مصاحبهای علمی با نمایی احساسی
آفتاب یزد- یک خبرگزاری اصولگرا با آقای شیخی عضو هیئت علمی سابق سازمان تحقیقات کشاورزی مصاحبهای را در 16/11/94 انعکاس داده است که در خور تامل بسیار است. ایشان در رابطه با مخالفت خود با محصولات تراریخته از هر دری سخن گفتند. اما هرگز اشاره نکردند دلایل علمی و فنی مخالفت با محصولات تراریخته بر اساس چه مستندات علمی است؟ از فرازهای حیرت انگیز این مصاحبه نکاتی به این شرح مورد اشاره قرار میگیرد:”صاحبنظران علوم کشاورزی و تغذیه به اتفاق آراء باور دارند که تراریختگی موجب تخریب محیط زیست، ذخایر ژنتیکی بومی و مخرب امنیت …
مصاحبهای علمی با نمایی احساسی
یک خبرگزاری اصولگرا با آقای شیخی عضو هیئت علمی سابق سازمان تحقیقات کشاورزی مصاحبهای را در 16/11/94 انعکاس داده است که در خور تامل بسیار است. ایشان در رابطه با مخالفت خود با محصولات تراریخته از هر دری سخن گفتند. اما هرگز اشاره نکردند دلایل علمی و فنی مخالفت با محصولات تراریخته بر اساس چه مستندات علمی است؟ از فرازهای حیرت انگیز این مصاحبه نکاتی به این شرح مورد اشاره قرار میگیرد:”صاحبنظران علوم کشاورزی و تغذیه به اتفاق آراء باور دارند که تراریختگی موجب تخریب محیط زیست، ذخایر ژنتیکی بومی و مخرب امنیت غذایی یعنی رکن رکین امنیت ملی است، لذا این برنامه یک خیانت است و شورای امنیت ملی باید و موظف است ممانعت کند و بدون مجوز نباید چنین اقدامی صورت گیرد. وظیفه دولت فراهم کردن غذای سالم با تولید مواد غذایی سالم برای مردم است، اما دستکاری ژنتیک باعث افزایش سرطان و بیماریهای زیادی میشود”.اساسا آقای شیخی چگونه به خود اجازه میدهند که مواردی از “به اتفاق آراء” یا برچسب “خیانت” و آن هم از جانب تمامی صاحبنظران، تعیین تکلیف برای شورای امنیت ملی با استفاده از واژه “باید” و “موظف است”، تخریب محیط زیست” و نیز به نمایندگی از وزارت بهداشت و درمان “افزایش سرطان ناشی از استفاده از محصولات تراریخته است” را و آن هم تنها در یک عبارت به کار ببرند؟ آیاچنین شیوهای را میتوان از فردی که با عناوین عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه خود را معرفی میکند انتظار داشت؟ اگر بر فرض محال هم بپذیری احتجاجات احساسی ایشان در خصوص فناوری مهندسی ژنتیک گیاهی درست باشد (که قطعا نیست). چرا باید امثال ایشان در تریبون یک خبرگزاری رسمی از اتهام خیانت برای مخالفان فنی خود بهره بگیرد؟ اگر که در دیالوگ نظرات علمی در دنیا به گونهای از برچسبهای قضایی و احساسی مانند “خیانت” استفاده شود در پس هر همایش علمی و فنی باید دادرسیهای قضایی و احکام مجازات مستقر کرد. ایشان در جایی از مصاحبه اضافه میکند که” اگر روغن تراریخته وارد میشود دولت مقصر است، بنابراین وظیفه قوه قضائیه است که جلو این خیانت بزرگ بخش دولتی، یا خصوصی را بگیرد یا اینکه چرا وزارت بهداشت و کشاورزی بازخواست نمیشوند؟ “شگفتا از استاد دانشگاهی که از شدت اعتماد به خود در برابر چند وزارت خانه علمی و فنی و نیز کل دولت میایستد و آنان را به خیانت بزرگ متهم میکند. چگونه ایشان با اتهام خیانت به قوهای که از پشتوانه حمایتی اکثریت مردم برخوردار است تلاش میکند برای این مردم دل بسوزاند؟ استاد دانشگاه ما اما به یکباره از حوزه علمی به جایگاه قدسی قرآن کریم رجوع نموده و با قرائت خود اینگونه بهره میگیرد: “در قرآن هر جا که حلال ذکر شده، کلمه طیب همآمده است و احتمالا طیبات یعنی همان چیزی که طبیعی، پاکیزه و سالم است و بشر در آن دخالت نکرده و آن را دستکاری نکرده است!” آیا چنین شیوه برداشت شخصی از این مرجع الهی و آن هم با به کار بردن کلمه “احتمالا” نوعی استفاده ابزاری و ناشیانه به شمار نمیآید؟ ایشان بر اساس چه توجیه و پایگاه فقهی به خود اجازه میدهند که محصولات تراریخته را یکجا حرام معرفی نمایند؟ اساسا اگر که آقای شیخی را به عنوان یگانه مرجع صاحبنظر در خصوص مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی گیاهی هم بپذیریم آیا باید به کلام دیگر نامبرده هم بهایی داده شود؟ آقای شیخی در این مسیر ادامه میدهد “در قرآن آمده هر فسادی در زمین ناشی از دستکاری این انسان عاصی است. دقت شود محصول تراریخته یا مستقیم غذای انسان میشود یا غیرمستقیم مثلاً دام میخورد و بعد انسان گوشت و لبن دام را میخورد. لذا هر نوعی از کشت تراریخته خطرناک است”. بازهم زهی شگفتی از چنین مونتاژی که مخالفتهای ظاهرا فنی به طور ناشیانه با برداشتهای دینی خود پوشانده میشود. راستی چرا ما باید انسانی را که خداوند نوید جانشینیاش را داده است تنها به تولید فساد منتسب کنیم؟ و با چه توجیهی به یکباره این برچسب فساد را روی محصولات تراریخته بزنیم؟ آیا نابودی 9 میلیون هکتار جنگل و یک میلیون هکتار زمین زراعی فساد نیست؟ آیا امثال این اساتید محترم هرگز در برابر چنین تباهیهای بزرگی واکنش ازخود نشان دادهاند؟ افسوس که محدودیت این نوشتار این امکان را فراهم نمیکند که به بدگمانی آقای شیخی که از عدم اعتماد به فرهیختگان جامعه ما حکایت میکند نیز بپردازیم؛ بدگمانی که از نمادهای مناسبات بین دو گروه غنی و فقیر در نیمه اول قرن بیستم و حتی گذشته تر بشمار میآمد. شاید که این بدگمانی در آن گذشته ازپدیدههای سازنده برای جهان سوم به حساب میآمد. اما ایشان باید بپذیرند که چندین دهه از آن نمادها سپری شده است. در مجموع در زیر پوست مصاحبه آقای شیخی از بغضی جناحی و احساسی حکایتها داشت. اما فروتنانه به اساتیدی مانند ایشان توصیه میکنم مخالفتهای علمی و فنی را در چارچوبی متعارف و تنها در تریبونهای علمی و فنی و به دور از احساسهای جناحی و سوابق غیرعاطفی با اشخاص حقیقی انعکاس دهند. بدیهی است که ظرفیت آگاهی مردم کشورمان به گونهای است که نگرانیهای امثال ایشان برای دفاع یک تنه از منافع آنان را از بین خواهد برد.
عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی
منبع: آفتاب یزد