رئیس انجمن ایمنی زیستی در حاشیه پنجمین همایش شبکه تحقیق و توسعه پنبه آسیا: در صورت استفاده از پنبه بیوتکنولوژیک (تراریخته) ممنوعیت کشت پنبه در سیستان و بلوچستان میتواند ملغی شود.
دکتر قرهیاضی که به عنوان سخنران مدعو در این اجلاس شرکت کرده بود ضمن ارائه گزارشی در مورد تحقیقات بیوتکنولوژی پنبه در ایران اعلام کرد که “پروژه تولید پنبه تراریخته در حدود 12 سال پیش در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی آغاز به کار کرد و اکنون تعدادی لاین پنبه تراریخته توسط پژوهشگران ایرانی تولید شده ولی تا کنون به مزارع تولیدی راه نیافته است”.
دکتر قرهیاضی که به عنوان سخنران مدعو در این اجلاس شرکت کرده بود ضمن ارائه گزارشی در مورد تحقیقات بیوتکنولوژی پنبه در ایران اعلام کرد که "پروژه تولید پنبه تراریخته در حدود 12 سال پیش در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی آغاز به کار کرد و اکنون تعدادی لاین پنبه تراریخته توسط پژوهشگران ایرانی تولید شده ولی تا کنون به مزارع تولیدی راه نیافته است".
وی در حاشیه این همایش در مصاحبهای اختصاصی با مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران گفت: روزگاری پنبه یکی از محصولات مهم صادراتی ایران بود. ایران تا چند دهه قبل بیش از 300 هزار هکتار پنبه کشت میکرد که به دلایل فنی و مدیریتی سطح ز یر کشت آن به زیر 95 هزار هکتار تقلیل پیدا کرده و پایین ترین سطح زیر کشت تاریخی خود را همزمان با بالاترین میزان واردات تجربه میکند. بخشی از دلایل این موضوع غیر فنی و مدیریتی است که درجای خود به آن پرداخته ام اما بخش دیگری از دلایل این وضعیت عدم صرفه اقتصادی پنبه کاری برای پنبه کارانی است که هم باید با صنایع نساجی دست و پنجه نرم کنند، هم باید با دولت طرف باشند که ضمن عدم حمایت کافی از این محصول موجب محرومیت مطلق کشاورزان پنبه کار از مهمترین فناوری روز تولید پنبه یعنی پنبه مقاوم به آفات ترایخته شدهاست و هم باید با آفات و بیماریها دست و پنجه نرم کنند و در نتیجه با مصرف چند بار سمپاشی ضمن افزایش هزینه تولید، سلامتی خود، خانواده و محیط زیست را هم به خطر بیندازند.
وی با اشاره به ممنوعیت قرنطینهای کشت پنبه در برخی مناطق کشور افزود: این ممنوعیت که نیم قرن قبل اعمال شده به دلیل طغیان آفتی به نام کرم سرخ پنبه بوده است. عجیب است که ما در جهانی که با سرعت سرسام آوری پیش میرود همچنان بر اساس نسخهای که شاهنشاه (!) دانایی ستیز و فناوری هراس آن هم در 50 سال قبل برایمان پیچیده است عمل میکنیم. آیا بعد از گذشت 50 سال یا بیشتر راه حل جدیدی که متضمن پاک کردن صورت مسئله نباشد یافت نشده است و ما همچنان باید کشاورزان را از فنارویهای پیشرفته محروم کنیم؟ وی راه حل را بسیار ساده توصیف کرد: "امروزه همه دنیا به سمت استفاده از واریته های مقاوم و بینیاز از مصرف سموم شیمیایی خطرناک مانند واریتههای تراریخته بیان کننده پروتئین Cry1Ab روی آوردهاند. در صورتی که پنبه مقاوم در اختیار کشاورزان قرار داده شود، آفت نمیتواند طغیان کند و کشاورزان میتوانند حتی در مرکز طغیان آفت پنبه را بکارند و بدون مصرف سم محصولی عالی برداشت کنند. در این صورت میتوان تمام ممنوعیتهای قرنطینهای در مورد کشت این محصول را از میان برداشت".
او در تشریح پیامدهای این اقدام یعنی کشت پنبه تراریخته در سیستان و بلوچستان گفت: "فواید اجتماعی و اقتصادی این موضوع به طور ویژه منطقه را متحول خواهد کرد. در حال حاضر بیکاری و اشتغال به تجارت قانونی و غیر قانونی فرامرزی از معضلات این استان محسوب میشود. طبیعی است وقتی در زمان شاه این استان را از کشت پنبه محروم کردند و جایگزینی برای آن ارائه ندادند نسلی از کشاورزان به خاک سیاه نشستند و نسل بعدی آنها هم در فقر متولد و به تجارت روی آورد. ببینید چقدر ساده است که برای مثال وزیر محترم جهاد کشاورزی دستور محکمی صادر کنند که مدیرانش باید تا سال آینده پنبه تراریخته در سیستان و بلوچستان بکارند و اگر این کار را نکنند در جای دیگری از آنها استفاد ه شود. در این صورت در مدت کوتاهی ایران میتواند به جای واردات پنبه به صادر کننده پنبه تبدیل شود.
دکتر قرهیاضی در بخشی از این مصاحبه افزود: در حالی که بیش از 62 درصد محصول پنبه دنیا تراریخته است و در حالی که همین کشور همسایه ما پاکستان بیش از دو میلیون هکتار سطح زیر کشت پنبه تراریخته دارد چرا باید یک مدیر دانایی ستیز و فناوری هراس قادر باشد در مقابل رهبری، هیئت وزیران و قانون مصوب مجلس بایستد و مانع از توسعه این فناوری در کشور شود. آیا نباید به این تمردها رسیدگی شود و سوال شود که تنها پژوهشگاهی که عنوان مهندسی ژنتیک را بر روی تابلوی خود دارد و سالیانه صدها میلیارد ریال اعتبار دارد، پژوهشکدهای که در درون وزارت جهاد کشاورزی و برای توسعه محصولات تراریخته تاسیس شده و سالیانه صدها میلیارد ریال اعتبار دریافت میکند و ستادی که با عنوان ":توسعه زیست فناوری" تشکیل شده و تا کنون بالغ بر 400 میلیارد ریال اعتبار را به روش غیر شفافی هزینه کرده است تا کنون برای تولید پنبه تراریخته یا هر نوع محصول تراریخته دیگری که تجلی مهندسی ژنتیک در کشاورزی کشور است چه کردهاند؟ آیا زمان پاسخ گویی فرا نرسیده؟ مگر یک مدیر چند سال باید بر سرکار باشد تا خدمت یا خرابکاریهای وی معلوم شود؟ آیا چند سال دیگر با تولید تجاری مثلا همین پنبه تراریخته فاصله داریم؟
وقتی از دکتر قرهیاضی در مورد نظر خودشان در مورد فاصله ما با کشور پاکستان یا تولید تجاری پنبه تراریخته سوال شد گفت: "حداقل ده سال." وی اضافه کرد: "این در حالی است که همه کشور عزم خود را برای توسعه علمی جذب کند و مدیران ناشایسته را برکنار و مدیران عالم، شجاع و پاسخگو را جایگزین کند". وی افزود: "در این صورت شاید بشود بعد از ده سال برای مثال 50 هزار هکتار پنبه تراریخته تولید خودمان را داشته باشیم. به نظر من ما در این مورد (مهندسی ژنتیک کشاورزی) حداقل 20 سال از همین همسایه شرقی خودمان پاکستان عقب تر هستیم. اگر این مدیریتهای موجود بر سر کار بمانند یا افراد دانایی ستیز و فناوری هراس به جولان خود در عرصههای دولتی ادامه دهند ما قطعا 20 سال دیگر هم به وضعیت امروز پاکستان نخواهیم رسید".
دکتر قرهیاضی بنیانگذار پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی که دارای تجارب گسترده بینالمللی و مدیریت کلان ملی کشور است، تاکید کرد که "این ارزیابی یک ارزیابی احساسی نیست و مبتنی بر شناخت و همکاری گسترده خودم با دانشمندان و موسسات پژوهشی منطقه از جمله پاکستان و مطالعه گسترده است و علت بیان آن با همه هزینههایی که این نوع اظهار نظرها برای من داشته عشق به دین و میهن است. امید من این است که یک نفر و فقط یک نفر آدم علاقمند در بین مسئولین این مطالب را بخوانند و آن را مبنای بررسی قرار دهند و در صورت صحت اقدام کنند".