بررسی تبعات اقتصادی محدودیت واردات نهادههای تراریخته
کمیسیون تلفیق، بهتازگی بندی به لایحه بودجه سال ۹۷ افزوده است که در صورت تصویب آن، برای واردات هرگونه نهاده تراریخته از جمله نهاده های دامی محدودیتهایی جدی اعمال خواهد شد. این در حالی است که حتی اتحادیه اروپایی هم، برخلاف تمام شایعاتی که سعی در القای ممنوعیت مصرف تراریخته در این قاره دارند و با داشتن قوانین دقیق، تاکنون ممنوعیتی برای مصرف محصولات تراریخته در نظر نگرفته است. شاید بتوان یکی از مهمترین دلایل سیا ست اتحادیه اروپایی مبنی بر مصرف محصولات تراریخته را، علاوه بر احراز سلامت تراریخته های دارای مجوز در اهمیت مصرف این محصولات به عنوان خوراک دام دانست. منع مصرف تراریخته ها به معنی مختل کردن ۹۰درصد تولیدات صنعت دام و طیور در اروپا خواهد بود.
به گزارش مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران به نقل از عیارآنلاین، طبق گزارش کمیسیون تلفیق بودجه ۱۳۹۷ کل کشور، به پیشنهاد کمیسیون تلفیق بودجه مجلس شورای اسلامی، بندی به لایحه بودجه سال آینده الحاق شده است که در صورت تصویب آن، واردات هرگونه محصول تراریخته بدون مجوز وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جهاد کشاورزی سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان پدافند غیرعامل ممنوع میشود و محصولات تراریخته وارداتی دارای مجوز نیز با تعرفه وارداتی بالا مواجه خواهند شد. در این نوشتار به بررسی تبعات اقتصادی و سیاسی این بند از لایحه بودجه ۹۷ خواهیم پرداخت.
بهطورکلی تعرفه انواع گوناگونی دارد که برحسب هدف، میتوان آنها را بهصورت زیر تقسیمبندی کرد:
طبقه بندی تعرفه بر اساس هدف
مالی: به منظور تامین بودجه کشور وضع می شود.
حمایتی: به منظور حمایت از تولیدات ملی وضع می شود.
ارشادی: منظور آن است که متقاضی به جای خرید کالای الف، کالای ب را بخرد یا از مبادله با یک کشور به مبادله با کشور دیگر تمایل یابد.
تعرفهها و یا محدودیت های فنی واردات جزء ابزارهای بازرگانی در اعمال سیاستهای حمایتی دولتی هستند. طبق تقسیمبندی فوق اگر فرض بگیریم هدف کمیسیون تلفیق بودجه از اعمال تعرفه بالا برای نهاده های دامی تراریخته تأمین مالی دولت نبوده و هدف ارشادی یا جایگزینی واردات نهاده غیرتراریخته با نوع تراریخته آن را دارد، ابتدا باید امکانسنجی این عمل و تجارب سایر کشورها را بررسی کنیم.
عدم توجیه اقتصادی واردات نهاده های دامی غیرتراریخته در جهان
امروزه بیش از ۸۰ درصد محصولات تراریخته مورد کشت در جهان شامل سویا و ذرت تراریخته است (سهم بیش از ۵۰درصدی سویا و بیش از ۳۰درصدی ذرت) و زمانی که ما میزان تولید جهانی نوع غیرتراریخته با تراریخته این نهادهها را مقایسه میکنیم ملاحظه میشود که نزدیک به ۹۰درصد سویای تولیدی جهان از نوع تراریخته و تنها ۱۰الی۱۵درصد سویای غیر تراریخته در بازارهای جهانی موجود است. بنابراین اگر هدف کمیسیون تلفیق مجلس از اعمال تعرفه بالا برای نهادههایی نظیر سویا، ترجیح واردات نوع غیر تراریخته آن نسبت به نوع تراریخته توسط واردکنندگان باشد باید پذیرفت که میزان دسترسی این نوع کالا در جهان محدود است و از سوی دیگر در صورت دسترسی کامل به اندازه نیاز صنعت دام و طیور کشور، واردات این نوع نهاده برای تولیدات محصولات پروتئینی توجیه اقتصادی نخواهد داشت، چراکه بنا به اظهارات مسئولین وزارت جهاد کشاورزی نهادههای دامی غیرتراریخته نسبت به نوع تراریخته آن گرانتر هستند و در صوت جایگزینی نهادههای دامی تراریخته با نوع غیرتراریخته قیمت نهایی محصولات پروتئینی نیز بالا خواهد رفت.
شکل ۱: مقایسه سطح زیرکشت برخی نهادههای دامی تراریخته و غیرتراریخته در جهان
همین امر موجب میشود بسیاری از کشورهای واردکننده نهادههای دامی، واردات نوع تراریخته را به نوع غیرتراریخته ترجیح دهند. در برخی کشورها نظیر اتحادیه اروپا که دولتها و مصرفکنندگان آن بیشترین حساسیت را نسبت به مصرف محصولات تراریخته دارند تغذیه دامی محصولات تراریخته بلامانع دانسته میشود، بهطوریکه بالای ۹۰ درصد سویای وارداتی در این اتحادیه از نوع تراریخته است! بنابراین قبل از اعمال چنین محدودیتهایی در مبادی وارداتی کشور باید دید آیا خرید نهاده های غیرتراریخته با قیمت بیشتر، آنهم برای تغذیه دام و طیور برای تولیدات پروتئینی ما دارای مزیت است؟ و اگر مزیت خاصی برای آن متصور است چرا کشورهای دیگر چنین راهی را در پیش نگرفتهاند؟!
۹۵درصد سویای مصرفی اتحادیه اروپا وارداتی و از نوع تراریخته است
قانون ممنوعیت واردات محصولات تراریخته در حالی توسط مجلس شورای اسلامی پیشنهاد میشود، که به عنوان مثال در اتحادیه اروپا، بیش از ۹۰درصد سویا و بیش از ۲۵درصد ذرت مصرفی صنعت دام و طیور، وارداتی و از نوع تراریخته است! اتحادیه اروپا بزرگترین صادرکننده گوشت و محصولات پروتئینی در جهان است و تولید این پروتئینها به مصرف سویا وابسته است. بنا بر اطلاعات موجود در سایت EuropaBio و سرویس مطالعات خارجی سازمان USDA بخش اعظم سویای صنعت دام و طیور اروپا وارداتی و از نوع تراریخته است.
در اروپا برای تولید هر کیلوگرم تولیدات گاو (شیر و گوشت) ۱۷۳گرم سویا، تولید هر کیلوگرم گوشت خوک ۲۶۳ گرم سویا و هر کیلوگرم تولیدات طیور (گوشت و تخممرغ) ۸۸۲ گرم سویا مصرف میشود. میزان تولید داخلی سویای اروپا تنها ۱٫۷میلیون تن است که این مقدار فقط ۵درصد نیاز اتحادیه اروپا را تأمین میکند و این اتحادیه ۹۵درصد نیاز سویای خود را از طریق واردات تأمین میکند. حجم واردات سویای تراریخته اتحادیه اروپا سالانه ۳۴میلیون تن، معادل۶۰کیلوگرم برای هر شهروند اروپایی است که این حجم سویای تراریخته از آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی (که فناوری تراریختی را پذیرفتهاند) وارد اروپا میشود.
شکل ۲: واردات سالانه سویا تراریخته به اتحادیه اروپایی
اتحادیه اروپا در تمامی محصولات کشاورزی بهغیراز سویا به خودکفایی بالای ۱۰۰درصدی دست یافته است. دراینارتباط در سایت EuropaBio اذعان شده است با توجه به شرایط فعلی اروپا، اعمال محدودیتهای واردات سویای تراریخته در وضعیتی که وصول به خودکفایی و تولید این محصول در کشورهای اروپایی فراهم نیست، نتیجهای جز افزایش قیمت مصرفی داخلی گوشت و سایر تولیدات پروتئینی، و از دست رفتن سهم صادرات محصولات پروتئینی اروپا نخواهد داشت.
شکل ۳: اینفوگرافی وابستگی صنعت دام و طیور اروپا به واردات سویای تراریخته
ارتباط مستقیم بین نوسانات قیمت نهادههای دامی و قیمت محصولات پروتئینی کشور
از بین نهادههای دامی کنجاله سویا یکی از مهمترین منابع تغذیه دام و طیور و منبع اصلی تأمین پروتئین موردنیاز طیور و درنتیجه از مهمترین نهادههای تولید گوشت مرغ، تخممرغ، گوشت گوساله و شیر در ایران و بسیاری از کشورهای جهان است. هماکنون سالانه نزدیک به ۵/۲میلیون تن کنجاله سویا در کشور مصرف میشود که بخش قابلتوجه آن در بخش خوراک طیور و دام است. وابستگی روزافزون صنعت دام و بهویژه طیور کشور به کنجاله سویا و ذرت منجر شده تا هرگونه نوسان قیمت این محصولات از نگاه فعالان بازار آن بهدقت و حساسیت پیگیری شود، بهطوریکه اگر به مدت چند روز عرضه این کالا به بازار با اخلال مواجه شود، بازار گوشت و مواد پروتئینی کشور بهشدت تحت تأثیر قرار خواهد گرفت! نمودار زیر ارتباط نزدیک قیمت نهاده سویا بر روی قیمت نهایی گوشت مرغ و تخممرغ را نشان میدهد. در سالهایی که قیمت سویا در بازار افزایش یافته است بلافاصله قیمت تولیدات پروتئینی نیز بالا رفته است.
شکل ۴: تاثیر مستقیم نوسانات قیمت کنجاله سویا بر نهاده های پروتئین در سال های 88 تا 96
عدم شکوفایی ظرفیت تولید داخلی نهادههای دامی، با اعمال تعرفه بالا بدون طراحی «سبد حمایتی»
اگر هدف کمیسیون تلفیق مجلس از پیشنهاد این لایحه حمایت از تولید داخلی است باید دید آیا درحال حاضر شرایط ارتقای تولید داخلی این نهادهها و تأمین نیاز صنعت دام و طیور برای کشور فراهم است یا خیر؟ هم اکنون بالای ۷۰ درصد نیاز سویای ما وابسته به واردات است ولی مسلماً کشور ما توانایی افزایش ظرفیت تولید نهادههای دامی و بینیازی از واردات را دارا است، ولی برای حمایت از این تولیدات باید «سبد حمایتی» طراحی شود و صِرف اعمال تعرفه بالا آن هم به یکباره و بدون توجه به فراهم کردن سایر زیرساختهای افزایش بهره وری تولید این محصولات، می تواند منجر به آسیب دیدن بدنه صنعت دام و طیور و مصرفکنندگان نهایی تولیدات پروتئینی شود.
بهعبارتدیگر درصورتیکه ظرفیت افزایش تولید داخلی برخی نهادههای وارداتی دام و طیوری نظیر کنجاله سویا در کوتاهمدت برای کشور فراهم نشده باشد؛ اعمال تعرفههای بالا برای آن، نتیجهای جز افزایش قیمت تمامشده محصولات پروتئینی؛ و یا روی آوردن به واردات این محصولات و نیل کشور به وابستگی در پی نخواهد داشت! بنا بر پیشبینیهای کارشناسان این تصمیم در صورت اجرایی شدن میتواند قیمت محصولات پروتئینی را بین۳۰ الی۵۰ درصد افزایش دهد که این امر در نهایت به ضرر مصرفکنندگان (مخصوصاً اقشار کمدرآمد جامعه) خواهد بود.
برخی اثرات مثبت اعمال تعرفه بالا برای روغن های وارداتی تراریخته
در شرایطی که اروپا بهعنوان بزرگترین منطقه محدودکننده محصولات تراریخته در جهان، همچنان خود به واردات و مصرف نهادههای دامی تراریخته مبادرت میکند به نظر میرسد اعمال تصمیماتی عجولانه در ارتباط با محدودیت واردات نهادههای مصرفی صنعت و طیور، که حدود۹۰درصد کل واردات نهادههای دامی را شامل میشود، تا زمانی که زیرساختهای ارتقای بهرهوری تولید داخلی این نهادهها و وصول به خودکفایی در این محصولات برای کشور فراهم نیست، میتواند وضعیت تولید و بازار مصرف محصولات پروتئینی را با مشکل روبرو کند.
اما برخلاف نهاده های دامی، اعمال تعرفه برای سایر محصولات تراریخته نظیر روغن ها که مصارف مستقیم دارند و اعمال تعرفه بالا برای آن ها سایر بخشها را تحت تأثیر قرار نمیدهد میتواند اثرات مثبتی برای کشور در پی داشته باشد. در حال حاضر سالانه حدود ۹۰۰ میلیون دلار صرف واردات روغنهای نباتی و حیوانی میشود و سرانه مصرف روغن در ایران به ۲۰ کیلوگرم رسیده که حداقل هفت کیلوگرم بیش از سرانه مصرف جهانی است. بر اساس گزارشهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیشترین درصد مرگومیر در ایران مربوط به سکته قلبی و ناشی از گرفتگی عروق است که استفاده از روغنهای کم کیفیت میتواند یکی از دلایل آن باشد. به همین منظور وزارت جهاد کشاورزی میتواند به کمک وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اجرای برخی سیاستها نظیر همین اعمال تعرفه بالا برای واردات روغنهای تراریخته، در کاهش مصرف بیرویه روغن و جایگزینی مصرف روغنهای باکیفیت تأثیرگذار باشد.
تهیه و تنظیم: پویان مرتضوی