چه کسانی علیه مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته فعالیت میکنند؟
مهدی معلی*
دروغپردازی و بزرگنمایی رسانهای ملاحظات علیه مهندسی ژنتیک از کنفرانس اسیلومار امریکا در ۱۹۷۵ آغاز شد که هدف آن توقف تحقیقات مهندسی ژنتیک اعلام شده بود.[1] با این حال خود امریکا به سرعت با کمک مهندسی ژنتیک بر امنیت غذایی جهان به ویژه در محصولات اساسی سلطه یافت و رقبای خود را از صحنه حذف کرد. هماکنون صنعت غذایی و به ویژه دام و طیور اروپا و جهان وابستگی بالایی به این محصولات از امریکا و برخی کشورها دارد.[2] یکی از عوامل تغییر شرایط به نفع امریکا و تقویت انحصار در فناوری مهندسی ژنتیک، قوانین و مقررات بازدارنده علیه این فناوری در دیگر کشورها از جمله کشورهای اروپایی است. امریکا از جریانهای زیستمحیطی به خوبی برای این منظور استفاده میکند. هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود به برنامه امریکا برای سو استفاده از احساسات مردم نسبت به محیط زیست و سلامت و تحریف آن به سمت اهداف استکباری تصریح میکند: «جریانهای مردمی و مدنی میتوانند با جلب توجه به مسائلی چون محیط زیست موجب پیشرفتهای مورد نظر امریکا در داخل کشورها شوند. برای مثال، تغییر در برمه از اعتراض گسترده به سوءاستفاده از محیط زیست آغاز شد. در چین هم پدیده مشابهی را پیش بردیم.»[3] برخی جریانهای تندرو همچون بنیاد صهیونیستی صلح سبز با سوءاستفاده از عناوین ارزشمندی مانند سلامت، محیط زیست و کشاورزی ارگانیک به کانون اصلی انتشار مطالب خلاف واقع و سندسازی علیه زیستفناوری بدل شدند. در نتیجه این تلاشها برخی کشورهای جهان که شمار آنها به عدد انگشتان دست نمیرسد تحقیق و توسعه گیاهان و حیوانات تراریخته را بدون استناد به هیچ مطالعه کارشناسی در کشورشان محدود کردند. اگرچه تمامی کشورها واردکننده و مصرفکننده این محصولات هستند.[4] پرسش این است که صلح سبز چیست و چرا با کلیت مهندسی ژنتیک مخالفت میکند؟
تاریخچه
صلح سبز ابتدا به عنوان یک جریان زیستمحیطی و ضد جنگ مردمی در آمریکا شکل گرفت و سپس به اروپا و به خصوص آلمان منتقل شد و به مرور جنبه سیاسی یافت. در دهه 80 با آشکار شدن فساد و ناکارآمدی سه حزب حاکم در آلمان زمینه روی آوردن مردم به یک حزب جدید و ورود صلح سبز در عرصه سیاسی شد.[5] به مرور، رهبران جدیدی از عالم سیاست در نهادهای حزب نفوذ کرده و اهداف و شیوههای آن تغییر کرد. از دهه 90 میلادی و به ویژه پس از ترور یکی از رهبران آن، حزب صلح سبز روش سابق را کنار گذاشت و وارد تعامل با قدرتهای سیاسی شد. این امر بدون پذیرفتن تمامیتخواهی صهیونیستها و قربانی کردن جنبه مردمی نهضت سبز امکان نداشت.[6] از آن زمان سیاستهای این حزب مانند سایر احزاب با توجه به اهداف جریان صهیونیستی حاکم در اروپا تعیین میشود. بدین ترتیب یک جریان مردمی (ان.جی.او) و با مقبولیت عمومی بالا برای کاربردهای سیاسی از سوی جریانهای موجود قدرت مصادره شد.
بخشی از این حقیقت به قدری مشهود است که یکی از بنیانگذاران صلح سبز معتقد است این جریان تبدیل به یک تجارت فاسد چندملیتی و بزرگ شده است که از کنترل خارج است.[7] برخی دیگر با جمعبندی فعالیتهای صلح سبز، آن را جریانی دانستهاند که بهطور کلی برای ترساندن از پیشرفت و فناوری به ویژه در کشورهای جهان سوم تلاش میکند.[8]
منابع مالی صلح سبز
اسپانسرهای مالی 360 میلیون دلاری حزب صلح سبز فهرستی از دویست شخص و نهاد را تشکیل میدهد که بررسی موارد شاخص آن به خوبی منابع صهیونیستی این جریان جهانی را آشکار میکند. بنیاد راکفلر، بنیاد ترنر (مالک سی.ان.ان)، بنیاد تایدز، بنیاد راسموسن، بنیاد نیویورک تایمز و… در فهرست پشتیبانان مالی صلح سبز دیده میشوند.[9] برخی تحلیلگران معتقدند بر خلاف ادعای صلح سبز که خود را ان.جی.او مینامد، معتقد است: صلح سبز یک تجارت با مدیریت بسیار ماهرانه است که از ابزارهای پیچیده و فریبکارانه تبلیغاتی بهره میبرد. بهطوری که اگر یک شرکت از این ابزارها استفاده میکرد بهشدت محکوم میشد.[10] برخی کشورها مانند کانادا و نیوزلند با آشکار شدن تجارتها و سودجویی این گروه، وضعیت عمومی غیرانتفاعی آن را ابطال کرده و نوع فعالیت صلح سبز را سیاسی و تجاری اعلام کردهاند. هند نیز به دلایل مشابه و با تأکید بر دنبالکردن اهداف ضدتوسعه و استعماری صلح سبز در هند، مجوز فعالیت صلح سبز را ابطال کرده و روابط مالی با خارج کشور را از سوی مهرههای هندی آن ممنوع کرده است که در ادامه به آن باز خواهیم گشت.
طرح ایجاد انحصار در فناوری
بررسی مواضع صلح سبز نشان میدهد این جریان با اصل زیستفناوری و مهندسی ژنتیک مخالف است و از عناوینی چون ارگانیک یا محیط زیست هم برای این هدف سوءاستفاده میکند. نتیجه عملی فعالیت پرحجم صلح سبز در کشورهای مختلف با جهتگیری مذکور ایجاد انحصار در این فناوری برای کشورهایی چون امریکا بوده است. حتی در میان فهرست مدیران جریان صهیونیستی صلح سبز، یک نفر به مدیریت مقابله با مهندسی ژنتیک اختصاص دارد.
صلح سبز روابط آشکاری با برخی نهادها و سمنها و اشخاص در ایران به ویژه مدیران اسبق سازمان حفاظت محیط زیست داشته است. بسیاری از مطالبی که علیه این فناوری در پایگاه اینترنتی این سازمان و برخی رسانهها قرار میگیرد ترجمه مواضع و گزارشهای صلح سبز است. برگزاری کنگره بینالمللی صلح سبز سال ۱۳۹۴در تهران آغاز هجمهها علیه مهندسی ژنتیک بود و همایشهای دیگری نیز با شرکت فعال صلح سبز در محل سازمان محیط زیست برگزار شده است. همچنین در سایت این سازمان خبری از دکتر ابتکار ریاست محترم سازمان، در دفاع از صلح سبز و انتقاد شدید از روسیه به دلیل برخورد با چند تندروی صلح سبز منتشر شد.[11] همچنین لینک مستقیم پایگاه اطلاعرسانی صلح سبز در سایت اینترنتی سازمان حفاظت محیط زیست مشاهده میشود.[12]
صلح سبز در اروپا
با توجه به آنچه گفته شد ممکن است این پرسش مطرح گردد که اگر صلح سبز آلت دست غرب برای ایجاد انحصار در فناوری است چرا مرکز تبلیغات و اثرگذاری آن در اروپا واقع است. علت، رقابت میان قدرتهای غربی است، به ویژه آلمان که در جبهه شکست خورده جنگ جهانی دوم و مورد تهاجم صهیونیستها قرار داشته است.
پروفسور کریستین نوسلین ولهارد[13] استاد آلمانی برنده نوبل پزشکی (1995)، با تأکید بر غیرعلمی بودن ادعاهای صلح سبز در اینباره میگوید: «به اکثر آلمانیهایی که از مصرف محصولات تراریخته هراس دارند گفته شده با خوردن این محصولات ژن خاصی به بدن آنها منتقل خواهد شد. [این ادعا به شکلی هراسآور در ایران نیز تکرار میشود] در حالی که این از نظر علمی کاملا مردود است و هرگز ژنی از گوشت گاو یا گیاهان نتوانسته به ژنوم انسان داخل شود.» این استاد آلمانی به صراحت منشأ ایجاد این هراسها را حزب صلح سبز میشمارد.[14] وی معتقد است صلح سبز به طور متعصبانه و بدون توجه به حقایق علمی، زیستفناوری سبز را در عمل به یک تابوی اجتماعی بدل کرده است.[15] این دانشمند آلمانی درباره آسیبهایی زیستفناوریهراسی این جریان میگوید: «از حیث عملی عرصه برای دانشمندان زیستفناوری تنگ شده است و دیگر هیچ جایی برای عملی کردن ایدهها و پژوهشهای علمی دانشمندان در آلمان وجود ندارد. مزارع آزمایشی به طور مستمر نابود میشود و کار مؤثری درباره آن انجام نمیگیرد. دانشگاهها دورههای آموزشی را به خاطر خشونتهای گروههای تراریخته و نابودی مزارع تحقیقاتی لغو میکنند. پیآمد این شیوه آن است که کشور ما به طور استثنایی دانشمندان زیستفناوری خود را به دیگر کشورها کوچ میدهد چرا که در اینجا هیچ آیندهای برای آنها متصور نیست.»[16]
تأثیرپذیری جریانهای زیستمحیطی از صلح سبز
شبکه بانفوذ صلح سبز به ویژه در سمنهای کلیه کشورها موجب شده است جریانهای زیستمحیطی اغلب تحت تأثیر صلح سبز ایجاد بیاعتمادی عمیق به فناوریهای پیشرفته را دنبال کنند که گاه به ترویج ایدئولوژیهای ضدفناوری انجامیده است.[17] این نهضتها نقش قابل توجهی در جلوگیری از گسترش دانش هستهای در کشورهای مستقل داشتهاند. در کشور ما نیز طیفی از این جریانات فعال هستند و در دهه شصت علیه فناوری هستهای و هماکنون علیه مهندسی ژنتیک فعالیت میکنند. (تصویر25) این فعالیت در آغاز به کار پژوهشگاه رویان علیه مهندسی ژنتیک و تولید حیوانات تراریخته در این مرکز نیز دنبال میشد.
هدایت زیستفناوری هراسی در کشور
یکی از فعالیتهای این گروه در کنار ایجاد موجهای رسانهای پیگیری به نتیجه رسیدن زیستفناوریهراسی در کشورهای جهان است. برای نمونه یکی از اعضای این حزب با نام آندرئاس فریمولر با سمت هماهنگکننده مقابله با مهندسی ژنتیک در خاورمیانه بارها با برخی مسئولان ایرانی جلسات متعدد داشته است و مسئولان مربوطه متعهد شدهاند اهداف این حزب در ایران را پیگیری کنند. یکی از نامههای مبادله شده بین این اشخاص در انتهای این نوشتار آمده است.
این دقیقا جریانی است که با روشی مشابه در کشور هند علیه صنعت هستهای، زیستفناوری و فناوری اطلاعات (IT) یعنی نقاط قوت آینده هند دنبال شد. شدت گرفتن فعالیت این جریان، این کشور را به عکسالعمل و تصویب قوانین هوشیارانه درباره کمک مالی خارجی به سمنهای هندی واداشت. پس از آنکه مانموهانگ سینگ نخستوزیر هند در سخنانی، تحریک مردم هند با سوءاستفاده از شعار حفاظت از محیط زیست را یکی از کارویژههای امریکا دانست، با تصویب قوانین جدید در این باره، مجوز تعدادی از سازمانهای غیردولتی که کشورهای غربی به آنها کمک مالی میکردند لغو شد. مجموع این کمکهای سالانه به ان.جی.او های هندی رقم شگفتآور دو و نیم میلیارد دلار بود. دولت و بخش خصوصی امریکا از جمله سازمان امریکایی جهان یهود،[18] صندوق جهانی پشتیبانی سبز،[19] سازمان بینالمللی همدردی،[20] خدمات بینالمللی جمعیت[21] و بنیاد بیل گیتس[22] در صدر فهرست پشتیبانان مالی سازمانهای غیردولتی هند قرار داشتند. مقامات هندی در این باره گفتند: «دولت مخالفتی با انتقاد ندارد اما هنگامی که از پشتیبانی خارجی برای نقد سیاستهای جاری استفاده میشود، مسئله پیچیده و پی بردن به توطئهها مشکل میشود. استفاده از پشتیبانی خارجی هنگامی موجه است که در جهت منافع کشور باشد.» [23] مجوز فعالیت حزب صهیونیستی صلح سبز در هند ابطال[24] و هر گونه کمک مالی این حزب به سازمانهای مردمنهاد هندی ممنوع شد.[25]
تقلید از الگوهای موفق فناوری هراسی در ایران
با توجه به موارد متعدد دخالتهای امریکا در کشورهای جهان حتی در اروپا برای استثمار و هدایت آن به سمت اهداف و منافع امریکا از طریق جاسوسی، آدمربایی، ترور مقامات و فعالیتهای رسانهای[26] به نظر میرسد در مورد زیستفناوری کشاورزی نیز همین امر در حال اجرا است. استفاده امریکا از سیستم شنود بینالمللی خود با عنوان اشلون[27] برای پیروزی در رقابت علمی و اقتصادی با سایر کشورهای جهان نشاندهنده وجود چنین اهدافی در اروپا و جهان است. طبق گزارش تحقیق و تفحص پارلمان اروپا درباره این سیستم یکی از اهداف آن نه مبارزه با تروریسم و مانند آن بلکه به دست آوردن اطلاعات اقتصادی معاملات و شرکتهای اروپایی است تا از آنها علیه اقتصاد اروپا استفاده شود. در نتیجه همین رویکرد یعنی تقویت جریان زیستفناوریهراسی در اروپا، کشورهای اروپایی که دارنده فناوری و تولیدکنندگان اصلی بذر تجاری در قرن بیستم بودهاند، در استفاده از زیستفناوری از آمریکا عقب ماندند و بازار دهها میلیارد دلاری خود را در مواردی که بذرهای تراریخت تجاری شدهاند از دست دادند.
امریکا از دهه هفتاد به محدود کردن پژوهشهای ژنتیک و جریانسازی علیه آن در دیگر کشورها اندیشیده است. این کشور در سال 1974 کمیتهای تشکیل داد که مقرر کرد کنفرانسی بینالمللی تشکیل شده و به جهان اعلام شود «تا هنگامی که خطرات بالقوه ژنتیک بهتر شناخته نشده است دانشمندان سراسر جهان در این حوزه آزمایشات را متوقف کنند.» این کنفرانس در سال 1975 در آسیلومار کالیفرنیا برگزار شد[28] و خطوط راهنمایی را با همین هدف منتشر کرد. سالها بعد برخی دانشمندان به شدت نسبت به آسیبهای جریان تبلیغاتی ناشی از کنفرانس مذکور ابراز عصبانیت کردند زیرا خلاف ادعاهای مطرح در کنفرانس ثابت شد.[29]
با توجه به وجود جریانی با جهتگیری و محتوای مشابه در ایران روشن میشود چنین طرحی در کشور ما نیز در حال پیگیری است. این جریان از مصادیق نفوذ غیرمستقیم برای جلوگیری از پیشرفت علمی و اقتصادی کشور در حوزه زیستفناوری کشاورزی و امنیت غذایی است.[30] زیرا یک معضل اصلی آینده جهان امنیت غذایی است و تسلط بر این حوزه تعیین کننده قدرت حاکم بر جهان خواهد بود.
ابزار این جریان ایجاد هراس نسبت به زیستفناوری و القای خطرناک بودن آن است. این رویکرد به زیستفناوری محدود نمیشود و در مورد سایر فناوریهای مدرن نیز ابراز میشود. فعالیت شدیدتر دشمن در این حوزه به خاطر آن است که این دانش در قله فناوریهای پیشرفته آینده قرار دارد. تسلط بر زیستفناوری کشاورزی تعیینکننده امنیت غذایی و به تبع آن قدرت سیاسی و اقتصادی کشورها خواهد بود.
بر اساس آنچه گفته شد نمیتوان در فرایند قانونگذاری و سیاستگذاری درباره جریانهایی که در جهت مخالفت با اصل زیستفناوری و مهندسی ژنتیک عمل کرده و ادعاهای غیرعلمی خاص را مطرح میکنند صرفا به عنوان یک نظر نگریست. حفظ نگاه مستقل علمی و رجوع به نظرات رسمی جامعه علمی و مراجع رسمی کشور در این حوزه تضمین کننده استقلال و حاکمیت و پیشرفت کشور خواهد بود.
نامه واحد مقابله با مهندسی ژنتیک صلح سبز به یکی از مسئولان کشور
متن ایمیل یکی از مدیران صلح سبز با نام آندرئاس فریمولر به عنوان هماهنگکننده بخش مقابله با مهندسی ژنتیک در خاورمیانه.در پایین آمده است. متن نامه نشان میدهد بخش مقابله با مهندسی ژنتیک در صلح سبز توانسته است برخی چهرههای ذینفوذ ایرانی ارتباط برقرار کند و از طریق ایشان اهداف این حزب را در ایران پیگیری کنند. در شرایطی که غرب تلاش میکند پیشرفت ملت ایران را از طریق تحریم علمی و فناوری و اقتصادی کند یا متوقف کند، چه انگیزهای موجب میشود به بهانههای مختلف برای چنین اموری هزینه کند و پیشنهاد همکاری دهد؟ در ادامه ترجمه متن کامل این نامه جهت استحضار ذکر میگردد:
موضوع: نمونه برداری در شمال ایران
از: آندرهآس فرایمولر
تاریخ: دوشنبه 21 مه 2007 ساعت 17:40
آقای جهانشاهی عزیز
امیدوارم همگی خوب باشید و کارها به خوبی در حال پیش رفتن باشد. فصل کشت برنج در ایران دوباره فرا رسیده است و حداقل برای اعضای صلح سبز همچنان مسائل بسیاری در مورد رهاسازی برنج تراریخته (BT) در ایران روشن نشده است. برای ارزیابی موقعیت و به دست آوردن اطلاعات بهتر در مورد اینکه آیا واقعا برنج BT در ایران رهاسازی شده و به طور گستردهای بین کشاورزان توزیع شده است (همانطور که وقتی از ایران بازدید میکردیم به ما گفته شده است) ما میخواهیم از سازمان حفاظت محیط زیست ایران و یا پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک دعوت کنیم تا مشترکا برای نمونهبرداری به سراسر شمال ایران سفر کنند. ما بر این باوریم که این نمونهبرداری برای مسولین ایرانی بسیار مفید خواهد بود که متوجه شوند آیا واقعا برنج تراریخته در مزارع ایران وجود دارد. این کار همچنین به سازمان حفاظت محیط زیست ایران اجازه میدهد که تمهیدات مناسبی در نظر بگیرند تا بازار ایران را از این محصولات حفظ کند.
اگر مایلید از این اقدام حمایت کنید یا حتی مشارکت فعال داشته باشید لطفا به من اطلاع دهید. زیرا تصمیمات [لازم] سریعات اتخاذ شود تا پیش از فرا رسیدن فصل برداشت نمونهگیری انجام شده باشد.
صلح سبز میتواند انجام آزمایشات لازم را بر عهده بگیرد. ما باید راجع به اینکه کدام آزمایشگاه در ایران یا خارج از ایران تمایل به انجام آزمایشات دارد یا قادر به انجام آن است و میتواند نمونههای مثبت را برای ارزیابی جامع هر گونه آلودگی احتمالی مورد آزمایشات بیشتر قرار دهد صحبت کنیم. برای این منظور من در ماه ژوئن در دسترس خواهم بود و بسیار خوشحال میشوم که یکی از اعضای سازمان حفاظت محیط زیست یا پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک (یا دانشجویان آن) در این پروژه مشارکت کند تا به یک عملیات مشترک واقعی تبدیل شود.
از آنجایی که این نمونهبرداری احتمالا نتایج حساسی خواهد داشت، ما باید راجع به شیوه بهرهبرداری احتمالی از نتایج و اطلاعات پروژه هم صحبت کنیم.
امیدوارم از طرف شما جواب مثبتی دریافت کنم و بیصبرانه منتظر شنیدن پاسخی از جانب شما هستم. همچنین بیصبرانه امیدوارم دوباره شما را ملاقات کنم و از مهماننوازی ایرانیان لذت ببرم.
با احترام از سوئیس
آندرهآس فرایمولر
صلح سبز بینالملل
هماهنگکننده کمپین مقابله با مهندسی ژنتیک در خاورمیانه
خیابان وینترثورست، شماره 89، زوریخ، سوئیس
* استاد دانشگاه
منابع
[1]. Carl Mitcham, Responsibility and Technology, in: P.T. Durbin, Technology and Responsibility. Springer, 2013, p. 12.
[2]. پایگاه آماری سازمان خوار و بار جهانی، به آدرس:
<http://faostat3.fao.org/browse/T/TP/E>.
[3] Hillary Clinton, Hard Choices, pp. 46, 111-112
[4]. عددهای مختلفی راجع به کشورهای ممنوع کننده مصرف محصولات تراریخته بیان میشود که هیچ یک مستند به سندی که از مجامع رسمی و قانونگذاری صادر شده باشد نیستند و کشوری تا کنون مصرف این محصولات را ممنوع نکرده است.
همچنین این امر که کشورها در عمل این محصولات را کشت نکردهاند گاه به عنوان دلیل مخالفت این کشورها بیان میشود. در حالی که گیاهان تراریختهای که کشت آنها رایج است تنها ذرت، کلزا، سویا و پنبه است و روشن است که کشت این چهار گیاه ممکن است تنها در برخی کشورها ممکن باشد. اتحادیه اروپایی قانون واحدی راجع به صدور مجوز کشت و مصرف این محصولات دارد و این محصولات در تمام این کشورها مجاز است. ماده 23 دستورالعمل رهاسازی ارگانیسمهای تراریخته مصوب کمیسیون اروپا (Directive 2001/18/EC) صرفا به کشورهای عضو اجازه میدهد به صورت موردی و با استناد به ادله علمی کشت یک مورد خاص را منع کنند. تا کنون تنها 8 کشور اروپایی (Austria, Bulgaria, Germany, Greece, Hungary, Italy, Luxembourg, Poland) به استناد این بند کشت یک نوع ذرت با عنوان MON810 (نه مطلق محصولات تراریخته) را منع کردهاند. همچنین برخی کشورها مانند سوییس از طریق رفرداندوم عمومی که تحت تأثیر نفوذ رسانهای صلح سبز در این کشور برگزار شده است صرفا کشت محصولات تراریخته را محدود کردهاند و این قانون مصوب مجلس و مستند به مطالعات کارشناسی نبوده و حتی گزارش کمیته کارشناسی دولت سوییس آن را رد کرده است. با وجود این، کشت آزمایشی سيب زميني تراریخته در سوییس مجوز گرفته است. ر.ک:
Members’ Research Service, ‘Member States’ bans on GMO cultivation’, 5 January 2015. at: <www.europarl.europa.eu/EPRS/EPRS-AaG-545708-Member-State-bans-on-GMOs-FINAL.pdf>.
[5]. همان، ص157.
[6]. همان، ص158.
[7]. Nik Tehrani, Understanding Green Business, AuthorHouse Pub., 2011, p. 491.
[8]. Henry I. Miller, ‘Greenpeace Is More Dishonest And Dangerous Than The Mafia’, Forbes, June 30, 2016. at <http://www.forbes.com/sites/henrymiller/2016/06/30/greenpeace-more-dishonest-and-dangerous-than-the-mafia/2/#a6449613aef9>.
[9]. Activistfacts, ‘Greenpeace’, at <https://www.activistfacts.com/organizations/131-greenpeace>.
[10]. Ibid.
[11]. ‘Dr. Massoumeh Ebtekar , called for release of Greenpeace Activist’, 11/2/2013, at <doe.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=News&CategoryID=7072cd63-f3b7-4844-89ac-c82431aabdc1&WebPartID=ac907807-9d22-451b-b3f2-a6c24a97ad19&ID=385b1033-8c60-4a7b-8008-ac0c38fc67b0>.
[12]. برای نمونه به آدرسهای ذیل مراجعه شود:
<http://www.doe.ir/Portal/home/?130486 /صفحه-سایت-های-مرتبط>.
<http://www.doe.ir/Portal/File/ShowFile.aspx?ID=e4cfd311-9e00-4508-8d6d-8c1ab38451a0>.
[13]. Nüsslein-Volhard.
[14]. Christiane Nüsslein-Volhard (interview), “Die setzen auch Menschenleben aufs Spiel” [Biotech Opponents Are Playing with Human Lives], The German weekly Focus, available at <focus.de/wissen/wissenschaft/gentechnik/tid-12634/interview-die-setzen-auch-menschenleben-aufs-spiel_aid_350759.html>, accessed Sep. 2013.
[15]. Nüsslein-Volhard, op. cit.
[16]. Ibid.
[17]. مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، جلد دوم، ترجمه حسن چاوشیان، تهران: طرح نو، 1380، ص 160.
[18]. American Jewish World Service
[19]. Global Greengrants Fund
[20]. Compassion International
[21]. Population Services International
[22]. Bill and Melinda Gates Foundation
[23]. Guardian Weekly, India cracks down on foreign funding of NGOs, 11 Jun. 2013, available at <theguardian.com/world/2013/jun/11/india-crackdown-foreign-funded-ngos> accessed 30 Sep. 2014; Washingtonpost, USA heads list of foreign donors to NGOs in India, July 11, 2014, <washingtonpost.com/world/asia_pacific/activists-bristle-as-india-cracks-down-on-foreign-funding-of-ngos> accessed 30 Sep. 2014.
[24]. Indianexpress, ‘ Centre cancels Greenpeace India’s FCRA registration’. September 4, 2015. <indianexpress.com/article/india/india-others/greenpeace-indias-fcra-registration-cancelled-govt>
[25]. Dailymail, ‘India bans Greenpeace from receiving foreign funds’. 9 April 2015. <www.dailymail.co.uk/wires/afp/article-3032673/India-bans-Greenpeace-receiving-foreign-funds.html>
[26]. ر.ک: سخنرانی تیری میسان، روزنامهنگار و نویسنده کتاب «دروغ بزرگ»، پرفروشترین کتاب سال 2002 فرانسه، در نشست «بررسی تحولات آمریکا بعد از حادثه 11سپتامبر» در دانشگاه تهران. قابل دسترسی در:
<farsnews.com/newstext.php?nn=8908181445>, accessed Sep. 2013.
[27]. ECHELON.
[28]. The Asilomar Conference on Recombinant DNA
[29]. Carl Mitcham, Responsibility and Technology, in: P.T. Durbin, Technology and Responsibility. Springer, 2013, p. 12.
[30]. مقام معظم رهبری در دیدار اساتید دانشگاهها میفرماید: «يك ركن مهم اين ايستادگى، علم است… اين دانشگاه بود كه به ملت ايران كمك كرد تا بتواند عزت نفس خودش را حفظ كند، آبروى خودش را حفظ كند و در مقابل زيادهخواهى دشمنان سينه سپر كند. … دشمن ما از اين مركز قدرتافزائى غافل نيست و غافل نخواهد بود.» (۱۳۹۰/۰۶/۰۲) «يكي از استراتژي هاي نظام سلطه اين است كه نگذارند كشورهاي تحت سلطه داراي علم شوند چون مي دانند علم ابزار قدرت است خود غربيها با علم به قدرت رسيدند به همين دليل نميگذارند علم در كشورهاي زير سلطه رشد كند و بشدت مانع ميشوند. يقين بدانيد يكي از چيزهايي كه امروز مورد توجه سرويسهاي اطلاعاتي است اين نكته است كه ببينند چگونه ميتوانند دانشجوي بيدار و دانشگاه آگاه ايراني را از آن راهي كه ميتواند به اعتلاي كشور بيانجامد، منصرف كنند و مانعش بشوند.» (29/10/84)