ضرورت بهرهمندی از زیستفناوری و تکنیکهای اصلاح ژنتیک
دکتر سید عباس محمد حسینی با تأکید بر ضرورت اصلاح ژنتیک در حوزه گیاهی و حیوانی گفت: شاخص در حقوق حیوانات در تمام نظامهای حقوقی و از جمله نظام حقوقی اسلام توجه به دو عنصر ایذاء جسمی یا روحی و همچنین اتلاف حیوانات است.
به گزارش مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سید عباس محمد حسینی در پیش نشست پنجم همایش فقه مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته با تأکید بر ضرورت اصلاح ژنتیک در حوزه گیاهی و حیوانی گفت: ملاحظات مختلفی در فرایند ایجاد و استفاده از حیوانات تراریخته وجود دارد که مستلزم توجه است.
وی ضمن ارائه مقاله خود با عنوان «ملاحظات هنجاری در روشهای تولید و کاربرد حیوانات تراریخته» تأکید کرد: شاخص در حقوق حیوانات در تمام نظامهای حقوقی و از جمله نظام حقوقی اسلام توجه به دو عنصر ایذاء جسمی یا روحی و همچنین اتلاف حیوانات است.
وی افزود: آنچه در فرایند اصلاح ژنتیک حیوانات رخ میدهد انتقال ژن از طرق مختلف به تخمک است که در هر روش میزان متفاوتی از دو عنصر ایذاء و اتلاف رخ میدهد. مثلا ممکن است گفته شود حیوان مادهای که تخمک از او گرفته میشود دچار رنج میشود یا حیوان مادهای که برا آبستنی از آن استفاده میشود یا حیوانی که ناقص متولد میشود متحمل رنج میشود. در حوزه اتلاف هم در برخی روشها امکان انتخاب آزمایشگاهی وجود ندارد که این امر موجب افزایش خروجیهای ناموفق و در نتیجه اتلاف بیشتر حیواناتی میشود که متولد میشوند ولی اصلاح ژنتیک در آنها رخ نداده است و به ناچار معدوم میشوند.
این پژوهشگر فقه و حقوق یادآور شد: بحث اصلی این است که روشهای مهندسی ژنتیک در میزان ایذاء و اتلاف حیوانات یکسان نیستند؛ در این رابطه باید به دنبال متدهایی باشیم که رنج و مرگ و میرحیوانات را کاهش دهیم.
وی گفت: در کاربردهای حیوانات تراریخته هم ممکن است در یک کاربرد مانند بیوراکتورها (حیواناتی که برای تولید پروتئینهای نوترکیب از آنها استفاده میشود) تغییر ظاهری و ملموس در حیوانات ایجاد نشود و حیوان چیزی را حس نکند. در برخی کاربردهای دیگر تغییرات موجب درد و رنج میشود؛ از جمله موش آلزایمر یا موش سرطان و… مثلا روشن است که سرطان بیماری دردناکی است. پس ایجاد آن در حیوان نیازمند توجیه کافی است.
پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: با وجود نظریهها و رویکردهای افراطی در اندیشه غرب، در اسلام بهرهبرداری از حیوانات در راستای اغراض عقلایی حتی در صورت وجود ایذاء و اتلاف پذیرفته شده است. به ویژه با توجه به ضرورت بهرهمندی از پیشرفتهای علمی و فناوری و اقتصادی استفاده از زیستفناوری و تکنیکهای اصلاح ژنتیک گیاهان و حیوانات باید مورد توجه ویژه باشد ولی در مورد حیوانات باید از روشهایی استفاده کرد که اتلاف و ایذاء حیوان کمتر صورت گیرد.
در ادامه این بحث، دکتر محمود حکمت نیا به عنوان ناقد در بررسی این مقاله علمی گفت: در عرصه اتلاف حیوانات می توانیم به چند شکل بحث کنیم؛ در این بخش اگر بخواهیم حیوانات را دارای حق بدانیم این عنوان زیر بحث ظلم خواهد رفت؛ اگر اتلاف را زیر عنوان ظلم ببریم باید برای حیوانات یک نحو از حق داشتن را اثبات کنیم که بسیار مشکل است. اگرچه در ادبیات دینی ما نیز شاید بتوان یک رگه هایی از این بحث را بیان کرد که در حد یک احتمالی مطرح است.
حکمت نیا افزود: فرض دیگر این است که حیوانات موضوع تکلیف انسان قرار میگیرند که اگر این بحث بخواهد مطرح شود باید به ادله دینی آن که در اسلام و مسیحیت بیان شده است اشاره کنیم که در این مقاله ارایه نشده است.
وی ادامه داد. در صورت پذیرش این فرض محتاج یک ملاک هستیم که این ملاک در این مقاله به درستی مبتنی بر ایذاء و اتلاف حیوانات بیان شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: اینکه نباید انسان نباید حیوانات را آزار بدهد در عرصه تکالیفی است که انسان را در بر می گیرد. این امر مشابه بحث مشاغل مکروه است که خود شغل فی نفسه ویژگی خاصی ندارد بلکه انسان نسبت به آن تکلیف خاصی پیدا میکند. برخی از مشاغل نیز در اسلام مورد بحث قرار گرفته که روی انسان آثار روحی می گذارد مثل کفن فروشی و یا چنین کارهایی که باعث ایجاد آثاری روی انسان می شود.
حکمت نیا اظهارکرد: حیوان وجه درد خود را نمی داند به همین خاطر شاید بحث حق نیز در خصوص او به این شکل مطرح نباشد و اصل بحث به تکلیف انسان باز می گردد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: با وجود آنچه گفته شد در این مقاله این بحث مفروض تلقی شده و مبتنی بر پیش فرض هایی بحث شروع شده است که این امر باید در مقدمه حتما ذکر شود.