ارتقای سلامت انسان و محیط زیست با حذف سم در کشت محصولات تراریخته

دکتر محمدعلی ملبوبی چهره ماندگار بیوتکنولوژی ایران در مصاحبه‌ای از مزایای مهندسی ژنتیک و تراریخته در حوزه کشاورزی در جهت ارتقای سلامت انسان و بحث‌های محیط‌زیستی یا مدیریت منابع آبی سخن گفت.

در حالی که مردم زیادی کشورهای در حالی توسعه وفقیر جهان با معضل گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کنند حدود ۴۰ درصد از تولیدات کشاورزی این کشورها طعمه حشرات و آفات می‌شود. بیوتکنولوژی راهکارهای قطعی برای باز گرداندن این حجم عظیم از محصولات به سبد غذایی مردم فقیر جهان دارد. این روزها بحث‌ها درباره کارکرد‌های مهندسی ژنتیک در کشاورزی بیش از پیش از رسانه‌ها مطرح می‌شود. به طور سنتی گروه‌های تندرو زیست‌محیطی همچون بنیاد ثروتمند صلح سبز و هزاران ان.جی.او پیرو صلح سبز به برخی فناوری‌های نو همچون انرژی صلح آمیز هسته‌ای و مهندسی ژنتیک مخالفت کرده و در برخی کشورها موفقیت‌هایی در جلوگیری از این فناوری‌ها داشته‌اند. در جمهوری اسلامی ایران با تلاش مسئولان و دانشمندان و انجمن‌های علمی صلح سبز موفقیت زیادی حاصل نکرده است. به همین دلیل هم اکنون دو محصول برنج و پنبه تراریخته در حال طی فرایند اخذ مجوز کشت هستند. دانشمندان معتقدند هر دو این محصولات در صورت کشت ما را از واردات ۱ میلیارد دلاری بی‌نیاز می‌کنند. یکی از دانشمندانی که در خط مقدم جریان مهندسی ژنتیک قرار دارد پرفسور محمدعلی ملبوبی چهره ماندگار بیوتکنولوژی ایران است. وی معاون فناوری پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست‌فناوری، نایب‌رئیس انجمن بیوتکنولوژی و چهره ماندگار بیوتکنولوژی کشور است. او سمت «پرزیدنت» را در فدراسیون بیوتکنولوژی آسیا بر عهده دارد و رئیس کارگروه کشاورزی ستاد توسعه زیست فناوری است. او در گفت‌وگو با «شرق» از مزایای مهندسی ژنتیک در حوزه کشاورزی در جهت سلامت انسان و بحث‌های محیط‌زیستی یا مدیریت منابع آبی سخن می‌گوید.

* ‌به‌تازگی مهندسی ژنتیک در ایران ورود ویژه‌ای به مسائل حوزه کشاورزی داشته است و هم‌زمان داعیه‌دار این مسئله است که این فناوری می‌تواند منجر به حفاظت از محیط ‌زیست و بهبود بحران کم‌آبی و مصرف سم در مقایسه با روش‌های سنتی کشاورزی باشد. عمده خدماتی که مهندسی ژنتیک می‌تواند به کشاورزی داشته باشد، چه مواردی است؟
یکی از مهم‌ترین کارهایی که در مهندسی ژنتیک در حوزه کشاورزی انجام می‌دهیم، این است که ژن‌هایی را که در گیاه‌ها از نظر ارزش‌های زراعی و باغی مفید هستند، شناسایی و سپس آنها را به گیاه هدف منتقل می‌کنیم. بنابراین ما در‌حال‌حاضر بیشتر بر اساس ویژگی‌های تک‌ضلعی مثل تحمل به تنش‌های کم‌آبی و شوری خاک یا مقاومت به حشرات، آفات و ویروس کار می‌کنیم. هم‌زمان امید‌های زیادی وجود دارد و پیشرفت‌هایی حاصل شده است تا بتوانیم روی متابولیسم گیاه تأثیر بگذاریم. به این معنا که مواد غذایی که از گیاه به وجود می‌آید، ارزش غذایی بیشتری داشته یا زیان بسیار کمتری در مقایسه با کود‌ها و آفت‌کش‌های شیمیایی داشته باشد. بنابراین این فناوری ‌زمانی که کمک می‌کند ما از نظر سلامت مواد غذایی به سطح پذیرفته‌شده‌ای برسیم، کمک کرده است از طریق مصرف کمتر آب یا حذف یا کاهش مصرف سم برای محصولات مقاوم به آفت، کاهش تبدیل منابع طبیعی به عرصه کشاورزی با افزایش بازدهی و همچنین کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از کشاورزی، محیط زیست سالم‌تری داشته باشیم و در واقع اولین کارکرد مهندسی ژنتیک می‌تواند حفظ محیط زیست باشد.

* ‌نکته دیگر مربوط به بحث مقابله با آفت‌ها می‌شود. به نظر شما برای مقابله با آفت‌ها و افزایش بهره‌وری در کشاورزی چگونه می‌توان از مهندسی ژنتیک بهره برد؟
درحال‌حاضر برآورد‌های جهانی نشان می‌دهد حدود ۴۰ درصد غذاهایی را که در دنیا از طریق کشاورزی تولید می‌شود، حشرات مصرف می‌کنند؛ گویی رقابتی ‌است بین انسان و حشرات در مواد غذایی تولیدی در حوزه کشاورزی. این شرایط یک راه ساده را پیش پای ما می‌گذارد. بنابراین اگر ما بتوانیم جلوی حملات حشرات را بگیریم، می‌توانیم تا ۴۰ درصد بهره‌وری در حوزه کشاورزی و محصولات را بالا ببریم. اما مقابله با حملات حشرات چگونه رخ می‌دهد؟ در مهندسی‌ ژنتیک ما می‌آییم و ژن‌های مقاوم به حشرات هدف را در گیاه تقویت می‌کنیم و این‌ ژن‌ها در مراحل علمی متعددی بررسی می‌شود که علاوه بر حشرات هدف، روی موجود زنده‌ دیگری تأثیر نداشته باشد. بنابراین ارقام زراعی تولید می‌کنیم که به صورت هدفمند تنها آفت مدنظر را از مزرعه دور می‌کند و مانند روش‌های سنتی کشاورزی با سم‌پاشی به همه موجودات از مفید و غیرمفید و در مرحله بعد به سلامت انسان و محیط زیست آسیب نمی‌زند.

* ‌البته انتقاداتی نیز به مهندسی ‌ژنتیک مطرح است و گروهی بر این باورند که ورود این فناوری در حوزه کشاورزی، باعث می‌شود تعادل زیستی در کشور به‌هم بخورد؛ چقدر این انتقاد را وارد می‌دانید؟
بحث تنوع زیستی یا تعادل زیستی در کشاورزی به معنای عام آن وجود داشته است و بشر همواره برای کاهش آثار کشاورزی از این جهت تلاش کرده است و ربطی به مهندسی ژنتیک یا بحث‌های مربوط به تراریخته ندارد. وقتی در کشاورزی سنتی می‌خواهیم سطح زیرکشت را بالا ببریم، طبعا امکان بهره‌برداری از منابع ما بالا می‌رود و وقتی سم‌پاشی می‌کنیم، موجودات مختلف و آب و خاک را تحت‌تأثیر سم قرار می‌دهیم و حتی عملیات خاک‌ورزی آسیب‌های متعددی را وارد می‌کند. به‌عکس، ما در مهندسی ژنتیک ارقام زراعی با ویژگی‌های مختلفی را تولید می‌کنیم که این ارقام مختلف هریک بخشی از این آسیب‌ها را ندارند یا کاهش می‌دهند. همچنین در تولید گیاهان تراریخته استانداردهایی را داریم که موجب ایمنی کامل گیاه هنگام ورود به عرصه کشاورزی می‌شود و هیچ نگرانی دراین‌باره وجود ندارد. برای مثال ما ژن مفید را به گیاهی منتقل کردیم و نشان دادیم این مسئله همه فاکتورهای ایمنی زیستی را دارد؛ یعنی از نظر سلامتی، زراعتی و بحث‌های محیط‌زیستی سالم و بی‌عیب بود، آن وقت که باید در زمان عرضه به بازار نه در یک رقم بلکه در صد رقم عرضه و رهاسازی شده باشد. این باعث شده است تنوع ارقام بالا رود. مثلا اگر ما در یک رقم مشکل داریم باقی ارقام در فاکتورهای دیگر دارای مشکل نباشد. این دستورالعمل‌ها اجرا می‌شود و همه فاکتورهای ایمنی زیستی در آن مورد توجه قرار می‌گیرد.

‌* به‌تازگی بحث‌هایی مطرح می‌شود که مهندسی ژنتیک در حوزه کشاورزی باعث حفاظت بیشتری از محیط‌زیست، منابع آبی و خاکی می‌شود، مصادیق این مسئله چه می‌تواند باشد؟
یکی از مهم‌ترین کمک‌هایی که مهندسی ژنتیک در کشاورزی می‌تواند برای حفاظت محیط‌زیست انجام دهد این است که می‌توان با استفاده از مهندسی ژنتیک مصرف سموم را به صفر رساند. تأکید می‌کنم به صفر. خب چه کمکی بالاتر از این به محیط زیست؟ درواقع سموم کشاورزی این مشکل بزرگ را دارند که به‌اصطلاح خشک و تر را با هم می‌سوزانند، به‌همین‌دلیل اثرات سوء دارد و بسیاری از حشرات را اعم از مفید و غیرمفید باهم نابود می‌کند. اما مهندسی ژنتیک حشرات هدف را انتخاب می‌کند و مصرف سموم را به صفر می‌رساند. نکته‌ای دیگر مربوط به باقی‌مانده سموم می‌شود که در مزارع کشاورزی برای دیگر موجودات زنده و خصوصا انسان‌ها مضر است و با صفرشدن میزان مصرف سموم کشاورزی کمک ویژه‌ای به محیط زیست می‌شود. نکته دیگر مربوط به ژن‌های مقاوم به علف‌کش است. درحال‌حاضر کمک مهندسی ‌ژنتیک این‌گونه است که گیاه را مقاوم به علف‌کش می‌کند و این مقاومت باعث می‌شود مصرف علف‌کش تأثیری را در گیاه اصلی ایجاد نکند و باعث ازبین‌رفتن یا آسیب واردشدن به گیاه اصلی نمی‌شود. برخی تصور کرده‌اند این روش باعث می‌شود کشاورز علف‌کش بیشتری مصرف کند. این مسئله از نظر علمی اصلا درست و منطقی نیست. مطالعات متعددی حتی در داخل کشور هم انجام شده است و نشان داده که چون با کشت این نوع گیاه می‌توانیم با برنامه‌ریزی راحت‌تر از دزهای مختلف سموم استفاده کنیم، تعداد دفعاتی که از سموم علف‌کش استفاده می‌کنیم از پنج بار به دو بار کاهش پیدا می‌کند. در اینجا کار مهندسی ‌ژنتیک تمام نمی‌شود، به این شکل که ما حتی در انتخاب سموم علف‌کش نیز بررسی و مهندسی را انجام می‌دهیم و کم‌خطرترین علف‌کش را انتخاب می‌کنیم. علف‌کش‌ها شامل طیفی از علف‌کش‌های پرخطر تا بسیار کم‌خطر را شامل می‌شود که می‌توان با مهندسی ژنتیک کاری کرد که مصرف طیف علف‌کش‌های پرخطر به صفر رسیده و علف‌کشی را که می‌دانیم بسیار کم‌خطر یا بی‌خطر است، جایگزین کنیم. این مسئله حتی باعث می‌شود در مقایسه با روش سنتی علف‌کشی کمترین آسیب به محیط زیست وارد شود.

* ‌یک‌سری بحث‌هایی نیز درباره کمک مهندسی ژنتیک به حفظ منابع آب و کاهش آن در کشاورزی مطرح می‌شود؟ این کمک چگونه صورت می‌گیرد؟
الان به‌شدت دنیا و فناوری‌های نوین در حوزه کشاورزی دارند روی این موضوع کار می‌کنند که گیاهانی را تولید کنند که نیاز به آب کمتری داشته باشد. یکی از روش‌هایی که مهندسی ژنتیک دراین‌باره به کشاورزی در دنیا عرضه کرده است تولید گیاهان مقاوم به خشکی‌ است. به‌طوری‌که استفاده از گیاهانی که بتوانند شرایط سخت و شوری خاک و آب را تحمل کرده یا متحمل به کم‌آبی باشند امکان استفاده از زمین‌های شور و شرایط محیطی سخت را برای تولید محصولات کشاورزی امکان‌پذیر می‌کند. به‌طور ویژه در کشور ما که با کمبود آب مواجهیم استفاده از محصولات متحمل به خشکی مانند برنجی که می‌تواند بدون نیاز به غرقابی کشت شود بسیار حائز اهمیت است. مهندسی ساختار ریشه در گیاهان برای ایجاد تحمل به خشکی نیز در حال انجام است که می‌تواند انقلاب سبز دیگری در جهت تولید گیاهان متحمل به خشکی برای تهدید کم‌آبی آینده کشورها باشد و درواقع ایران می‌تواند مانند کشور هند از مهندسی ژنتیک به عنوان راه نجات برای مقابله با کم‌آبی در حوزه کشاورزی استفاده کند.
نکته دیگر علاوه بر بذرهای مقاوم به خشکی، مربوط به کاهش دوره کشت می‌شود. امروز در بسیاری از کشورهای دنیا به این فکر افتاده‌اند که با استفاده از علوم نوین بتوانند دوره کشت را کاهش دهند. به این معنا که دوره کشت با یک یا دو دوره آبیاری به پایان برسد و اگر در هر دوره کشت یک یا دو دوره در آبیاری صرفه‌جویی کند اتفاق ویژه‌ای در کشاورزی رخ می‌دهد که درحال‌حاضر در حال بررسی‌های علمی است.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.