در هفدهمین کنگره ملی و پنجمین کنگره بین‌المللی ژنتیک انجام شد:

بزرگداشت زنده‌یاد دکتر بهزاد قره‌یاضی به عنوان پیشکسوت علم ژنتیک

«سلام!

خوشحالم که در جمع شما دوستان هستم.

من از سال 13۵۷ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وارد دانشگاه گیلان شدم و تحصیلاتم را اول در رشته زیست‌شناسی و بعد زراعت و اصلاح نباتات ادامه دادم. در آن سال‌ها با رنج مردم گیلان به‌ویژه شالیکاران آشنا شدم. کشاورزانی را می‌دیدم که محصول خود را به‌دلیل آفت کرم ساقه‌خوار برنج از دست می‌دادند.

با خودم و خدای خودم عهد کردم که مابقی زندگیم را وقف کمک به شالیکاران و کشاورزان کنم؛ به‌همین‌دلیل هرگز در طول زندگی خودم از ۱۹‌سالگی تا کنون از دایره کشاورزی و بیوتکنولوژی کشاورزی و روش‌های نوین کشاورزی بیرون نرفتم.

در سال ۱۳۶۴، بعد از هشت سال موفق شدم تحصیلات مقطع کارشناسی را به پایان برسانم. علت آن، تقارن دوران تحصیلم با انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی و جنگ ‌تحمیلی بود.

بنده توفیق داشتم که در اولین روزهای جهاد در سال ۱۳۵۹ در جبهه مقدس نبرد حق علیه باطل در کرند غرب، سرپل ذهاب و بازی‌دراز شرکت کنم و حضور فعال داشته باشم.

در سال ۱۳۶۵ در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم؛ البته در این سال هم با توجه به اینکه نیروهای صدام در جبهه‌ها پیشروی داشتند، من توفیق حضور چندباره در جبهه را یافتم. بعد از عملیاتی‌شدن قطعنامه و تحقق صلح پایدار، من از جبهه بیرون آمدم و با خدای خودم عهد کردم که امروز جهاد من تعالی علمی کشورم است. در سال ۱۳۶۸ موفق شدم در مقطع کارشناسی ارشد فارغ‌التحصیل شوم.

در سال ۱۳۶۸، بلافاصله وقتی به دانشگاه گیلان برگشتم، به سمت ریاست دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان در صومعه‌سرا منصوب شدم و بعد از سه سال در سال ۱۳۷۱ با بورس دولت جمهوری اسلامی ایران، برای ادامه تحصیل به فیلیپین رفتم. تعهد من بابت بورس اعطایی کاملا مشخص بود. تعهد من این بود که باید تحصیلاتم را در دانشگاه فیلیپین در لوس‌بانیوس انجام دهم، به شرط اینکه پایان‌نامه‌ام را در مؤسسه بین‌المللی تحقیقات برنج (ایری)، که معتبرترین مؤسسه تحقیقاتی کشاورزی بین‌المللی در جهان است، انجام دهم. من بسیار خوشحال بودم و با اینکه بورس کشورهای زلاند نو و انگلستان در دستم بود، ترجیح دادم با توجه به عهدی که با کشاورزان برنجکار بسته بودم، به مؤسسه بین‌المللی تحقیقات برنج بروم. تحصیل در این مؤسسه از افتخارات من است.

بنده در زندگیم نه یک ریال محصول تراریخته وارد و نه یک ریال صادر کرده‌ام؛ البته مثل همه شما محصولات تراریخته خریده و مصرف کرده‌ام. اینکه من تجارت تراریخته می‌کنم کذب محض است ….؛ من خود را یک دانشجو و طلبه و خدمتگزار مردم می‌دانم.

بعد از بازگشت از فیلیپین به ایران، بلافاصله مسئولیت راه‌اندازی مؤسسه تحقیقاتی بیوتکنولوژی کشاورزی به من واگذار شد که من نپذیرفتم؛ زیرا تمایل داشتم به مؤسسه تحقیقات برنج در رشت بروم.

‌اما وزیر محترم وقت کشاورزی بار دیگر به من مأموریت داد، برای دوره فوق دکتری به مؤسسه بین‌المللی تحقیقات برنج بروم و هر‌آنچه فوت و فن مهندسی ژنتیک است، بیاموزم و دانشمندانی را در کشور تربیت کنم؛ به‌همین‌دلیل به مدت دو سال به مؤسسه بین‌المللی تحقیقات برنج بازگشتم و بعد از آن دوباره مسئولیت راه‌اندازی مؤسسه بیوتکنولوژی کشاورزی به من واگذار شد که این کار را با موفقیت انجام دادم.

بنده به‌عنوان یک محقق توفیق این را داشتم که اولین برنج تراریخته جهان را که در خودش صفت زراعی بسیار مهم مقاومت به کرم ساقه‌خوار برنج است، تولید کردم و برای اولین‌بار در جهان، بعد از انجام آزمایش‌های گلخانه‌ای و آزمایش‌های میدانی آن را به سطح مزرعه رساندم و پس از اخذ مجوز در سال ۱۳۸۳ توانستم آن را به‌صورت انبوه برای دولت زیر کشت ببرم؛ برای دولت نه برای خودم!

متأسفانه با به‌روی‌کار‌آمدن دولت ناکارآمد احمدی‌نژاد و به‌ویژه وزیر دانایی‌ستیز و فناوری‌هراس او، یعنی محمدرضا اسکندری …..، کشاورزی کشور یک عقب‌گرد جدی کرد و ناخودکفا‌ترین کشور تحویل دولت بعد داده شد. در سال ۱۳۸۳ ما گندم وارد نمی‌کردیم و تقریباً شکر وارد نمی‌کردیم‌؛ اما از نیمه دوم ۸۴ که سکان وزارت جهاد کشاورزی به دست مهندس اسکندری افتاد، بیش از ۸۰۰ هزار تن واردات شکر داشتیم و در سال ۸۵، دو و نیم میلیون تن واردات شکر داشتیم. در مورد تراریخته هم همین‌طور شد. همزمان مهندس اسکندری بر تولید برنج تراریخته قفل و زنجیر زد ….. پنج بار بنده‌ حقیر را اخراج کردند؛ ولی موفق نشدند به‌طور قطعی اخراجم کنند، چون کشور صاحب دارد. آن‌ها همزمان واردات محصولات تراریخته را رقم زدند.

بنده افتخار این را دارم که پژوهشگر و یکی از همکاران طرح‌های متعدد پژوهشی هستم. بنده یکی از افرادی هستم که در زمینه محصولات تراریخته مقالاتی داشته‌ام و هنوز هم به آن‌ها افتخار می‌کنم».

آنچه در سطور بالا از نظر خواننده گذشت، یک معرفی موجز و جامع از دکتر بهزاد قره‌یاضی، سرباز وطن و دانشمند مجاهد بود که به‌روشنی از زبان خود ایشان بیان شد.

بزرگداشت زنده‌یاد دکتر بهزاد قره‌یاضی به عنوان پیشکسوت علم ژنتیک در اولین روز از هفدهمین کنگره ملی و پنجمین کنگره بین‌المللی ژنتیک برگزار شد. دکتر مختار جلالی جواران، رئیس این دوره از کنگره ژنتیک در مراسم بزرگداشت زنده‌یاد قره یاضی گفت: «روح برادر عزیزم، استاد فرهیخته، دکتر بهزاد قره‌یاضی به واسطه همه کارهای بزرگی که انجام دادند شاد و قرین رحمت الهی است. خداوند به خانواده محترم ایشان، والده، خواهر، همسر و فرزندانشان صبر عنایت فرماید. زنده یاد دکتر قره‌یاضی یک چهره علمی شاخص در سطح بین‌المللی در میان متخصصین ژنتیک، کشاورزی و بیوتکنولوژی در جهان بود».

دکتر قره‌یاضی با علم به اینکه تغییر و تلاش برای دستیابی به اهداف جمعی هزینه دارد، شجاعانه مبارزه می‌کرد. اما عزت، سربلندی و احترام به‌عنوان یک چهره علمی در جهان، تبدیل به یک نقطه ضعف و پاشنه آشیل برای منزوی‌کردن او در وطن شد. فقدان شخصیتی چون دکتر بهزاد قره‌یاضی رخدادی بزرگتر از مرگ یک تن است؛ چرا که او به عنوان حامی راستین شفافیت و پوینده راه دانش سرمایه‌ای برای کشور و حتی بشریت بود. زنده‌یاد قره‌یاضی قربانی جریانی شد که همه‌ی عمر حرفه‌ای خود را صرف مبارزه علیه آن کرد: دروغ، خرافه و شبه علم.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.