محصولات تراريخته كاملاسالم هستند
به گزارش روزنامه جام جم، دكتر بهزاد قره ياضي، دبير علمي سومين همايش ملي ايمني زيستي و مهندسي ژنتيك، شايد اولين دانشمند ايراني باشد كه توانسته پيش از تجاري سازي هر نوع محصول تراريختهاي در جهان با استفاده از فناوري مهندسي ژنتيك، برنجي را ارائه كند كه بدون نياز به مصرف سموم خطرناك شيميايي ميتواند كشت شود.
به گزارش روزنامه جام جم، دكتر بهزاد قره ياضي، دبير علمي سومين همايش ملي ايمني زيستي و مهندسي ژنتيك، شايد اولين دانشمند ايراني باشد كه توانسته پيش از تجاري سازي هر نوع محصول تراريختهاي در جهان با استفاده از فناوري مهندسي ژنتيك، برنجي را ارائه كند كه بدون نياز به مصرف سموم خطرناك شيميايي ميتواند كشت شود. قره ياضي در حال حاضر رياست انجمن ايمني زيستي كشورمان را به عهده دارد و در تلاش است راه توليد محصولات مهندسي ژنتيك شده يا تراريخته را در كشورمان هموار كند.هر چند وجود منتقدان وحتي مخالفان با گسترش اين روش باعث شده در شرايطي كه محصولات تراريخته در حجم زياد و ميليون تني به كشور ما وارد ميشوند، كشت نشوند و در نتيجه اهداف او و موافقان توليد اين نوع محصولات با موانعي جدي مواجه شوند.
برگزاري سومين همايش ملي ايمني زيستي و مهندسي ژنتيك با محوريت مهندسي ژنتيك، امنيت غذايي و توسعه پايدار را بهانهاي براي مصاحبه با دكتر قره ياضي قرار داديم.
به نظر شما چگونه ميتوان با كمك مهندسي ژنتيك به امنيت غذايي و توسعه پايدار كمك كرد؟
امنيت غذايي در پذيرفتهترين تعريف خود به دسترسي تمام آحاد يك جامعه به غذاي سالم و كافي در همه زمانها و مكانها نه تنها براي زندهماندن بلكه براي انجام فعاليتهاي مختلف و زندگي سالم است. مهندسي ژنتيك هم يكي از روشهاي افزايش توليد غذا و در واقع جديدترين روش افزايش كمي و كيفي محصولات است. با مهندسي ژنتيك مي توان محصولاتي را توليد كرد كه علاوه بر اين كه از كيفيت برتري برخوردارند و بقاياي سموم در آنها وجود ندارد، در مقابل طغيان انوع آفات و بيماريها مقاوم هستند و خسارت نميبينند. دسته ديگري از محصولات تراريخته مديريت مزرعه سادهتري دارند و مبارزه با علفهاي هرز كه هزينه اول در توليد برخي محصولات زراعي را به خود اختصاص ميدهد در اين دسته از محصولات ارزانتر، موثرتر و بهتر انجام ميشود. محصولات تراريختهاي هم وجود دارند كه از ارزش غذايي بالاتري برخوردارند، ويتامينهاي بيشتري دارند و كيفيت روغن يا نشاسته آنها به نحوي بهبود يافته است كه از ارزش غذايي و سلامت بهتري برخوردار باشند. به اين ترتيب، نقش محصولات تراريخته در امنيت غذايي از محل افزايش توليد، بهبود كيفيت توليد، كاهش هزينه توليد و در نتيجه بهاي تمام شده براي مصرف كننده و سلامت محيط زيست و انسان روشن است.
ترس از ايمن بودن محصولات حاصل از مهندسي ژنتيك يكي از دغدغههاي اصلي مصرفكنندگان است. اصولاآيا بايد به اين مصرفكنندگان حق داد؟ از طرفي ديگر مهندسي ژنتيك راهكاري براي تامين سلامت انسان عنوان ميشود. چقدر ميتوان به چنين ادعايي معتقد بود؟
در جوامعي كه مقابل توسعه مهندسي ژنتيك و استفاده از محصولات تراريخته موانع متعدد ايجاد ميشود، بايد به مصرفكنندگان حق داد كه تحت تاثير دروغ پردازيها قدري نگران شوند و حداقل سردرگم باشند، اما اگر موسسات بهداشتي نظير سازمان بهداشت جهاني، سازمان خواربار جهاني، كدكس اليمنتاريوس و غيره را نگاه كنيم كه مسوول تامين غذا و سلامت و بهداشت انسانها در روي كره خاكي هستند همه آنها بصراحت بر سلامت و محصولات تراريخته و ضرورت استفاده از آنها تاكيد كردهاند. جالب اين كه در كشور ما هم مسوولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي از وزراي سابق و اسبق گرفته تا مديران تغذيه جامعه و معاونان وزير بر صحت و سلامت محصولات تراريخته تاكيد داشتهاند، اما عدهاي دانايي ستيزان و فناوري هراس از ادعاهاي واهي خود دست برنميدارند و با مقاومت خود مانع اجراي قانوني شدهاند كه دولت را مكلف به فراهم آوري تمهيدات لازم براي توسعه كشت و مصرف اين محصولات كرده است.
بله واقعيت در بخش دوم سوال شما نهفته است. حقيقت اين است كه مهندسي ژنتيك هم از طريق توليد داروهاي نوتركيب با تاثيرگذاري بيشتر و بهتر و هم از طريق توليد محصولاتي با ارزش غذايي بهتر و باقيمانده سموم كمتر و به طور خاص با تاثيرات ناخواسته كمتر براي تامين سلامت انسان نسبت به غذاهاي غيرتراريخته ارجحيت دارد.
براي راستي آزمايي نگرانيهاي ابرازشده و رفع شبهه در مورد سلامت محصولات و موجودات تراريخته، تاكنون چه كارهايي در سطح بين المللي انجام شده است؟
تدوين قوانين و مقررات ايمني زيستي در سطوح ملي، منطقهاي و بين المللي براي رفع شبهات منطقي يكي از اين كارهاست. در واقع اين اولين بار است كه نوع خاصي از غذاها يا هر محصول ديگري پيش از آن كه بشر ابتدا عارضهاي را در آن ببيند و بعد به فكر برطرف كردن آن باشد، پيش از بازاررساني و مصرف، آنها را از جنبه سلامت مورد بررسي قرار ميدهد. با وجود سابقه بيش از 16 سال استفاده از ميلياردها تن محصول تراريخته حتي يك مورد گزارش منفي هم در اين مورد موجود ندارد و اين خود بهترين رفع شبهه و نگراني است. مدعيان دروغين سلامت انسان راهي ندارند جز اين كه جلوي اجراي قوانين ايمني زيستي را بگيرند. در ايران هم همين طور است. مدعيان به جاي استناد به بيانيههاي رسمي مجامع بينالمللي نظير سازمان بهداشت جهاني، دواير نظارتي نظيرFDA در كشورهاي مختلف يا حتي مطالعات كارشناسان، پژوهشگران و متخصصان داخلي و اظهار نظر وزراي بهداشت در زمانهاي مختلف همچنان در تلاشند تا با تدوين آيين نامهاي بازدارنده و 180 درجه مخالف قانون ايمني زيستي مردودي ادعاهاي بيمبناي خود در اين راستي آزمايي را پنهان كنند.
در چنين شرايطي آخرين وضعيت توليد و استفاده از محصولات تراريخته در جهان و بخصوص كشور ما كه عرضه اين محصولات در آن با مشكلاتي هم همراه بوده چگونه است؟
بر اساس آخرين آمار رسمي در سال 2010 ميلادي سطح زيركشت محصولات تراريخته جهان به 148 ميليون هكتار رسيد. فهرست كشورهايي كه محصولات تراريخته را كشت ميكنند به 29 كشور رسيده است. بيش از 59 درصد از جمعيت جهان در اين 29 كشور زندگي ميكنند. در سال گذشته 3 كشور جديد پاكستان، ميانمار و سوئد كشت محصولات تراريخته را به طور رسمي و براي اولين مرتبه اعلام كردند. آلمان هم دوباره به جمع كشورهاي توليدكننده محصولات تراريخته پيوست. در سال ميلادي گذشته 4/15ميليون نفر كشاورز به كشت محصولات تراريخته اهتمام داشتهاند كه بيش از 90 درصد آنها كشاورزان خرده پا و فقير كشورهاي در حال توسعه بودند. كشورهاي در حال توسعه 48 درصد سطح زيركشت محصولات تراريخته در سال 2010 را به خود اختصاص دادهاند و تا سال 2015 از كشورهاي صنعتي پيشي خواهند گرفت. 5 كشور در حال توسعه پيشرو در زمينه كشت محصولات تراريخته عبارتند از چين و هندوستان در آسيا، برزيل و آرژانتين در آمريكاي لاتين و آفريقاي جنوبي در آفريقا.
برزيل، موتور محرك كشت محصولات تراريخته در آمريكاي لاتين با ركورد 4 ميليون هكتار افزايش سطح زيركشت در يك سال، بيش از هر كشور ديگري در جهان سطح زيركشت محصولات تراريخته خود را طي سال 2010 افزايش داده است.
در هندوستان، رشد كشت محصولات تراريخته استمرار يافت. در اين كشور 3 / 6 ميليون كشاورز 4 / 9 ميليون هكتار پنبه تراريخته كاشتند كه برابر با 86 درصد كشت كل پنبه اين كشور است.
در اروپا براي اولين مرتبه 8 كشور اروپايي يا ذرت تراريخته مقاوم به آفات يا سيب زميني تراريخته با كيفيت نشاسته برتر را به زيركشت بردند كه اخيرا به تصويب رسيده و اولين مجوز كشت محصولات تراريخته در اروپا پس از 13 سال محسوب ميشود. در سال 2010 ارزش بذور تراريخته به تنهايي بالغ بر 2 / 11 ميليارد دلار تخمين زده شد. ارزش ذرت، سويا و پنبه تراريخته بالغ بر 150 ميليارد دلار در سال برآورد ميشود. قره ياضي: با وجود سابقه بيش از 16 سال استفاده از ميلياردها تن محصول تراريخته حتي يك مورد گزارش منفي هم در اين مورد موجود ندارد و اين خود بهترين رفع شبهه و نگراني است. چشم انداز 5 سال آينده اميدواركننده است. ذرت تراريخته متحمل به خشكي در سال 2012، برنج طلايي در سال 2013 و برنج تراريخته مقاوم به آفات قبل از سال 2015 تجاري خواهند شد و موجب بهرهمندي بيش از يك ميليارد نفر كه تنها در آسيا به نوعي دست اندركار برنج هستند خواهد شد.
بنابراين در حالي كه در كشور ما مسوولان تحت تاثير القائات مديران كم بهره از دانش روز همچنان در سردرگمي به سر ميبرند، جهان در حال پيشرفت است و راه برگشتي هم از اين منظر وجود ندارد. ايران كشوري بود كه از سال 1374 يعني 2 سال قبل از اين كه يك وجب محصول تراريخته در دنيا به زيركشت برود برنج تراريخته را براي توليد انبوه آماده كرده بود. بالاخره در سال 2004 ميلادي (1383) اولين محصول تجاري برنج تراريخته دنيا توسط معاون اول وقت رئيس جمهور برداشت شد و كشاورزان متعددي از اين فناوري استقبال كردند. اما در سال 1384 يكي از مديران مياني وزارت جهاد كشاورزي احتمالابا هماهنگي با وزير وقت جهاد كشاورزي و بدون ارائه هر نوع توضيحي صدها تن بذر اصلاح شده برنج تراريخته را در انبار متروكهاي در رشت حبس كرد. بر اساس مطالعهاي كه سال گذشته با سفارش و تاييد معاونت علم وفناوري رئيس جمهور صورت گرفته است ايران از نظر توليد مقالات علمي نمايه شده درISI و مقالات علمي پژوهشي ديگر اين حوزه در بين كشورهاي منطقه و كشورهاي اسلامي رتبه اول را داراست. بنابراين زيرساخت علمي و توانايي توليد محصولات تراريخته از نظر فني بين نيروهاي متخصص ايراني وجود دارد، اما به نظر ميرسد در انتخاب مديران بيوتكنولوژي كشور اشتباهي صورت گرفته است كه در نتيجه آن كشوري مثل آرژانتين و برزيل هركدام سالانه بيش از 25 ميليون هكتار محصول تراريخته را توليد، مصرف و صادر ميكنند و از اين رهگذر درآمد هنگفتي را نصيب مردم خود ميكنند، اما در ايران هنوز بجز همان محصول تراريخته كه احتمالابه طور غيررسمي و توسط كشاورزان پيشرو توليد ميشود محصول تراريخته ديگري كشت نميشود. البته واردات چند ميليون تني محصولات تراريخته مانند دانههاي روغني سويا، كلزا، علوفه و خوراك دام مانند ذرت توسط ايران محرز است.
در اين ميان گفته ميشود توليد محصولات تراريخته با اهداف مختلف مانند افزايش عملكرد، بهبود كيفيت، بهبود مقاومت، تحمل به تنش هاي زيستي و غيرزيستي و بهبود ارزش تغذيهاي محصول انجام ميشود. اما آيا اين مزيتها باعث شدهاند كشاورزان ما به استفاده از بذرهاي مهندسي شده تشويق شوند؟
بله. در همه جاي دنيا اين كشاورزان هستند كه با آگاهي به منافع مختلف گياهان تراريخته آن را بيش و پيش از ساير اقشار جامعه مطالبه ميكنند. سالانه حدود 16 ميليون كشاورز در سراسر دنيا تصميم ميگيرند محصولات تراريخته را بكارند. در ايران نيز همين طور بوده است. وقتي من در دفتر كار خودم نشسته بودم كشاورزان از استانهاي شمالي به من مراجعه كرده و حتي پيش از توليد انبوه و تجاري آن بذر اصلاح شده برنج تراريخته را ميخواستند. براي همين امسال در حاشيه برگزاري همايش ملي ايمني زيستي و مهندسي ژنتيك قرار شده از تعدادي از اين كشاورزان محصولات تراريخته تقدير به عمل آيد.
از طرف ديگر مهندسي ژنتيك و كمك به نجات گونههاي در حال انقراض، يكي از ديگر مزيت هاي اين روش عنوان مي شود. اما تا به حال در اين حوزه چه موارد عملي در جهان داشتهايم؟ در ايران چطور؟ آيا توانستهايم از اين روش براي نجات گونههاي مختلف بهره ببريم؟
مبحث نجات گونههاي در حال انقراض يا حتي منقرض شده بحثي جدي در مهندسي ژنتيك است. متاسفانه شما ميبينيد كه برخي سازمانها حتي توانايي نگهداري چند حيوان را كه مهندسي ژنتيك هم نشدهاند، ندارند. داستان مرگ ببر و يوز و شيرها را همه ما شنيدهايم. در اين موارد حتي براي رضاي خدا هم كه شده يك نفر از كار بر كنار نشد يا عذرخواهي هم نكرد. اما از گونه كه بگذريم بله در مورد واريتههاي در حال انقراض اين اتفاق افتاده و مثال عملي آن هم همين برنج تراريخته طارم مولايي خودمان است. برنج طارم مولايي به دليل حساسيت به كرم ساقهخوار كاملا از چرخه توليد حذف شده و در بانك هاي ژن در انتظار مرگ به سر ميبرد، اما با مهندسي ژنتيك دوباره به چرخه توليد و بر سر سفرههاي مردم برگشت.
كاهش مصرف سموم و مواد شيميايي خطرناك به طور كلي كاهش آلاينده ها هم ازجمله مزيتهاي استفاده از محصولات تراريخته محسوب ميشوند. اما آيا خود اين مواد باعث آلودگي نميشوند؟
خير، به هيچ عنوان. چون محصولات تراريخته پاك كننده هستند نه آلوده كننده . اين سوال شما مثل اين است كه بگوييم آب دريا پاك كننده قطره خوني است كه روي دست يا پاي شما قرار دارد. آيا در صورت پاك كردن خون با آب دريا آيا خود اين دريا آلوده كننده ميشود؟!
بهترين خروجي و نتيجهاي كه از سومين همايش ملي ايمني زيستي و مهندسي ژنتيك انتظار داريد چيست؟
اولين هدف اين همايش رفع شبهات و نگرانيها براي مردم و مصرف كنندگان و مسوولان جامعه است. اميد داريم كه مسوولان جامعه متوجه بشوند كه برخي از مديران به آنها گزارشهاي غلطي ارائه كردهاند و دنيا در حال پيشرفت و استفاده از فوايد مهندسي ژنتيك در كشاورزي، بهداشت و محيط زيست است و ايران در حال از دست دادن فرصتهاست. ببينيد براي مثال كدام مسوول ايراني است كه با اطلاع از اين كه كشورهاي منطقه با تعريف مندرج در سند چشم انداز نظام در افق 1404 (مانند مصر و پاكستان) و حتي كشورهاي فقير و كوچك دنيا مانند ميانمار و بوركينافاسو در زمينه توليد محصولات تراريخته و توسعه كاربردي مهندسي ژنتيك كشاورزي از ايران جلو افتاده اند و قلبش به درد نيايد؟ خب اين درد، درد خوبي است. اميدواريم اين درد منجر به ايجاد تغيير و بازگشت شايسته سالاري بويژه در حوزه مديريت بيوتكنولوژي كشاورزي بشود. هدف ديگر اين همايش تبادل آخرين يافته هاي پژوهشگران ايراني و خارجي و ترسيم نقشه راه آينده براي تضمين نيل به جايگاه رفيع ايران در سال هدف سند مهم چشم انداز نظام در افق 1404 است.
منبع: روزنامه جام جم، شماره 3119 به تاريخ 12/2/90، صفحه 12 (دانش)