صدا و سیما و اتهامهای واهی علیه مهندسی ژنتیک و گیاهان تراریخته
آفتاب – مشاهده گفتگوی ویژه خبری پنجشنبه شب مورخ 23/2/95 و جهتگیری سوء و جانبدارانه رسانه به اصطلاح ملی بر علیه فناوری مهندسی ژنتیک و گیاهان تراریخته در قالب یک سناریوی نخنمای از پیش تعیین شده و صحبتهای یک طرفه مجری محترمه در نقش یک پزشک دلواپس سلامتی مردم، اینجانب را که سالیان متمادی در داخل و خارج از کشور با این رشته علمی آشنایی دارم بر آن داشت تا توضیحاتی را در این رابطه به آگاهی خوانندگان محترم و بینندگان احتمالی این برنامه برسانم. البته قصد نگارنده از این نوشتار پاسخگویی به مجری محترمه نیست چرا که ایشان قطعا دستورات اتاق فرمان را در جلوگیری از ارایه توضیحات شفاف و آگاهیرساننده میهمان محترم برنامه آقای دکتر قرهیاضی اجرا میکردند. ولی مخاطب اصلی اینجانب کسانی هستند که از روی آگاهی و با دید جناحی و در نظر گرفتن منافع زودگذر خود سفارش چنین کارهایی …
صدا و سیما و اتهامهای واهی علیه مهندسی ژنتیک و گیاهان تراریخته
مشاهده گفتگوی ویژه خبری پنجشنبه شب مورخ 23/2/95 و جهتگیری سوء و جانبدارانه رسانه به اصطلاح ملی بر علیه فناوری مهندسی ژنتیک و گیاهان تراریخته در قالب یک سناریوی نخنمای از پیش تعیین شده و صحبتهای یک طرفه مجری محترمه در نقش یک پزشک دلواپس سلامتی مردم، اینجانب را که سالیان متمادی در داخل و خارج از کشور با این رشته علمی آشنایی دارم بر آن داشت تا توضیحاتی را در این رابطه به آگاهی خوانندگان محترم و بینندگان احتمالی این برنامه برسانم.
البته قصد نگارنده از این نوشتار پاسخگویی به مجری محترمه نیست چرا که ایشان قطعا دستورات اتاق فرمان را در جلوگیری از ارایه توضیحات شفاف و آگاهیرساننده میهمان محترم برنامه آقای دکتر قرهیاضی اجرا میکردند. ولی مخاطب اصلی اینجانب کسانی هستند که از روی آگاهی و با دید جناحی و در نظر گرفتن منافع زودگذر خود سفارش چنین کارهایی را میدهند. کسانی که دانسته به منافع کشور و مردم فهیم آن ضربه زده و تیشه به ریشه علم و تکنولوژی در این کشور میزنند.
امروزه در عصر ارتباطات و اطلاعات و به مدد اینترنت و سایر فناوریهای اطلاع رسانی کمتر کسی است که چیزی در مورد مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی یا فناوری زیستی و توانمندیهای خارقالعاده آن نشنیده باشد. امروزه در حالی که بیش از 179 میلیون هکتار از اراضی جهان در 28 کشور دنیا به کشت محصولات تراریخته و حاصل از مهندسی ژنتیک اختصاص دارد و بیش از 18 میلیون کشاورز از منافع فراوان این تکنولوژی بهرهمند گشتهاند و در حالی که تاکنون حتی یک مورد گزارش موثق و مستدل از اثرات سوء این محصولات بر سلامت انسان یا محیط زیست و یا موجودات غیر هدف گزارش نشده است و سرویسهای علم و فناوری بطور مستمر از پیشرفتهای شگرف در حوزه مهندسی ژنتیک و ویراستاری ژنوم انواع موجودات زنده و تولیدات محصولات جدید کشاورزی با خواص برتر زراعی و تغذیهای خبر میدهند، با کمال تاسف رسانه ملی به جای حمایت از این فناوری دوستدار سلامت انسان و محیط زیست در کنار برخی رسانههای جهتدار و به نفع مافیای سم و کود و بذر، کلیه هم و غم خود را بر علیه این فناوری بکار گرفته است. جالب اینکه شبکه دو سیما به برکت وجود مشاوران نخبه خود حتی بضاعت فکری و عقلی لازم برای ترجمه یک متن بسیار ساده انگلیسی را هم نداشته و با بهرهگیری ناشیانه از ابزار رسانه و به صورت کاملا یک طرفه و با توهین به شعور مخاطب و با نشان دادن یک سند نامربوط به موضوع، سعی در القای تفکرات سراسر غلط خود به بیننده دارد. غافل از اینکه در دنیای امروز اکثر مخاطبان چنین برنامههایی از حداقل سواد انگلیسی برای تشخیص سره از نا سره اطلاع دارند.
این در حالی است که از حجم عظیم تولیدات جهانی تراریخته هر ساله مقادیر معتنابهی به شکل دانههای روغنی خام یا فرآوری شده و یا سایر محصولات و تولیدات گیاهی به کشور وارد و مورد مصرف قرار میگیرد. جالب است که بدانید با توجه به سطح زیر کشت و درصد تولید محصولات تراریخته در کشورهای مختلف و آمار واردات به کشور، تقریبا 100% محصولات عمده وارداتی مانند ذرت، سویا، پنبه و کلزا به کشور تراریخته هستند.
متاسفانه مشکل بیشتر افرادی که در کشور بر طبل مخالفت با گیاهان تراریخته میکوبند این است که این حضرات نه تنها هیچ اطلاعی از فرآیند تولید گیاهان تراریخته ندارند بلکه اساسا با موضوع اصلاح نباتات و تکامل و ژنتیک و فرآیند گزینش طبیعی و موتاسیون و … در کل بیگانه هستند! مطالعه لازم در این حوزه را ندارند و فقط به برخی شنیدهها و شایعات از دهه 70 میلادی بسنده میکنند. این موجودات هیچ نقد علمی و کارشناسانه با استناد به مقالات علمی معتبر در رد محصولات تراریخته ارایه نمیدهند. تنها استنادشان به مقالات مجعول و غیر علمی برگشتخورده است. اینها تنها کاری که بلد هستند، انگ زدن و برچسب زدن و شانتاژ تبلیغاتی با ترفندهای پوپولیستی برای رسیدن به پست و مقام و منصب است و گرنه درد این آقایان و خانمها، علم و خوداتکایی و صرفه جویی اقتصادی و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی و سلامت شهروندان که نیست. اینها اگر درد مردم داشتند چرا تا حالا در برابر ورود بیش از 5 میلیارد دلار محصولات تراریخته از خارج از کشور و ورود میلیاردها لیتر سموم شیمیایی و میلیونها تن انواع کودهای شیمیایی بی خاصیت از چین موضع گیری نمیکردند. چرا الان که دانشمندان با غیرت این کشور در راه تولید داخلی محصولات اصلاح شده ژنتیکی اقدام کردهاند به جوش و خروش آمدهاند؟! هر بار که از آقایان درخواست میشود که ادله علمی ارایه دهند و بحث کارشناسی کنند فقط با سفسطه و آسمان ریسمان بافتن و سعی در ارتباط دادن دانشمندان غیور کشور به لابی صهیونیسم و فتنه 88 و اینگونه خزعبلات سعی در تخطئه علم و فناوری در کشور دارد. هر جا هم نشست علمی بوده و افراد صاحب نظر حوزه مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی حضور دارند و قرار است بحث کارشناسی صورت گیرد، با بی احترامی جلسه را ترک میکنند.
خوشبختانه به همت دانشمندان فهیم و کاردان کشورمان هم اکنون این رشته تحصیلی مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی در بسیاری از دانشگاههای کشور تدریس میشود و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی متعددی در این زمینه مشغول فعالیت هستند. همچنین شرکتهای مختلف دانش بنیان در زمینههای گوناگون این علم شکل گرفتهاند و میرود که ایران در زمینه بیوتکنولوژی نیز مانند نانوتکنولوژی، فناوری هستهای و سلولهای بنیادی به یکی از قطبهای مهم علمی جهان تبدیل شود.
اما صد افسوس که عدهای در داخل کشور با بیگانگان و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم همآوا شده و به بلندگوهای آنها در داخل کشور تبدیل شدهاند. این عده خواسته یا ناخواسته و از روی جهل و ناآگاهی با ارایه اخبار غلط، غیر علمی و غیر مستدل، آب به آسیاب دشمن ریخته و با ایجاد رعب و وحشت در عامه مردم و مصرفکنندگان موجب فناوریهراسی شده و موجبات تشویش اذهان عمومی را فراهم میآورده و بر این کار خود نام اطلاع رسانی مسئولانه هم میگذارند!
من قبلا نیز این سوال را از این حضرات مطرح کردهام که آیا ارائه اطلاعاتی نظیر انتقال صفات رذیله خوکها و درنده خویی کوسهها به انسانها از طریق بیوتکنولوژی و یا نابودی و عقیم کردن جمعیت هدف با استفاده از گیاهان تراریخته به مقامات عالیرتبه نظام و درج تیترهایی همچون “محصولات ترانسژنیک همچنان قربانی میگیرند”، “تراریختهها دشمنان تنوع زیستی و قاتلان شهروندان” و عناوینی از این دست، مسؤولانه است؟ آیا نباید با ارایه دهندگان این اطلاعات نادرست برخورد قانونی صورت گیرد؟ آیا با بحران غذایی و اقتصادی جاری و انفجار جمعیت در کشورهای در حال توسعه برای افزایش تولیدات کشاورزی و تأمین امنیت غذایی مردم و جامعه که به احتمال قوی در آینده توسط کشورهای پیشرفته و دشمنان کشور به عنوان حربهای نظامی و سیاسی برای فشار به کشور و ملت به منظور به زانو در آوردن “جمعیت هدف” و به کرسی نشاندن اهداف پلید خود استفاده خواهد شد، راهی جز استفاده از تکنولوژیهای نوین برای نیل به خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک داریم؟ آیا با بحران آب و گرم شدن کره زمین و تغییرات وسیع آب و هوایی میتوانیم و مجاز هستیم که چشم خود را بر پیشرفت تکنولوژیک در بخش کشاورزی ببندیم و به صرف دروغ پردازی برخی افراد مغرض و یا نادان آنها را نادیده بگیریم؟ چه کسی در آینده پاسخگوی این خیانت آشکار به این مرز و بوم و مردم شریف آن خواهد بود؟ ما مطمئن هستیم که ارایه اینگونه اطلاعات غلط با هدفی خاص و نه به قصد خدمت به کشور و مردم صورت میگیرد. در غیر این صورت با اندکی مطالعه بر هر کسی محرز خواهد شد که محصولات تراریخته نه تنهاتاکنون هیچگونه ضرری برای مصرف کننده در پی نداشته (یا حداقل ضرر آن تاکنون به اثبات نرسیده)، بلکه در بسیاری موارد سالمتر، مفیدتر و مغذیتر از محصولات غیر تراریخته هستند که بدون هیچ ارزیابی و نظارتی با مصرف بیرویه سموم و کودهای شیمیایی تولید و روانه بازار میشوند و از این رهگذر ثروتهای بادآوردهای را نصیب شرکتهای بزرگ چند ملیتی و مافیای سم و کود و بذر میکنند.
لازم است از این سینه چاکان مدعی دروغین طرفداری از محیط زیست، تنوع زیستی و سلامت انسانها پرسیده شود آیا به خود اندکی زحمت دادهاند تا مقایسه مختصری در مورد صنایع و تکنولوژیهای مورد استفاده در کشور از نظر میزان خسارتزا یا تهدید آمیز بودن آنها برای محیط زیست و سلامت انسان و دام داشته باشند؟ آیا بیوتکنولوژی برای محیط زیست و سلامت انسان و دام مضر و تهدید آمیز است یا سموم شیمیایی آفتکش و صدها صنایع آلاینده که روزانه صدها تن غبار و مواد سمی و آلاینده وارد محیط زیست میکنند؟ آیا هرگز آماری از تهدیدات زیست محیطی صنایع خودروسازی، نفت و گاز و پتروشیمی، چرم و لاستیک، رنگ و رزین، ذوب فلزات، سیمان و مانند آن تهیه کردهاند؟ براستی کدامیک بیشتر مخرب و اثرگذار هستند؟ بیوتکنولوژی، که با تولید میکروارگانیسمهای مفید مانند باکتریهای نفتخوار و یا با تولید فیلترهای بیولوژیک با انواع آلودگیهای محیط زیست مبارزه میکند یا سایر صنایع آلاینده؟ آیا اینان در سفر به حومه شهرها، دشتها و درختان پوشیده از پلاستیکهای رنگارنگ و بطریهای آب و نوشابه را که تا صدها سال بدون تغییر در طبیعت باقی میمانند به چشم ندیدهاند؟ آیا اینها برای محیط زیست و سلامت انسان و دام زیانبار هستند یا بیوتکنولوژی که با تولید پلاستیکهای زیست- تخریبپذیر یا تجزیه شونده به دنبال یافتن راههای آلودگیزدایی و پاکسازی محیط زیست است؟ لازم به یادآوری است که حتی در این پروسه نیز تأکید بیوتکنولوژی بر مکانیزمهای خود پالایی با استفاده از عوامل سازگار با محیط زیست است. آیا هیچ اندیشیدهاید که دفن زباله در حومه شهرها و جنگلها تا چه زمانی میتواند ادامه داشته باشد؟ آیا میدانید که پساب همین زبالههای مدفون شده در عمق زمین، حیات بسیاری از موجودات خشکیزی و آبزی و حتی حیات انسانها را تهدید میکند؟ هزاران هکتار از اراضی جنگلی این سرزمین و بسیاری درختان کهنسال به خاطر همین بیمبالاتی و دفن غیراصولی زباله در جنگلها از بین رفتهاند. آیا این تهدید آشکار تنوع زیستی نیست؟ حال اگر بیوتکنولوژی به مدد فناوری نوین با مهندسی ژنتیک و تولید باکتریهای مفید به هضم بیولوژیک و تجزیه فیزیکی این زبالههای مرگبار مبادرت ورزد و حتی از باقیمانده آنها برای حاصلخیزی خاکها به منظور اجتناب از مصرف کودهای شیمیایی بهره گیرد، دشمن سلامت انسانها و تنوع زیستی است؟
سرکار خانم دکتر آیا شما تا به حال یکی از این قربانیان بیوتکنولوژی را به چشم خود دیدهاید یا حتی سراغ دارید که این چنین جانبدارانه سنگ آنها را به سینه میزنید؟ اگر شما یا صدا و سیما و رسانههای وابسته فکری و گروهی آن فرق گزارشهای صحیح و مستند علمی را از گزارشهای فراوان جعلی که اتفاق به سفارش شرکتهای عظیم چند ملیتی و صهیونیستها برای بازداشتن کشورهایی همچون ایران از دستیابی به علوم و فنون پیشرفته منتشر میشود تشخیص نمیدهید، این مشکل خودتان است؛ چرا آرامش روانی مردم را به بازی میگیرید؟ چندین سال پیش عکسهایی از بیماران مختلف پوستی را روی اینترنت منتشر و ادعا کرده بودند که اینها عوارض پوشیدن لباسهایی است که از پنبههای تراریخته بافته شده است. خوب اینها ادعاهایی است که هر فرد تحصیل کردهای که اندکی با زیست شناسی آشنایی داشته باشد به سادگی به واهی بودن آنها پی میبرد، ولی ممکن است مردم عادی را به وحشت بیاندازد.
حال حتی به فرض محال که حرف شما درست باشد و بیوتکنولوژی مضاری هم داشته باشد، آیا به صرف اینکه تولید خودرو ممکن است منجر به تصادف و مرگ افراد و آلودگی محیط زیست شود نباید آن را تولید کرد و باید این تکنولوژی را کنار گذاشت؟ آیا تا به حال به بقایای سموم دفع آفات نباتی و کودهای شیمیایی در محصولات کشاورزی فکر کردهاید؟ آیا از آمار بسیار بالای سرطان دستگاه گوارش در شمال کشور در نتیجه آلودگی نیتراتی آبهای زیر زمینی ناشی از مصرف بی رویه کودهای نیتراته خبر دارید؟ آیا بهرهمندی تولید کنندگان و مافیای سم و کود از رانتهای بادآورده به ضرر ملک و ملت است یا استفاده از تکنولوژیهای نوین در تولید گیاهانی که نیاز به مصرف سم و کود کمتری داشته و باعث حفظ سلامت محیط زیست و انسان و دام و آبزیان و جلوگیری از آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی و خاکها میشوند؟ حداقل روزانه صدها گزارش منجر به جرح و فوت ناشی از تصادفات رانندگی و یا عیب و نقص فنی به دلیل عدم رعایت استانداردهای ایمنی در خودروها منتشر میشود؛ آیا تا به حال باوجود سطح وسیع زیر کشت محصولات تراریخته حتی یک مورد مرگ یا آلرژی ناشی از مصرف این محصولات بطور رسمی گزارش شده است؟
مسؤولیت اطلاع رسانی غلط و جهتدار به مردم با کیست؟ مسؤولیت دروغپردازیدر رسانه ملی و بازی با امنیت روانی جامعه با کیست؟ آیا این اکاذیب که سعی شده در قالب اطلاعات علمی به جامعه قبولانده شود مصداق بارز تشویش اذهان عمومی نیست؟ آیا هیچ مدرک و مستند علمی مستدلی برای این خیال بافیهای علمی وجود دارد؟ چه کسی مسؤول و پاسخگوی عقب ماندگی تکنولوژیک کشور در زمینه کشاورزی خواهد بود؟
ترا به خدا و به آنچه اعتقاد دارید قدری بیاندیشید و با مسئولیت بنویسید و برنامه بسازید.
دکتر بابک ناخدا – عضو هیأت مدیره انجمن ایمنی زیستی ایران
منبع: آفتاب