محصولات تراریخته و چالشهای تولید آنها در كشور در گفتوگو با دكتر «بهمن یزدیصمدی»
حذف یک فناوری براساس حدس و گمان، عاقلانه نیست
چهره ماندگار علوم کشاورزی از ویژگی های فناوری تولید محصولات تراریخته سخن گفته است.
دکتر «بهمن یزدیصمدی» متخصص ژنتیک و اصلاح نباتات، استاد دانشگاه تهران و عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و چهره ماندگار عرصه علوم کشاورزی در نخستین همایش چهرههای ماندگار سال ۸۰ است. وی سابقه ریاست دانشگاه تهران و ریاست سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی را در پرونده خود دارد. دکتر «یزدیصمدی» در سال ١٣١٦ در قصرشیرین متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمانشاه به پایان رساند و در سال ١٣٣٦ وارد دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران شد. پس از اخذ درجه فوقلیسانس در رشته کشاورزی عمومی، سال ١٣٤١ برای ادامه تحصیل عازم آمریکا شد و در دانشگاه کالیفرنیا دوره فوقلیسانس و دکتراي خود را بهترتیب در رشته اگرونومی و ژنتیک و اصلاح نباتات در سالهای ١٣٤٣ و ١٣٤٦ به پایان رساند و یک سال نیز در دانشگاه کالیفرنیا دوره فوقدکترا را طی کرد. وی در سال ١٣٤٧ به ایران مراجعت کرد و در دانشگاه تهران (دانشکده کشاورزی) به عنوان استادیار مشغول کار شد. در سال ١٣٥٢ به مرتبه دانشیاری ارتقا یافت. در سال ١٣٥٣ دوباره عازم آمریکا شد و یکسال در دانشگاه ایلینویز دوره فوقدکترا را طی کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سمت معاون وزیر و رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، از ١٣٥٨ تا ١٣٦٢ و سپس در سمت رئیس دانشگاه تهران از ١٣٦٢ تا ١٣٦٤ خدمت کرد. از سال ١٣٦٩ به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی و در سمت رئیس گروه علوم کشاورزی مشغول خدمت است. برخی از افتخارات دوره پربار زندگی او که به عنوان پدر علم ژنتیک کشاورزی ایران شناخته میشود، عبارتاند از: سه بار برنده كتاب سال جمهوری اسلامی ایران، استاد ممتاز دانشگاه تهران، استاد نمونه کشوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، محقق برجسته دانشگاه تهران (١٣٧٦)، چهره ماندگار علوم کشاورزی ایران (١٣٨٠) و چهره تأثیرگذار علوم زراعت و اصلاح نباتات کشور (١٣٨٥). با توجه به اینکه از سال گذشته بحث محصولات تراریخته و تولید محصولات اصلاحشده ژنتیکی در جامعه فراوان به گوش میرسد و اظهارنظرهای متعددی از اقشار مختلف، متخصص و غیرمتخصص، رسانهها و بهویژه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود، با جناب آقای دکتر «بهمن یزدیصمدی» گفتوگو کردهایم تا از مزیتهای این فناوری نوین برایمان بگوید.
**آقای دکتر، برای آشناشدن با موضوع محصولات تراریخته، در ابتدا این دسته از محصولات را معرفی کنید و توضیح دهید که چرا از این محصولات استقبال کردند؟
بعد از آنکه یک دانشمند آمریکایی به اسم خانم «کیلتون» سال ١٩٨٢ میلادی روش انتقال ژن به گیاهان به کمک اگروباکتریوم را کشف کرد، تکنیک انتقال ژن توسعه پیدا کرد و برای انتقال ژنهای مفید به گیاهان زراعی یا سایر محصولات کشاورزی، عمل انتقال ژن انجام شد. اما این لغت تراریخته از کجا آمده؟ این اصطلاح را فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، حدود ١٥ سال پیش وضع کرد. در آن زمان قرار شد یک گروه، فرهنگ اصطلاحات کشاورزی را تهیه کند که درنهایت هم این فرهنگ بهصورت تخصصی در ١٥ جلد تهیه شد و دانشگاه تهران آن را چاپ و منتشر کرد. تراریخته معادل کلمه transformation یعنی تغییرشکل ژنتیکی است. فورمیشن یعنی شکل و ریخت و ترنسفورمیشن یعنی تراریختی. البته اصطلاح GMO یعنی موجودات تغییر شکلیافته ژنتیکی (Genetically Modified Organism) نیز در مورد این محصولات به کار میرود. اما در مورد اینکه چرا از این محصولات استقبال شد و زارعان به سمت کشت این محصولات رفتند، باید عرض کنم ما برای انتقال ژن در کشاورزی از علم اصلاح نباتات استفاده میکنیم که در کشور ما هم سابقه صدساله دارد. ما با استفاده از این روش، گیاهانی مانند گندم، چغندر و پنبه را اصلاح میکنیم. اصلاحکردن یعنی اینکه ما یک رقم گیاه زراعی مثل برنج داریم که محصول آن خوب و کیفیت آن هم خیلی خوب است ولی یک نقصی دارد مثلا به یک آفت خاص حساس است. ما در علم اصلاح نباتات، این رقم را با یک رقم دیگر که عملکرد و محصول خوبی ندارد ولی مقاومت به آن آفت دارد، دورگگیری میکنیم و طی مراحلی که در علم اصلاح نباتات شناخته شده است، آن ژن مقاومت را از گیاهی که محصولش خیلی خوب نیست به گیاهی که محصول آن خیلی عالی است، منتقل میکنیم. این نوع انتقال ژن به طریق سنتی یا کلاسیک است که از طریق اصلاح نباتات سنتی ایجاد میشود. این کار بسیار طولانی و زمانبر است و معمولا در گیاهان مختلف ممکن است ١٥ تا ٢٠ سال طول بکشد. این روش، علاوه بر طولانی و وقتگیربودن، هزینهبر نیز هست. مشکل دیگری هم که وجود دارد، این است که شاید همراه با ژن مقاومت، ژنهای دیگر آن گیاه نیز منتقل شود. اما در «فناوری مهندسی ژنتیک و انتقال ژن»، این مشکلات رفع شده و ژنهای ناخواسته به گیاه منتقل نمیشود. بههمیندلیل این فناوری خیلی توسعه پیدا کرد و ژنهای مفید مثل مقاومت به آفات، مقاومت به بیماریها و ژنهای دارای توان عملکرد و محصول بالا و توان تولید در خاکهای ضعیف (خاکهای درجه دو و سه)، به گیاهان هدف منتقل شدند. به همین دلیل بود که تجاریسازی محصولات تراریخته از سال ١٩٩٦ شروع شد و تا حال حاضر که پس از حدود ٢٠ سال، سطح کشت این گیاهان از ١,٧ میلیون هکتار به ١٨٠ میلیون هکتار رسید، یعنی سطح زیر کشت در این مدت، بیش از صد برابر شد که نشان میدهد این فناوری چقدر مفید بوده و چقدر مورد توجه کشاورزان و دولتها قرار گرفته است.
**چه عوامل فنی باعث شد که این تکنولوژی تا این حد توسعه پیدا کند؟
در قرن گذشته (قرن بیستم) کشتهای تکمحصولی مرسوم بود یعنی یک گیاهی را پشتسرهم در یک منطقه کشت میکردند. خوب این چه اشکالی دارد؟ معایبش این است که طی سالهای متمادی که یک گیاه در یک منطقه کشت میشود، کمکم خاک ضعیف میشود چون هر گیاهی یک محدوده توسعه ریشه دارد. بنابراین باید هر سال کود زیادی استفاده شود، بههمیندلیل در قرن بیستم مصرف کودهای شیمیایی برای افزایش عملکرد بالا، خیلی زیاد بود. ضمنا از آن زمان برای جلوگیری از توسعه آفات و بیماریها ناچار بودند به مبارزه شیمیایی توجه کنند. در نتیجه طی سالهای متمادی مصرف کودهای شیمیایی و سموم شیمیایی باعث آلودگی خاک، آب، هوا و غذا شد و بههمیندلیل دانشمندان بحث پایداری در تولید محصولات را مطرح کردند و به این شیوه روی آوردند.
** پایداری یعنی چه؟
پایداری یعنی اینکه مصرف کود و سموم را کم و اگر شود، حذف کنند. موضوع پایداری در زراعتهای سنتی و زراعتهای کوچک که در کشورهای زیادی ازجمله کشور ما مرسوم است، با موضوع پایداری در زراعتهای بزرگ، که در آنها میلیونها هکتار زیر کشت میرود، مقداری فرق میکند. در زراعتهای سنتی، پایداری اینگونه تعریف و اجرا میشود: به جای کودهای شیمیایی، کودهای دامی به خاک میدهند و مصرف سموم را کم میکنند و آفات را با مبارزه زراعی و اگر شود، با مبارزات بیولوژیکی (که کار سادهای نیست و پرهزینه هم هست)، کنترل میکنند و چون در سطح کوچک هست، امکان این نوع اقدامات هم وجود دارد، اما در زراعتهای بزرگ که میلیونها هکتار زیر کشت میرود، روشها و فناوریهای سنتی و کلاسیک جوابگو نیست و باید از روشهایی استفاده کرد که در سطح بزرگ مؤثر باشد و درنتیجه روشهای انتقال ژن و تولید گیاهان تراریخته مطرح شد و به این دلیل بود که توسعه زیادی پیدا کرد. همانگونه که عرض کردم، در کشورهای پیشرفته، سطح کشت این گیاهان در طول ٢٠ سال صد برابر شد.
**همانطور که خودتان هم اشاره کردید، ٢٠ سال از تجاریسازی این محصولات میگذرد و استقبال هم گسترده بود. پس چه عاملی برخی از مردم را درخصوص این فناوری نگران میکند؟
با تمام فناوریهایی که بشر به آن دسترسی پیدا کرده و همه اکتشافاتی که بشر داشته، همیشه مخالفتهایی شده است. این موضوع خاص این سالها یا یک مورد خاص هم نبوده است. این فناوریها هم مفید بودند و هم ضررهایی داشتهاند مثلا اکتشاف نفت؛ به عنوان یک ماده بسیار مفید در زندگی بشر مطرح بوده و زندگی بشر را دگرگون کرده است، موتورها یا ماشینآلات سبک و سنگین از هر نوع یا هواپیما، قطار و کشتی، همه اینها چیزهای بسیار مفیدی برای بشر هستند که از آنها در موارد بسیار مختلف مانند حملونقل و… استفاده میکنیم ولی همه اینها ضررهایی هم دارند و سبب آلودگی محیط زیست میشوند. خب، این همه فناوریهای مفید، مخالفتهایی را هم با خود به همراه داشته. مورد دیگر فناوری هستهای است. فناوری هستهای چیز مفیدی برای تولید انرژی است. برای تولید انرژیهای پاک، ولی از طرفی دیگر تشعشعات همین تکنولوژی هم مضر است، این فناوری در جنگها چه مصیبتهایی که ایجاد نکرده، برای مثال، در عرض ٤٨ ساعت، ٢١٠ هزار نفر از مردم ژاپن در دو شهر این کشور کشته شدند. فرق تراریخته با این فناوریها در این است که در تمام فناوریهای یادشده، ضرر و مخاطرات اثباتشده وجود دارد اما در مورد تراریخته تا امروز حتی یک مورد هم ضرری مشاهده نشده است. تاکنون توسعه محصولات مربوط به گیاهان تراریخته بسیار زیاد بوده و در حال حاضر مثلا در آمریکا تمام سویاهایی که تولید میشود، تراریخته هستند یا مقدار زیادی از ذرت و کلزای تولیدشده نیز تراریخته است و در سال ٢٠٠٣ حدود ٧٠ میلیون تن محصولات تراریخته در جهان تولید شد که همه غذاهای اصلی بوده؛ مثل ذرت، سویا، کلزا و پنبه و برخی گیاهان علوفهای. بقای دامداریها نیز به محصولات تراریخته وارداتی وابسته است. ما در ایران از ١٥ سال پیش این محصولات را وارد میکنیم مثل روغن سویا برای مصرف مردم، خود سویا، کنجاله سویا و ذرت برای مرغداریها و دامداریها. در دنیا تولیدات این محصولات بسیار بالا رفته حتی در کشورهای اروپایی با وجود اینکه آنها خیلی سختگیر و محتاط هستند ولی بیش از ٧٠ محصول تراریخته، مجوز دارد و پنج کشور اروپایی هم این محصولات را کشت میکنند. در اروپا هم تمام سویایی که وارد میشود، همه تراریخته هستند و بشر چارهای ندارد بهجز اینکه از این محصولات استفاده کند. البته نه اینکه چارهای ندارد، بلکه اگر چاره دیگری هم داشت، باز به دلیل مزایای تراریخته از این محصولات استفاده میکرد. از ابتدای تولید این محصولات یعنی از ٢٠ سال پیش تاکنون، عدهای برخی خطرهای احتمالی درخصوص این محصولات را مطرح کردند، ولی بعد از گذشت ٢٠ سال حتی یک مورد از این ملاحظات و خطرهایی که میگفتند، دیده نشد. سازمانهای بینالمللی، سازمان بهداشت جهانی و FAO نیز این محصولات را بررسی کردند و دیدند که مورد مضری از بابت این گیاهان تراریخته در دنیا دیده نشده است. در مورد علفهای هرز، تحمل به علفکشها کاربرد زیادی در کشاورزی دارد. یکی از کارهای بسیار پرهزینه تولیدات زراعی مسئله حذف علفهای هرز است و امروزه از گیاهان تراریخته متحمل به علفکش نظیر گلایفوسیت استفاده میکنند که علفهای هرز را بهخوبی از بین میبرد ولی به گیاه زراعی ما آسیبی نمیرساند. یک نگرانی از گیاهان تراریخته که مخالفان میگفتند، ایجاد علفهای هرز مقاوم است. در حالی که این مسئله در طبیعت هم دیده شده و ممکن است اتفاق بیفتد و تنها مخصوص محصول تراریخته نیست، بلکه در طبیعت انتقال ژن از طریق گردهافشانی بین گونهها وجود دارد. در مورد مسئله اول هم یک چیز احتمالی است و تاکنون حتی یک مورد هم مشاهده نشده است. مسئله مقاومت به آنتیبیوتیکها را هم که عدهای مطرح میکنند، یک مسئله جهانیشده و منحصر به گیاهان تراریخته نیست. مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها در دنیا در مرغداریها و دامداریها زیاد شده و درنتیجه باقیمانده اینها وارد آبها شده و متأسفانه الان فراگیر شده است.
**گفتید ١٥ سال است که مصرفکننده محصولات تراریخته هستیم. سؤال اینجاست که چرا در داخل تولید این محصولات دچار چالش شده و بعد از ١٥ سال واردات بدون اعتراض، الان در مورد تولید داخلی این همه سروصدا برپا شده؟ نظر شما چیست؟
مخالفت ممکن است جنبههای مختلفی داشته باشد. اولا ما نیاز داریم این محصولات را وارد کنیم. گفتم از ١٥ سال پیش تا به حال ما مرتب سویا، روغن سویا، کنجاله سویا، ذرت و کلزا را وارد میکنیم. ما نیاز به واردات این محصولات داریم در غیر این صورت باید مرغداریها را تعطیل کنیم. چرا باید همیشه واردکننده باشیم. چه بهتر که بتوانیم محصولاتمان را خودمان تولید کنیم. البته نمیدانم چرا با وجود واردات ١٥ سال گذشته، چندوقتی است ابراز نگرانیها دراینباره و سروصدا و مخالفت در رسانهها و صداوسیما بالا گرفته است؟! احتمال دارد عدهای واردکننده این محصولات نگران تولید آنها در داخل کشور باشند!
**مباحثی را که درباره تراریخته در رسانهها مطرح میشود، چگونه ارزیابی میکنید؟
اولا عدهای که میگویند ممکن است خارجیها ژنهای مضری وارد این محصولات کنند که برای سلامتی انسان ضرر داشته باشد و اگر از این قبیل محصولات وارد کنیم، مردم بیمار شوند، این حرف بیهودهای است، چراکه هیچ آدم عاقلی محصولاتی را تولید نمیکند که به مردم یک ملت ضرر بزند، چرا که این محصولات مصرف غذایی دارند و بازار بزرگی را به خود اختصاص میدهند و نمیشود آن را منحصرا برای جمعیت یا کشور خاصی تولید و روانه بازار آن کشور کرد و کار عاقلانهای نیست که از این راه ملتی را بیمار کنند زیرا آنها نمیخواهند بازار محصولات خودشان با این کار در دنیا از دست برود. ثانیا عدهای سود سرشاری از واردات این محصولات به کشور میبرند و نمیخواهند در داخل کشور تولید شود. بنابراین مخالفتهایی صورت میگیرد. برخی هم مشخص نیست چه هدفی دارند و شاید غرضورزانه دستبهکار شدهاند.
**با توجه به شرایطی که هماکنون شاهد آن هستیم، توصیه شما به دانشمندان و محققان این رشته و همچنین مردمی که شاهد این جریانات رسانهای هستند، چیست؟
تحقیق و پژوهش در زمینه گیاهان تراریخته، موضوع مهمی است و دانشمندان ما هم باید در این زمینه کار کنند. تراریخته چیز مفیدی است، ژنهای مفید را وارد یک گیاه زراعی میکنیم که یک محصول كه از نظر صفتی ضعف دارد، آن ضعف جبران شود. چنین کاری سالهاست در دنیا انجام میشود و ما هم باید چنین فعالیتهایی را انجام دهیم. به صرف اینکه احتمال دارد ژن مقاومت به آنتیبیوتیکها به انسان منتقل شود (که تابهحال هم بعد از ٢٠ سال مصرف موردی دیده نشده است)، نباید یک فناوری را حذف کنیم. مردم که سالهاست این محصولات را مصرف میکنند کاری به این کارها ندارند ولی نباید نگرانی در جامعه ایجاد شود، ما باید نگرانیهایی را که وجود دارد، برطرف کنیم. من عرض کردم الان محیط زیست ما بسیار آلوده است. الان تهران در سال فقط چند روز هوای پاک دارد، اینها را باید حل کنیم. این همه مشکلات سوختهای فسیلی و ماشینها و … این را باید حل کنیم که مردم تهران و سایر کلانشهرها و حتی شهرهای کوچک که وسیله نقلیه در آنها هم زیاد شده، هوای پاک تنفس کنند. مصرف سموم هم که الان وجود دارد، مشکل بزرگ دیگری است كه باید آن را حل کرد. در مورد سن گندم شنیدهام که بیش از یک میلیون هکتار علیه سن گندم در کشور سمپاشی انجام میشود. میدانید یک میلیون هکتار یعنی چه؟ جلوی مصرف سموم را باید بگیریم، باید دانشمندان ما سراغ اصلاح گیاهانی باشند که به سن مقاوم باشند که دیگر نیاز به مصرف سم برای کنترل سن نداشته باشیم یا مصرف سم کم شود. درباره سایر آفات و بیماریها هم باید اقدام کرد. در مورد برنج، مصرف سموم زیادی برای مبارزه با کرم ساقهخوار صورت میگیرد. عرض کردم سالهاست این محصولات را وارد میکنیم و مردم ما مصرف میکنند نگرانیهایی که وجود دارد درباره آلودگی خاک، آلودگی آبها و آلودگی غذاها در اثر مصرف بیرویه سموم و مانند آن هست، نه محصولات تراریخته.
منبع: شرق