افتتاح گلخانه‌های تراریخته از سوی احمدی نژاد: دستاوردی عظیم یا هیاهویی برای هیچ؟

دستاوردی عظیم یا هیاهویی برای هیچ؟ عنوان خبری است که دیروز پنجشنبه 10 مرداد در روزنامه شرق منتشر شده است. مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران ضمن تشکر از اطلاع‌رسانی خوب این روزنامه وزین به دلیل آنکه بر اساس محدودیت جا این مصاحبه به صورت خلاصه منتشر شده است، کل این مصاحبه را منتشر می‌کند. متن کامل این مصاحبه را در زیر می‌خوانید…

دستاوردی عظیم یا هیاهویی برای هیچ؟ عنوان خبری است که دیروز پنجشنبه 10 مرداد در روزنامه شرق منتشر شده است. مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران ضمن تشکر از اطلاع‌رسانی خوب این روزنامه وزین به دلیل آنکه بر اساس محدودیت جا این مصاحبه به صورت خلاصه منتشر شده است، کل این مصاحبه را منتشر می‌کند. متن کامل این مصاحبه را در زیر می‌خوانید.

در هفته‌های گذشته خبری در رسانه‌ها منتشر شد که نشان می‌داد ایران موفق شده است پیشرفته‌ترین گلخانه‌های گیاهان تراریخته در منطقه را افتتاح کند. این افتتاح از آن جهت که به عنوان یک "طرح کلان ملی" مطرح شد و رئیس جمهور، معاون علم و فناوری، وزیر جهاد کشاورزی وجمع کثیری در این مراسم حضور داشتند و ادعا شد که از این پس دیگر مشکلی بر سر راه تولید محصولات تراریخته وجود نخواهد داشت بازتاب گسترده‌ای داشت. البته در بین مخاطبین و مردم سوالاتی وجود داشت از جمله اینکه این گلخانه چیست، چه ویژگی‌هایی دارد به چه دردی می‌خورد و چرا اینقدر مهم است؟ تنها صدای منتقدی که در این فضا به گوش می‌رسید صدای فردی بود که خودش در سال 1382 ساخت این گلخانه را در دستور کار قرار داده بود و نقشه‌های اولیه را هم که البته اجرا نشد تهیه کرده بود. او کسی نبود جز دکتر بهزاد قره‌یاضی بنیانگذار پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی که در هفته گذشته به خاطر تولید برنج تراریخته و بنیانگذاری پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی توانست به عنوان اولین چهره تاثیرگذار در توسعه بیوتکنولوژی کشور جایزه "کاظمی آشتیانی" را از آن خود کند. وقتی به بهانه دریافت این جایزه و این افتتاح برای مصاحبه به وی مراجعه کردیم گفت: "بگذارید مردم خوش باشند که بالاخره کاری برایشان انجام شده. با من مصاحبه کنید کام همه تلخ خواهد شد و من هم متهم به سیاه نمایی خواهم شد"! با اصرار و با این شرط که روزنامه خودش تیزی‌های مصاحبه را بگیرد حاضر شد جواب سوالات را به صورت کتبی بدهد. آنچه پیش روی شماست پاسخ وی به سوالاتی است که از سوی وی ارائه شده است؛ همو که همواره پیگیر ساخت گلخانه‌های ویژه گیاهان تراریخته بوده است و توقف ساخت آن را به عنوان سندی بر ادعای خود مبنی بر مخالفت مدیران میانی دولت با توسعه گیاهان تراریخته و ناکارآمدی آنها عنوان می‌کرد. پرسش و پاسخ پیش روی شماست.

سوال: گلخانه تراریخته چیست و ضرورت احداث چنین گلخانه‌ای در چیست؟

گلخانه تراریخته عبارت صحیحی نیست و متاسفانه از سوی مدیران وزارت جهاد کشاورزی بر سر زبان‌ها افتاده است. گلخانه‌ها معمولا برای ایجاد شرایط محیطی ویژه ساخته می‌شوند. برای مثال در جاهایی که یخبندان است و نمی‌توان محصول خوبی را برداشت کرد یا در جاهایی که با کمبود آب مواجه هستیم یا خاک خوبی نداریم گلخانه‌ها که محیط‌های کنترل شده‌ای هستند ساخته می‌شوند. یکی دیگر از اهداف ساخت محیط‌های کنترل شده محدود سازی دسترسی و ورود و خروج حیوانات و به ویژه آفات و همچنین عوامل بیماری‌زا و حتی دانه گرده سایر گیاهان است. این نوع تاسیسات کنترل شده در سطوح مختلفی ساخته می‌شوند که بسته به اهمیت کاری که انجام می‌شود و اهمیت محصول و عوارض ورود و خروج حیوانات و عوامل بیماریزا به سطوح ایمنی یک تا چهار تقسیم می‌شوند که در زبان لاتین با عناوین BL1 تا BL4 شناخته می‌شوند. هر چه سطح بالاتر برود ایمنی بیشتر خواهد بود. بنا براین ایمنی BL4 بالاترین و BL1 پایین‌ترین است. یکی از کاربردهای این نوع تاسیسات کنترل شده پرورش گیاهان سالم و عاری از ویروس و بیماری‌ها است. البته در سطوح بالاتر از BL3 از این نوع گلخانه‌ها می‌توان برای پرورش گیاهان تراریخته در مرحله آزمایشی هم استفاده کرد. البته این که الزاما همه گیاهان تراریخته قبل ازاینکه رها سازی شوند (یعنی مانند گیاهان غیر تراریخته بتوانند در مزارع کشت بشوند) حتما باید اول در اینگونه گلخانه‌ها کشت شوند ابدا این طور نیست، ولی معمول این است که در مورد گیاهان تراریخته خاصی، در محیط‌هایی که غیر تراریخته همان نوع گیاه در محیط جود داشته باشد و این احتمال وجود داشته باشد که دانه گرده آن دو با هم مخلوط شوند و بر آزمایش اثر بگذارند یا دانه گرده تراریخته صفتی را به علف‌های هرز همان منطقه منتقل کند، در این صورت از این نوع گلخانه‌ها استفاده می‌شود. در این صورت گلخانه باید این ویژگی را داشته باشد که حتی خاکی که وارد آن می‌شود اتوکلاو شده باشد و گیاهی یا حتی دانه گرده‌ای از بیرون وارد آن نشود وبدون مجوز از آن خارج نشود. اما استفاده از این نوع گلخانه‌ها برای کشت آزمایشی مواردی مانند برنج تراریخته یا پنبه تراریخته در منطقه کرج (که نه برنج دارد نه پنبه) اصولا موضوعیت ندارد و اتلاف منابع محسوب می‌شود و در واقع این نوع محصولات را در مراحل پژوهشی می‌توان با اطمینان کامل در گلخانه‌های عادی ارزانقیمت کشت کرد. استفاده از این نوع گلخانه‌ها برای انجام مراحل آزمایشی برخی از محصولات به نحوی که ذکر شد درست مانند این است که برای ارسال یک نامه عادی از کرج به تهران از اتوموبیل پورشه یک میلیارد دلاری استفاده کرد. شاید گفته شود که اشکالی هم ندارد ولی واقعیت این است که این امر موجب می‌شود برنامه‌های پژوهشی بیش از حد و اندازه گران شوند و مدیریت ارشد کشور که با انتظار تولید ثروت از پروژه‌های پژوهشی حمایت می‌کند سرخورده شود و به این نتیجه برسد که اصولا پژوهش یا به طور ویژه مهندسی ژنتیک گران است و بازده اقتصادی ندارد. من معتقدم مخالفین مهندسی ژنتیک در کشور در عین کم‌بهره بودن از دانش از جنبه تخریب این فناوری خیلی هوشمندانه عمل می‌کنند.

به طور خلاصه منظور آقایان و خانم دکتر سلطانخواه ازگلخانه‌های تراریخته نوعی از این تاسیسات کنترل شده است که از نظر آنها (که صد البته غلط است) برای پژوهش‌های مهندسی ژنتیک ضرورتی تام دارد. علت این تاکید این است که هشت سال جلوی تولید محصولات تراریخته و حتی آزمایشات صحرایی را گرفته‌اند و حالا بهانه می‌آورند که گلخانه تراریخته نداشتیم. اما یادشان رفته که جلوی ساخت همین گلخانه تراریخته را هم خودشان در سال 1384 گرفتند و این پروژه را هفت سال به عقب انداختند.

2- سابقه کشورهای دیگر در این زمینه چیست؟ اولین کشوری که اقدام به احداث گلخانه تراریخته کرد، کدام کشور بود و این کار با چه هدفی انجام گرفت؟ آیا در حال حاضر هم چنین کاری در کشورهای دیگر صورت می گیرد یا خیر؟

دولت احمدی نژاد ومسئولین معاونت علم و فناوری رئیس جمهور و مسئولین پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی حسب معمول در این مورد هم اغراق کرده‌اند و چون دستشان از ارائه دستاوردهای قابل افتخار و محصول بر سر سفره مردم واقعا خالی است و قادر نبوده‌اند کارهای خوب پژوهشگران سخت کوش وزارت جهاد کشاورزی و پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی را به مرحله تولید انبوه برسانند وحتی در موارد مختلف جلوی تولید آن را هم به انحای مختلف گرفته‌اند ناچار تا بالاترین مدیر اجرایی کشور یعنی رئیس جمهور هم دعوت کرده‌اند تا با بریدن یک پرچم سه رنگ اعلام کنند که دستاورد عظیمی در این کشور اتفاق افتاده است. بنده با قاطعیت عرض می کنم که آنچه در مورد ساخت این پژوهشکده صورت گرفته در صورت بررسی دقیق شایسته محاکمه و تنبیه ریاست وقت پژوهشکده است و نه تقدیر. البته گلخانه‌هایی با این ویژگی در کشورهای زیادی به ویژه در اروپا، آمریکا، کانادا، ژاپن، فیلیپن، هندوستان، استرالیا، کره و غیره وجود دارند و ادعاهای مطرح شده در این مورد که معدود کشورهایی چنین گلخانه‌هایی را دارند جدا مضحک است. ببینید من خیلی دلم می‌خواهد که کشورما دارای پیشرفت‌هایی باشد که موجب دلگرمی جوانان ما شود؛ اما پیشرفت در اغراق و گزارش ناموثق به مسئولین ارشد جامعه و مردم واقعا شرم آور است. خوب گلخانه‌ای ساخته شده و خوب هم هست. اما اینکه گفته شود فقط چند کشور می‌توانند این کار را بکنند و انتظار داشته باشند ملت برای آن‌ها هورا بکشد واقعا از آن حرف‌هاست. در کشورهای دیگر گلخانه‌هایی با این ویژگی‌‌های مورد ادعا (که صد البته کسی آن را به طور مستقل ارزیابی و تایید نکرده است) زیاد وجود دارد و گلخانه‌هایی هم هستند که ده‌ها بار پیشرفته‌ترند. اما مهم‌تر از آن این است که در کشورهایی مثل ژاپن و فیلیپین گلخانه‌هایی را که برای انجام مراحل آزمایشی محصولات تراریخته می‌سازند خیلی خیلی ساده هستند و این همه هزینه غیر ضروری برای آن انجام نمی‌دهند (شکل 1).

شکل 1. مجموعه گلخانه‌های ویژه محصولات تراریخته دانشگاه تسوکوبای ژاپن. راست: گلخانه و درختان اوکالیپتوس مورد مشاهده تراریخته هستند اما برای کشت آنها نیازی به استفاده از گلخانه ویژه احساس نشده است.  چپ: گلخانه ویژه درختان تراریخته.

 

3- طرح این گلخانه در سال 82 داده شد، اما با تغییراتی که در وزارت جهاد کشاورزی اتفاق افتاد، این طرح متوقف شد. چه شد که این طرح دوباره در دستور کار دولت قرار گرفت؟

اینکه این طرح اصولا چرا متوقف شد همان است که می‌گویم باید مدیر وقت به محاکمه کشیده شود. اصولا بعد از به روی کار آمدن محمدرضا اسکندری و مدیر منصوب او در پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی بسیاری از پروژه‌ها از جمله پروژه تولید برنج تراریخته و آزمایشات مزرعه‌ای محصولات دیگر تراریخته و ساخت همین گلخانه مورد بحث همگی متوقف شدند. یکی از دلایل آن ستیز بی منطق و بدون دلیل آنها با "مدیران سابق" بود که در محافل خودشان از آنها با عنوان "مدیران فاسد" نام برده می‌شد. اما به تدریج فشار افکار عمومی جامعه علمی کشور و به ویژه پیگیری‌های رسانه‌ای این موضوع از سوی اینجانب و سایر پژوهشگران مستقل وانجمن‌های علمی کشور موجب شد که مدیریت پژوهشکده از سال 1386 به استناد مصاحبه‌های موجود هر سال اعلام کرد که تا سه ماه دیگر بزرگترین گلخانه ویژه گیاهان تراریخته در منطقه خاورمیانه احداث می‌شود. این سه ماه تا سال 1391 یعنی زمان برکناری رئیس این پژوهشکده به اتمام نرسید و در دوره وی حتی کلنگ این گلخانه هم بر زمین زده نشد. اکنون این مدیر به جمع برخی دیگر از مدیران فناوری‌هراس معاونت علم و فناوری پیوسته بود و این اتهام را با خود داشت که در دوره خود قفل و زنجیر محکمی را بر توسعه علم و فناوری در حوزه کشاورزی زده بود و مهندسی ژنتیک را در کشور با پس رفت زیادی مواجه کرده بود. مدیران فعلی پژوهشکده بیشترین استفاده هوشمندانه و قابل تحسین را از این موقعیت به عمل آوردند و معاونت علم و فناوری را توجیه کردند تا با ساخت این گلخانه بیایند و کاسه و کوزه عقب ماندگی کشور در مهندسی ژنتیک کشاورزی را بر سر نداشتن گلخانه تراریخته بشکنند و خودشان را نجات دهند. اما دو اشتباه محاسباتی در اینجا وجود داشت: 1) اصولا ارتباطی بین بازدارندگی در مهندسی ژنتیک وگلخانه تراریخته وجود ندارد زیرا اگر اینگونه بود لا اقل همان برنج تراریخته که در سال 1383 و پس از شش سال آزمایش مزرعه‌ای به طور رسمی رها سازی شده بود نباید به زنجیر کشیده می‌شد و 2) مسئول توقف ساخت گلخانه یاد شده هم خود آقایان بودند و هستند و ساخت آن در سال 1392 موجب فراموش شدن هفت سال تاخیر در آغاز پروژه کوچکی مانند ساخت یک گلخانه نمی‌شود.

4- چه چیزی باعث شد که طرح احداث گلخانه تراریخته به عنوان یک طرح کلان ملی مورد اجرا قرار بگیرد؟

البته می‌بینید که "پروژه‌های کلان" مملکت ما در دوره خانم سلطانخواه و مدیران بلافصل او تا چه اندازه "خرد" و ناراحت کننده شده‌اند. جالب است که بدانید که وقتی این طرح را افتتاح می‌کردند دورتا دور مسیری را که باید مسئولین کشور و خبرنگاران را وارد آنجا می‌کردند را گونی آبی رنگی کشیده بودند (شکل 2). این کار برای این بود که افتضاح تمام عیار پروژه ناتمام دیگری که مربوط به ساختمان آزمایشگاه‌های پژوهشکده بیوتکنولوژی است و از قضا آن هم در سال 1383 شروع شده است دیده‌های رئیس دولت را نیازارد و خبرنگاران هم نپرسند که این ساختمان نیمه کاره چیست که پس از گذشت هشت سال هنوز 30 درصد هم پیشرفت نداشته است! به نظرم انگیزه‌های ساخت این گلخانه با هفت سال تاخیر در پاسخ به سوال قبلی شما به قدر کافی توضیح داده شده باشد.

شکل 2. راست: پروژه پژوهشکده بیوتکنولوژی که در سال 1383 آغاز شده و اکنون پس از گذشت 9 سال کمتر از 30 درصد پیشرفت داشته. در زمان افتتاح گلخانه ویژه گیاهان تراریخته (چپ) توسط دکتر احمدی نژاد و خانم سلطانخواه مسیر گلخانه برای اینکه پروژه ناتمام پژوهشکده چشم آزار نباشد و جلب توجه خبرنگاران را نکند با گونی آبی پوشانده شد.

 

5- این طرح در سال 82 به عنوان یک طرح ملی تصویب شد، اما پس از هفت سال احداث شد و به بهره‌برداری رسید. موانع موجود در راه احداث این گلخانه چه بود؟

نه! در سال 1382 این طرح به عنوان یکی از کارهای معمولی روزمره پژوهشکده تصویب شد نه به عنوان "طرح کلان ملی"! در آن موقع رسم این نبود که برای هر استکان آبی که می‌خوریم کلی جار و جنجال راه بیندازیم و بوق و کرنا کنیم و نوشابه برای خودمان باز کنیم. علت تاخیر هفت ساله همانطور که گفته شد ستیزی بود که مدیریت وقت پژوهشکده با محصولات تراریخته داشت و حتی تولید و رهاسازی برنج تراریخته را به طور رسمی به عنوان "اتهام" در هیئت رسیدگی به تخلفات اعضای هیئت علمی مطرح کرد تا تولید کننده را که ده‌ها جایزه علمی را به همین خاطر از آن خود کرده است اخراج کند! به نظرم بهتر است این سوال را شما از مدیر وقت پژوهشکده بپرسید که با وجود اینکه این گلخانه تنها در مدت 7-9 ماه بعد از برکناری وی ساخته شد چرا در مدت 7 سال مدیریت وی بر پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ساخته نشد؟ باورتان می‌شود که در جلسات رسمی مختلفی وی مدعی شده بود که چون ما تحریم هستیم گلخانه را نتوانسته است بسازد؟! ولی حالا معلوم شده که این موضوع بهانه‌ای بیش نبوده و با وجود تشدید تحریم‌ها در سال گذشته این گلخانه در مدت کوتاهی ساخته شد و همین موضوع موجب بی‌اعتباری ادعاهای وی در مورد توقف 7 ساله ساخت این گلخانه شد.

 

6- آیا این گلخانه را از نزدیک دیده‌اید؟ نظرتان راجع به آن چیست؟ آیا مطابق با استانداردهای جهانی ساخته شده است؟ اگر نیست، معایب و اشکال کار در چیست؟

بله من دوبار از این گلخانه در مراحل مختلف آن بازدید داشته‌ام (شکل 2 چپ). گلخانه خوب و مفیدی است که می‌تواند برای انجام آزمایشات مختلف گلخانه‌ای مورد استفاده قرار بگیرد. راجع به استانداردهای جهانی هم باید عرض کنم که چنین استانداردهایی اصولا وجود ندارد. اما اگر منظورتان این است که آن را با گلخانه‌هایی که با اهداف مشابه ساخته می‌شوند مقایسه کنم باید عرض کنم که نسبت به انواع مشابه خود در کشورهایی مانند اروپا و آمریکا از امکانات و ویژگی‌های پایین‌تری برخوردار است. امروزه در دنیا شهرهای گلخانه‌ای وجود دارند که اگرچه برای اهداف دیگری ساخته شده ولی بسیار مجهزتر هستند. در هر صورت آنچه ساخته شده در سطح دو است BL2 و یک سطح از گلخانه سطح BL3 که قرار بود در سال 1384 ساخته شود پایین‌تر است. با این وجود و با وجود صرف قریب به 100 میلیارد ریال برای این گلخانه به نظرم چاره‌ای جز استفاده از آن نداریم و برای آلودگی ایجاد شده در حین نمایشی که برای مراسم افتتاحیه هم صورت گرفت (و طی آن گیاهان تولید شده در خارج از گلخانه را برای نمایش به داخل گلخانه بردند و آن را آلوده کردند) هم باید چاره‌ای اندیشیده شود. سوال بسیار مهمی که باید مسئولین فعلی پژوهشکده روزی در محکمه پاسخگوی آن باشند این است که اگرکشت گیاهان تراریخته نیازمند وجود گلخانه ده میلیارد تومانی است و کشت آن‌ها بیرون از گلخانه تخلف است و با همین بهانه جلوی کشت گیاهان تراریخته در طی 8 سال گذشته گرفته شده است چطور است که وقتی برای نمایش و افتتاح گلخانه و پز دادن برسد همین گیاهان در رشت و کرج (در فضاهای غیر ویژه) تولید می‌شوند و با وانت به گلخانه تراریخته منتقل می‌شوند (شکل 3)؟ اگرهم تولید گیاه تراریخته در بیرون از این گلخانه‌ها بلا اشکال است، اولا چرا 8 سال با آن مخالفت کرده‌اند و دوما چرا برای این گلخانه این همه هزینه کرده‌اند؟

 

شکل 3. گیاهانی که اعلام شده تراریخته هستند برای نمایشی که با حضور دکتر احمدی نژاد برای افتتاح گلخانه ویژه گیاهان تراریخته تدارک دیده شده بود در جای دیگری پرورش داده شدند و بر خلاف قانون ایمنی زیستی در مورد حمل و نقل محصولات تراریخته به پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی در کرج و با وانت به گلخانه ویژه منتقل شدند. پرده آبی رنگ در تصویر سمت چپ برای پوشاندن پروژه ناتمام پژوهشکده است.

 

 

7- با توجه به پتانسیل‌هایی که این گلخانه دارد آیا فکر می‌کنید می‌توان به دستاوردهایی که برای آن تعریف کرده‌اند، دست یافت؟

آنچه برای این گلخانه تعریف شده است از نظر من جز بازدارندگی معنا و مفهوم دیگری ندارد. من شنیده‌ام که گفته شده از حالا دیگر مشکلی در مورد آزمایشات تراریخته وجود ندارد و همه باید مراحل گلخانه‌ای آزمایشات گیاهان تراریخته را در این گلخانه‌ها سپری کنند. یعنی همه دانشمندان کشور باید به این یک گلخانه متکی شوند؟ به یک مفهوم این گلخانه خودش بناست تبدیل شود به یک خان جدید از 7 خان رستم که پژوهشگر و تولید کننده بی پناه باید از آن عبور کند. البته من امیدواری زیادی دارم که با توجه به حماسه سیاسی مورد نظر مقام معظم رهبری، مسئولین فناوری هراس و دانایی ستیز و همچنین مسئولین فعلی حوزه‌های بیوتکنولوژی به ویژه در بیوتکنولوژی کشاورزی جای خود را به مدیرانی مجرب و دانایی دوست خواهند داد. در این صورت این گلخانه می‌تواند نه به عنوان یک تهدید بلکه به عنوان یک فرصت مورد استفاده قرار بگیرد ونقشی ولو ناچیز در تحقق حماسه اقتصادی مد نظر رهبر فرزانه انقلاب داشته باشد. به امید آن روز.

منبع: روزنامه شرق: http://sharghdaily.ir/?News_Id=16637

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.