.
بايد بگوييم سرعت فناوري هراسي بيشتر از سرعت پيشرفت علم است. كساني هستند كه قدرت انتشار مقاله در مجلات علمي- پژوهشي را ندارند اما تخيل خوبي دارند و چنين داستان هايي مي سازند. مثلا خبرگزاري تسنيم اخيراً عكس انسان هاي دُم دار را يا عكس استخوان يك دايناسور را منتشر كرد و مدعي شد اينها مربوط به تغذيه از تراريخته (انتقال يك ژن خارجي به يك جاندار زنده) است. اين داستان هاي جعلي در رسانه هاي خاص با سرعت بسيار بيشتري نسبت به دستاوردهاي علمي بشر امروز حركت مي كنند.
**در مجموع جمهوري اسلامي با مهندسي ژنتيك مشكلي ندارد.
صد در صد. ما مجموعه اي از بيانات مقام معظم رهبري به اضافه حمايت ها و تقريرات عملي ايشان فراهم كرده ايم. ايشان از پژوهشگاه رويان حمايت مي كنند و در اين پژوهشگاه، مثلا بزهاي تراريخته شنگول و منگول و حبه انگور توليد شده اند يا شبيه سازي بز و گوسفند و گاو انجام شده است. علاوه بر تقريرات رهبري، فتواهاي ايشان و ساير مراجع هم براي ما بسيار سودمند بوده است. همه مراجع بدون استثنا فتوا داده اند كه اين كارها في نفسه اشكالي ندارد. يعني مهندسي ژنتيك و محصولات تراريخته، مورد تاييد مراجع تقليد است. فقط برخي در فتوايشان گفته اند <<به شرط اينكه ضرر معتنابهي براي بدن انسان نداشته باشد.>> مثلا سيگار كشيدن براي بدن انسان ضرر دارد ولي چون اين ضرر معتنابه نيست و يك فرد مي تواند سي سال سيگار بكشد، كمتر مرجعي فتواي حرمت مطلق سيگار را صادر كرده است. بنابراين كساني كه چشم شان را مي بندند و ناگهان مي گويند تراريخته حرام است، نه با علم آشنايي دارند نه با دين.
**ظاهرا نسبت به پيشرفت هاي مهندسي ژنتيك در حوزه كشاورزي حساسيت كمتري وجود دارد تا در حوزه پزشكي.
متاسفانه در ايران برعكس شده است. ما الان با افتخار اعلام مي كنيم كه سي قلم داروي نوتركيب داريم و تا حد زيادي جلوي واردات اين داروها را گرفته ايم و حتي در اين زمينه صادرات هم داريم. اما وقتي كار به محصولات تراريخته مي رسد، چون عده اي در اين كشور همواره از واردات مواد غذايي سود هنگفتي برده اند، اعتراض ها شروع مي شود. مثلاً از دوره محمدرضا اسكندري، وزير جهاد كشاورزي دولت اول احمدي نژاد، واردات محصولات تراريخته آغاز شد و تا سال 1394، سالي 3 تا 5 ميليارد دلار محصولات غذايي تراريخته وارد كشور مي شد و كسي هم اعتراض نمي كرد به جز پژوهشگراني كه فرياد مي كشيدند چرا واردات آزاد باشد و توليد ملي ممنوع؟ اسكندري همزمان با باز كردن دروازه هاي واردات، جلوي توليد ملي را گرفت و پژوهشگران را اخراج كرد و محصول توليد ملي را به نابودي كشاند و امروز هم به جاي اينكه پاسخگوي اقدامات و تصميماتش باشد، فرار به جلو را انتخاب كرده و به يازده مرجع حكومتي و ملي، از جمله به بيت رهبري، نامه نوشته است تا مساله را امنيتي كند و داخل اين گرد و غبار، عقب ماندگي ما در زمينه فناوري تراريخته در حوزه كشاورزي مغفول بماند و كسي به او نگويد كه تصميمات جنابعالي باعث شده كه ما امروزه سالانه 5 ميليارد دلار محصولات تراريخته وارد كشور كنيم. در واقع كساني كه در پانزده سال گذشته در برابر واردات محصولات تراريخته سكوت كرده بودند، امروز در مقابل توليد ملي اين محصولات قيام كرده اند.
**اينكه يك ژن خارجي را به يك جاندار زنده تزريق كنيم تا ويژگي هاي جديدي پيدا كند، الان در ايران فقط در حوزه كشاورزي انجام مي شود يا در پزشكي هم رايج است؟
در پزشكي هم انجام مي شود. ضمناً تزريق فقط يك راه اين كار است كه منحصراً در مورد حيوانات صورت مي گيرد؛ مثلاً وقتي كه مي خواهيم ماهي يا قورباغه تراريخته توليد كنيم. اما در ساير موجودات، مثلاً گياهان، انتقال ژن صورت مي گيرد نه تزريق ژن.
**انتقال ژن خارجي به حيوانات، الان در ايران اوضاعش چگونه است؟
اين كار در پژوهشگاه رويان، انستيتو پاستور و پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك با موفقيت صورت مي گيرد.
**اين كار دقيقاً چه فايده اي دارد؟
ما اگر يك بز داشته باشيم كه در شيرش پروتئين هايي توليد شود كه براي زنده ماندن افراد بسيار موثر است، شير اين بز يك داروي نوتركيب محسوب مي شود. اين بز در بهترين شرايط زندگي مي كند و شيرش هم صرف درمان بيماران مي شود. يعني يا مستقيماً يك ليوان شير اين بز را به فرد بيمار مي دهند تا بخورد، يا اينكه پروتئين شير اين بز را جدا مي كنند و آن را به عنوان دارو به بيمار مي دهند.
**شير اين بزها وارد بازار لبينات نمي شود.
نه، فقط استفاده دارويي دارد. يا مثلاً بيماري ورم پستان در گاو، جدا از اينكه درد زيادي براي حيوان دارد، چون دستگاه شيردوش را هم آلوده مي كند، ظرف مدت كوتاهي تمام آن گله و گاوداري را آلوده مي كند. براي اينكه چنين اتفاقي نيفتد، به گاوها آنتي بيوتيك مي دهند. اين آنتي بيوتيك به شير راه پيدا مي كند و وارد غذاي ما مي شود. در نتيجه ممكن است باكتري هاي بيماري زاي مقاوم به آنتي بيوتيك پديد آيند و ما ديگر نتوانيم بيماري حاصل از آنها را درمان كنيم. اگر ما بتوانيم گاو تراريخته توليد كنيم (كه اين كار در دنيا انجام شده است) كه دچار ورم پستان نشود، اولاً خود گاو ديگر زجر نمي كشد، ثانياً گاودار هزينه كاهش شير و خريد و مصرف آنتي بيوتيك را متحمل نمي شود، ثالثاً آنتي بيوتيك وارد شير گاو نمي شود، رابعاً باكتري هاي مقاوم به آنتي بيوتيك در بدن انسان به وجود نمي آيند و زندگي ما سالم تر و گوشت و لبنيات هم ارزان تر خواهد بود.
**باكتري هاي تراريخته ظاهراً در جلوگيري از انتقال ويروس اچ. آي. وي هم موثرند و آنها را «كاندوم هاي زنده» ناميده اند.
از لحاظ تئوريك بله، چنين امكاني وجود دارد . يعني مي توان جلوي تكثير برخي ويروس ها را با استفاده از مهندسي ژنتيك گرفت.
**شبيه سازي در ايران در چه وضعي قرار دارد؟
اين كارها را هم بيشتر پژوهشگاه رويان انجام داده است. الان اين كار به صورت روتين در ايران انجام مي شود و برخي دامداران بزهاي بسيار گران قيمتي را تحويل پژوهشگاه رويان مي دهند تا شبيه سازي شوند. من گزارش اين اقدامات را در چند كشور خارجي ارايه كردم كه همه از پيشرفت هايي كه در اين زمينه در ايران صورت گرفته، متعجب شدند.
**اولين گوسفند حاصل از شبيه سازي، در سال 1997 توليد شد. در ايران چند سال است كه شبيه سازي حيوانات انجام مي شود؟
در ايران بيش از پانزده سال است كه اين كار انجام مي شود. ما قبلا در زمينه مهندسي ژنتيك برنج هم از همه دنيا جلوتر بوديم ولي به لطف فناوري هراسي هاي وزير جهاد كشاورزي دولت نهم (اسكندري) و ساير اعوان و انصار احمدي نژاد، پيشتازي و جايگاه خودمان را از دست داديم.
**شبيه سازي گاو و گوسفند دقيقاً چه فايده اي دارد؟
گاهي شما ممكن است بتوانيد موجودي را كه منقرض شده و فقط كمي از پوست يا لاشه آن باقي مانده، شبيه سازي كنيد. پس ايجاد و احياي گونه هاي منقرض شده، يكي از اهداف شبيه سازي است. دوم اينكه، با شبيه سازي مي توان يك گاو يا گوسفند داراي كيفيت مطلوب را تكثير كرد. يعني از يك گوسفند باكيفيت، هزار گوسفند باكيفيت توليد كرد. البته به شرطي كه اين كار در اين ابعاد روتين شود. گوسفند مطلوب هم يعني گوسفندي كه مثلاً شير زيادي مي دهد، دوقلوزا است و عمر بيشتري مي كند.
**شبيه سازي انسان ممكن است يا خيالبافي علمي است؟
از نظر تئوريك ممكن است. حتي شركتي به نام كلونايد در امريكا، حدود بيست يا پانزده سال پيش اعلام كرد چنين كاري انجام داده است ولي صحت و سقم اين ماجرا در هاله اي از ابهام باقي مانده است؛ چونكه بعدها اين شركت اعلام كرد به دلايل حقوقي و اخلاقي نمي تواند درباره فعاليت هايش اطلاع رساني كند. فقط گفت همين قدر بدانيد كه ما داريم انسان هايي را با شبيه سازي توليد مي كنيم. معلوم هم نيست ادعاهاي اين شركت درست بوده باشد. به هر حال در هيچ جاي دنيا چنين كاري انجام نمي شود. نه لزوماً به دليل منع هاي اخلاقي و ديني؛ بلكه چون دانشمندان هنوز قانع نشده اند كه اين كار براي جنين ها و انسان هاي توليدشده عاري از خطر است.
**شبيه سازي انسان دقيقا يعني چه؟ يعني قبل از اينكه بچه دار شويم مي توانيم با شبيه سازي، ويژگي هاي فرزندمان را تا حد زيادي تعيين كنيم؟ يا اينكه مي توانيم از پوست يك آدم مرده، فردي دقيقا شبيه او توليد كنيم؟
هر دو. كساني كه از شبيه سازي دفاع مي كنند، مي گويند فرض كنيد پدر و مادري تك فرزندشان را از دست مي دهند و به شدت اندوهگين اند. حالا ما با شبيه سازي، همان بچه را با همان ويژگي ها بازسازي مي كنيم.
**يعني DNA آن فرزند مرده را از بدنش مي گيرند و عيناً شبيه او را توليد مي كنند؟
بله، با استفاده از سلول هاي پوستي، سلول جنين همان بچه را توليد مي كنند و سلول جنين را در رحم مادر مي كارند تا دوباره همان بچه با همان ويژگي ها توليد شود. چنين كاري نظراً ممكن است ولي هنوز در هيچ جاي دنيا انجام نمي شود.
**اينكه قبل از تولد فرزندمان، رنگ چشم و موي او را تعيين كنيم، امكان پذير است؟
خير، به نظر من هنوز چنين امكاني وجود ندارد. من هنوز مورد موفقي از اين كار را نديده ام. از مقام معظم رهبري در اين زمينه استفتا شده است كه آيا مي توان با مهندسي ژنتيك، رنگ پوست و رنگ چشم جنين را تغيير داد؟ ايشان هم فتوا داده اند في نفسه مجاز است و اشكالي ندارد.
**فقها با اين كار كه از DNA يك انسان مرده، شبيه او را توليد كنيم مخالفند؟
من فتوايي دال بر مخالفت با چنين كاري، از هيچ فقيهي نديده ام.
**حالا فرض كنيد كسي مرد و ما با شبيه سازي، كپي او را توليد كرديم. آيا شخصيت اين دو نفر هم يكسان خواهد بود؟
لزوماً نه. قطعاً از نظر خصوصيات فيزيكي اش شباهت بسياري به آن فرد از دست رفته داشته باشد. ولي چون دست كم رفتار پدر و مادرش در اثر افزايش سن تغيير كرده، قطعاً شخصيت او دقيقاً مثل شخصيت فرزند قبلي نيست. ضمناً ممكن است محيط زندگي او هم عوض شده باشد. بگذريم كه با گذشت زمان، زمانه هم عوض مي شود و اين تغيير، مهر خودش را بر شخصيت آدم ها نيز مي زند. به هر حال ممكن است قدري روحيات اين دو نفر فرق داشته باشد. شخصيت انسان ناشي از سه عامل است: تاثير ژن ها، تاثير محيط، واكنش ژن با محيط.
**اينكه از DNA يك نفر، فردي كاملا شبيه او را توليد كنيم، اين سوال اساسي را پيش مي آورد كه آيا ما اين جا واقعا با دو انسان مواجهيم يا با يك انسان؟!
با دو انسان. ولي چون اين امور هنوز مصداق خارجي ندارد، طرح اين مباحث زودهنگام است. ما بايد با استفاده از مهندسي ژنتيك غذا و دارو و بهداشت مردم را تامين كنيم.
**درباره ژن خوب و ژن بد هم توضيح مي فرماييد؟ علم مي گويد كه چنين چيزي داريم. بله؟
بله. طبيعتاً ژن هايي داريم كه در انسان هاي سالم وجود دارند ولي گاهي ژني هم داريم كه يك حرفش تغيير كرده و موجب انبوهي از مشكلات و بيماري ها براي يك فرد و خانواده او مي شود. به همين دليل است كه مراجع تقليد ما اجازه داده اند كه بعضي از اين نارسايي ها قبل از اينكه روح در جنين دميده شود، شناسايي شوند. اين جا تنها جايي است كه مجوز سقط جنين از سوي مراجع تقليد صادر شده و الان هم اجرا مي شود. معناي اين كار اين است كه آن جنين داراي ژن بد بوده و به همين دليل اجازه نمي دهند به دنيا بيايد و خودش رنج بكشد و خانواده و جامعه را هم رنج بدهد.
**ژن بد يعني ژن خطرناك؟
مي تواند خطرناك باشد يا كيفيت هاي بدي داشته باشد. مثلا در سيب زميني ژن هايي وجود دارند كه اگر سيب زميني را سرخ كنيم، در آن آكريل آميد به وجود مي آيد كه ماده اي صد در صد سرطان زا است. به همين دليل مي گويند سيب زميني را زياد سرخ نكنيد. ژن هاي بد در سيب زميني، منجر به توليد آكريل آميد در اين محصول مي شود. ما مي توانيم اين ژن هاي بد را خاموش كنيم يا تغييراتي در آنها ايجاد كنيم كه بشوند ژن خوب.
**پس مي توان گفت ژن بد ژني است كه ممكن است براي آن ارگانيسم خطرناك باشد.
خطرناك يعني كشنده. يا يعني ژني كه توليد بيماري مي كند. ولي ژن بد ممكن است فقط يك ويژگي منفي در انسان توليد كند و منجر به مرگ يا بيماري آدم نشود. مثلاً طاسي سر در مردان، خطرناك نيست ولي كسي دوست ندارد طاس باشد. طاسي سر محصول ژن بد است.
**ژن موجد طاسي را در دوره جنيني بايد اصلاح كرد بعدتر هم ممكن است؟
الان چنين كاري انجام نمي شود. فقط به صورت تئوريك مطرح است. اگر با آزمايشات مولكولي معلوم شود جنيني ژن بد دارد، اگر آن ژن خطرناك باشد، چنانكه گفتم، جنين را سقط مي كنند. يعني فعلاً در عمل اصلاح ژن در جنين صورت نمي گيرد و فقط گاهي خود جنين را نابود مي كنند.
**كسي كه دانشمندان ژن هاي او را بررسي نكرده اند، اگر مدعي شود ژن خوب دارد، حرفش به لحاظ علمي بي ارزش است؟
داري به سمت سياست مي روي و شيطنت مي كني!
**شما به عنوان يك دانشمند مي توانيد بگوييد اين گياه ژن خوب دارد…
بله، من مي توانم بگويم. درباره انسان ها هم يك دانشمند پس از مطالعه مي تواند بگويد كه ژن هاي خوب يا ژن هاي بد دارند. ولي ژن خوب به تنهايي كافي نيست. پسر نوح هم ژن خوب داشت اما با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد. پس ژن خوب صحت دارد اما محيط و تاثير متقابل محيط و ژن هم بسيار مهم است. عامه مردم ممكن است كسي را داراي ژن خوب بدانند اما نظر دقيق و علمي پس از آناليز مولكولي معلوم مي شود.
**پس اگر من مدعي شوم ژن خوب دارم، حرفم لزوماً اعتبار علمي ندارد.
(با خنده) راجع به اين موضوع نمي تواني از من حرف بكشي!
منبع: روزنامه اعتماد
تنها راه حل در چنين وضعيتي بهرهبرداري بيشتر از زمينهاي كشاورزي و توليد فرآوردههاي بيشتر با ارزش غذايي افزونتر از طريق بكارگيري بيوتكنولوژي و مهندسي ژنتيك است كه نهايتاً نياز به افزايش زمينهاي زير كشت را به مدد بيوتكنولوژي كاهش خواهد داد.
متاسفانه علم شده باند و باندبازی.
در دولت تدبیر و امید هم دیدیم با پژوهشگاه ملی چیکار کردین. فقط استاد صحبتین.
لطف کنید کل علم رو در بیوتکنولوژی, و کل بیوتکنولوژی رو هم در ترایخته محدود نکنید!
چه منفعتی برای جیب بعضی آقایون داره این تراریخت نمیدونم!
شما لطف کن برای ملت شفاف سازی کن از مزایا که میگید از مضراتش هم بگید. بذارید ملت خودشون تصمیم بگیرن که ارگانیک میل کنن یا تراریخت.