مقايسه تاثیر كشت گياهان زراعي سنتی با گياهان تراريخته بر روی محیط زیست و سلامت انسان
پونه پورامینی*- آفات و بیماریهای زراعی از مشكلات جدی در بخش كشاورزي است كه عـلاوه بر كاهش عملكرد و كيفيت محصول، باعث آسیب به محيط زيست و سلامت انسان میشود. هر ساله حدود 25 درصد از محصولات غذايي در جهان توسط حشرات و لارو آنها از بين ميروند. به عنوان مثال در اروپا لارو Ostrinia nubilalis باعث نابودي 20 درصـد از محصول ذرت شده است.
متاسفانه مبارزه سنتي مبتني بر استفاده از سموم شميايي مستلزم پرداخت بهاي بسيار بالايي است. تخريب محيط طبيعي موجب ميشود برخي فعاليت هاي كشاورزي در دراز مدت ناپايدار شوند.
مقايسه تاثیر كشت گياهان زراعي سنتی با گياهان تراريخته بر روی محیط زیست و سلامت انسان
آفات و بیماریهای زراعی از مشكلات جدی در بخش كشاورزي است كه عـلاوه بر كاهش عملكرد و كيفيت محصول، باعث آسیب به محيط زيست و سلامت انسان میشود. هر ساله حدود 25 درصد از محصولات غذايي در جهان توسط حشرات و لارو آنها از بين ميروند. به عنوان مثال در اروپا لارو Ostrinia nubilalis باعث نابودي 20 درصـد از محصول ذرت شده است.
متاسفانه مبارزه سنتي مبتني بر استفاده از سموم شميايي مستلزم پرداخت بهاي بسيار بالايي است. تخريب محيط طبيعي موجب ميشود برخي فعاليت هاي كشاورزي در دراز مدت ناپايدار شوند.
اگر چه سموم شیمیایی براي حل مشکلات به صورت فوري در محصولات زراعي موثر هستند، اما زيانهاي دراز مدت آن ها نيز بر کسی پوشیده نیست. سموم غيراختصاصي برای موجودات غيرهدف كه ميتوانند به طور طبيعي جمعيت آفات را تحت كنترل داشته باشند، زيانآور هستند. ايـن مواد بر روي حشرات مفيد كه به عنوان شكارچي يا پارازيت آفات عمل ميكنند سمي هستند و بر روي حيوانات عالي نيز كه بـه عنوان شكارچي بر روي آفات گياهان عمل ميكنند اثرات مخرب دارند.
بقاياي سموم تا بالاترين زنجيره غذايي راه مييابد و مفيدترين گونههاي شكارچي را كه در راس زنجيره غذايي قرار گرفتهاند را مسموم ميكند. بسياري از سموم شیمیایی به ويژه آن هايي كه بر مبناي ارگانوفسفاتها هستند براي انسانها نیز بسیار سميت دارند. سموم شیمیایی در كوتاه مدت از نظر تجاري سودمند و جذاب هستند و به همين دليل استفاده از سموم شیمیایی غيراختصاصي به ويژه در جاهايي كه بر كشاورزي مقررات نظارتي اعمال نميشود، همچنان ادامه دارد. اين تفكر منجر به ايجاد شـكافي بـين صـنعت كشاورزي و كشاورزان و نوعي اتحاد بين گروه هايي با علايق انسان دوستانه تحت عنوان “طرفـداران محيط زيست” و “توسعه پايدار” شده است. به هر حال پيامدهاي ناگوار اسـتفاده از سموم شیمیایی بر روي محيط زيست باعث از بين رفتن گونههاي در حال انقراض، موجودات غيرهدف، آلودگي آبهاي زيرزميني و از همه مهمتر تاثیر بر سلامت انسان و بیماریهایی از جمله سرطان، بيماريهاي سيستم عصبي و تنفسي شده است.
روشهای جايگزيني براي كنترل آفات، مانند كنترل بيولوژيك و استفاده از واريتههاي مقاوم ارائه شـده اسـت. امـا از نظر تجاري، اين راهبردها بازده بالايي كه قابل مقايسه بـا كاربرد سموم شیمیایی داشته باشند را ندارد. بـا وجـود راههای مديريت تلفيقي آفات كه استفاده از سموم شيميايي را با استفاده از ژرم پلاسمهای مقاوم و تغيير در كاشت، داشت و برداشت را تلفيق ميكنند در واقع خسارت آفات در بيشتر گياهان زراعي در دو دهه گذشته حتي كمي هم افزايش داشته است، در حال حاضر در شـرايط استفاده بيرويه از سموم شیمیایی هستيم و هنوز به تغييرات لازمه بـراي ورود بـه عرصه پايداري واقعي نرسيدهايم.
با توجه به شرايط ذكر شده، ظهور فناوريهايي كه اجازه ميدهند ژنهايي مفید و با منشا خارجي را به گياهان منتقل كنيم بسيار به هنگام بوده و ايـن فناوري امكان توسعه منبع ژن موجود براي يك گونه زراعي را فراهم ميآورد. علم مهندسي ژنتیک مقاومت ذاتي به آفات و بیماریها را براساس ژنهاي مقاومت از ساير گونههاي گياهي يـا ژنهاي مقاوم از گونههايي متعلق به ساير سلسلهها يا حتي ژنهاي مقاومت به طور كامل امكانپذير شده است. بـه ايـن ترتيب اسـفاده از سموم شیمیایی ميتواند حذف شود يا حداقل به طـور چشمگيري کاهش یابد.
طي استفاده مكرر از سموم شیمیایی، آفات نسبت بـه سـموم مقاومت پيدا ميکنند. به همين دليل در دهه 80 مـيلادي با روي كار آمدن علم بيوتكنولوژي مدرن، مبارزات گستردهاي بـراي عدم استفاده از سـموم و مـواد شـيميايي در كشـاورزي، صـورت گرفت. يكي از مهمترين كاربردهاي اسـتفاده از علم مهندسي ژنتيـك در كشـاورزي انتقـال ژن cryاز بـاكتري باسيلوس تورينجينسيس به گياهان است. گياهاني که خصوصيات و صفات جديـد و بهبود شده را پيدا ميكنند ميتوانند قابليت مقابله با هر نـوع از آفات نباتات زراعي را داشته باشند.
در سال 1996 كاشت محصولات تراريخته در سراسر جهان بـه گونهاي رواج پيدا كرد كه ايران هم، همانند ساير كشورها بـرنج تراريخته مقاوم به كرم ساقهخوار، كه بيشترين مقـدار سم بـراي مقابله با آن مصرف ميشود را توليد كرد. اين بـرنج كه “طارم مولايي” نامگذاري شد اولين برنج تراريخته رهاسازي شده در جهان و اولين محصول تراريخته منطقـه خاورميانه است كـه بـه سـطح مزرعه راه يافته است و صدها كشاورز ايراني نيز آن را توليد كردهاند.
بـدين ترتيـب كـاهش مصرف سموم، محيط زيست و دشمنان طبيعي و مفيد موجـود در مزارع برنج مانند كفشدوزكها، ماهيها و به خصوص كشاورز را كه در اثر تماس با اين سموم دچار مشكلات زيادي ميشوند را محفوظ میدارد.
تخريب محيط زيست و اكوسيستمهاي طبيعي بـا كاشت گياهان متداول زراعي صورت ميگيرد كه به دليل اسـتفاده بيش از حـد سـموم شیمیایی كـه يكي از اصـليتـرين آلايندههاي آب محسوب ميشوند.
در دهه 1940 ميلادي به دليل قدرت بسيار بـالاي سموم شيميايي در از بين بردن حشرات موجود در طبيعـت ماننـد مالاريا و آفات محصولات زراعی، تنها راه براي تامين غذا و پيشگيري از حمله آفات به مـزارع، استفاده از مواد شيميايي بـود امـا امروزه با پيشرفت علم و دستيابي به گياهان تراريخته دليلي براي استفاده از سموم شيميايي وجود ندارد. همان گونه كه كشورهاي بيشماري در دنيا به كشت اين محصولات پرداختهاند و بـا مصرف آنها تا كنون بـه مشـكلي بـراي انسان و موجـودات زنـده ديگر بر نخوردهاند.
*دبیر انجمن ایمنی زیستی ایران