آگاهیرسانی با طعم کابوس
شرق- روزنامه شرق (شانزدهم فروردین) در یادداشتی به قلم داوود حیاتغیب، در تکراری مداوم و باز هم با ارائه فهرست بلندبالایی از امراض، ادعا کرده بود که این بیماریها از محصولات تراریخته (فراوردههای گیاهی مهندسیژنتیکشده) ناشی میشود. تأکید بر انبوهی از بیماریها که هرکدام در حوزه پزشکی تخصص متفاوتی را میطلبد و آن هم در غیبت و سکوت وزارت بهداشت و درمان و توسط یک کارشناس محیطزیست آیا از شگفتیها به شمار نمیآید؟ در شرایطی که کشور ما از کران تا کرانش دستخوش آسیبها و بحرانهای زیستمحیطی است و هموطنان عزیز ما از جنوب تا شمالغرب در معرض ریزگردهای حیاتسوز در تبوتاب هستند، آیا جای شگفتی نیست که در اولین روزهای سال، چشماندازی …
آگاهیرسانی با طعم کابوس
روزنامه شرق (شانزدهم فروردین) در یادداشتی به قلم داوود حیاتغیب، در تکراری مداوم و باز هم با ارائه فهرست بلندبالایی از امراض، ادعا کرده بود که این بیماریها از محصولات تراریخته (فراوردههای گیاهی مهندسیژنتیکشده) ناشی میشود. تأکید بر انبوهی از بیماریها که هرکدام در حوزه پزشکی تخصص متفاوتی را میطلبد و آن هم در غیبت و سکوت وزارت بهداشت و درمان و توسط یک کارشناس محیطزیست آیا از شگفتیها به شمار نمیآید؟ در شرایطی که کشور ما از کران تا کرانش دستخوش آسیبها و بحرانهای زیستمحیطی است و هموطنان عزیز ما از جنوب تا شمالغرب در معرض ریزگردهای حیاتسوز در تبوتاب هستند، آیا جای شگفتی نیست که در اولین روزهای سال، چشماندازی از انواع بیماریها و آن هم براساس یک تلقی غیرحرفهای برای مردم ترسیم شود؟ بحث بر سر باید یا نباید توسعه فناوری تولید محصولات تراریخته (اگر هم فصل مشترکی با حراست از محیطزیست داشته باشد) به دلیل نوپایی، باید درحالحاضر در وادی متخصصان و صاحبنظران واکاوی شود. اگر بخواهیم در شتابی زودرس مخالفتهای پرسشآمیز خود را با تنپوش کابوس به عرصه جامعه ببریم، بدونتردید جز جفا بر آنان و بستن پنجرههایی که به سوی امنیت غذایی میتواند باشد، انجام ندادهایم؛ البته آقای «حیاتغیب» و همکارانشان باید به این پرسش عمومی پاسخ دهند که در تلاطم زیستمحیطی موجود، کمک ٧٥٠ هزاردلاری سازمان ملل متحد و امثال آن را چگونه هزینه کردهاند و از غلظت چه بحرانی کاستهاند؟ کمکهایی که با عناوین پروژه توانمندسازی ایمنی زیستی، داده شده و میشود. آیا طرح مسائل حاشیهساز و بیبازدهی مانند ترساندن مردم از چیزی که هنوز وجود ندارد، آدرسهای انحرافی از مطالبات واقعی جامعه از این سازمان تلقی نمیشود؟ آیا انعکاس خبر آلودگی اکثر برنجهای شمال و در شرایطی که برنج تراریخته هنوز در خط تولید قرار نگرفته است، از زمره نشر اکاذیب بهشمار نمیآید؟ در خلال حداقل یکقرنی که از علوم کاربردی اصلاح نباتات گذشته است هزاران رقم اصلاحشده از گیاهان زراعی در دنیا پدید آمدهاند. تمامی این ارقام با استفاده از روشهای اصلاحی کلاسیک، ژنهای مورد نظر را از ژنوتیپ دیگری گرفتهاند. آیا باید اصطلاح نوظهور آلودگی ژنی را درباره آنها نیز به کار برد؟ گیاهان تراریخته هم از زمره ارقام اصلاحشدهای هستند که در آنها با استفاده از فناوری مهندسی ژنتیک به جای انتقال کروموزوم، ژنها نشانهگذاری میشوند؛ البته با تخصص زیستمحیطی نویسنده آن یادداشت، انتظار دانش حرفهای در اصلاح نباتات را نباید داشت.
همانطور که خودشان هم انتظار ندارند، هیچ بیماری برای معالجه به دفتر ایشان در سازمان محیطزیست مراجعه نمیکند. کلام آخر برای آنان که در برابر توسعه اجتنابناپذیر فناوریهای جدید در پشت دیوارهای پردیسان سنگر گرفتهاند، این است که سازمان حفاظت محیطزیست متولی پایداری اکوسیستمهاست. در این چرخههای حیاتی انسان تنها جزئی از آن بوده و بر دیگر صاحبان حیات برتری ندارد. آنها باید بپذیرند وزارت بهداشت و درمان با جمع پرشمار دانشمندان، تنها مرجع شایسته برای بهداشت و سلامت جامعه است.
عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی
منبع:شرق