موضع علم در رابطه با محصولات تراریخته چیست؟
وقتی درباره محصولات اصلاح شده ژنتیکی صحبت میکنیم، درباره یک روش خاص و محصول خاص سخن نمیگوییم. روشهای متعددی برای اعمال این دست ورزی ها وجود دارد که بخشهای مختلفی از ساختار یک محصول را هدف میگیرد. هرکدام از این روشها تکنیکهای خاصی را دنبال کرده و مسیر مشخصی را پیش میبرند که با دیگری متفاوت است. نکته دوم و مهم دیگر (که گاهی پایه عمده استدلال مخالفان است) این است که در طبیعت و محصولات دامی، کشاورزی و حتی ساختار موجوداتی که در اطراف ما هستند، ما تقریبا هیچ مورد طبیعی نداریم. گندمی که امروز به شکل طبیعی کاشت و برداشت میشود نیز حاصل دستکاری ژنتیک در یک بازه زمانی طولانی است که بهطور تدریجی توسط انسان صورت گرفته است. ذرت امروزی کوچکترین شباهتی با ذرت اولیه ندارد و ما در طول زمان و با اصلاح بذر و استفاده از بذرهایی که نتیجه بهتری داشتهاند ساختار ژنهای آن را تغییر دادهایم و به عبارتی آنچه امروز میبینیم، حاصل اصلاح ژنتیکی عمدی و تدریجی انسان است.
آیا این دست ورزی ها امن است؟ اگر بخواهیم این سؤال را به طور عمومی و به این گستردگی مطرح کنیم جواب آن ساده است. بله، ميتوان با اطمینان گفت كه محصولات اصلاح شده ژنتیکی، امن و ایمن هستند. اجماع جامعه علمی در زمینه امنیت این محصولات از اجماع آنها در زمینه وقوع گرمایش زمین بیشتر است و تاکنون هیچ مدرک و سندی که نشان از خطرناک بودن این محصولات باشد، به دست نیامده است، البته ممکن است در مورد یک محصول خاص یا تغییر یک ژن ویژه نگرانی یا ملاحظاتی وجود داشته باشد، اما این روند، عمومی نیست و اگر در مورد کلیت محصولات تراریخته صحبت میکنیم، جواب، قاطع است.
البته طرفداران خطرناکبودن محصولات تراریخته در پاسخ به این اجماع به سراغ تئوری توطئه میروند. آنها دانشمندان را به همدستی با صاحبان صنایع متهم میکنند و بیان میکنند که اولا نمیتوان به نظر دانشمندان اعتماد کرد و دوم اینکه چون زمان کافی از معرفی محصولات تراریخته نگذشته است، ما نمیتوانیم از اثرات درازمدت آن مطمئن باشیم. نکته دوم، نکته مهمی است. ما باید در نظر داشته باشیم که علم بر مبنای دادهها و روندها کار میکند و فرقش با طالعبینی و جادوگری این است که آینده را پیشگویی نمیکند. آیا ممکن است در هزار سال آینده انسان بهجای دو دست، چهار دست داشته باشد. علم به شما میگوید تمام دادههاي ما، تحقیقات ما، روند تاریخ تکامل و هرچه که میدانیم پاسخی که به این پرسش میدهد منفی است، اما شما درمقابل میتوانید استدلال کنید که چون زمانی سپری نشده، ما مطمئن نیستیم. حرف شما زمانی مورد توجه قرار میگیرد که مسیر استدلالی برای آن نداشته باشید و منطق علمی را بیان کنید که حداقل امکانپذیربودن آن را پیش بیاورد. اگر استفاده از محصولات تراریخته در آینده ممکن است بر سلامت ما اثر بگذارد، آیا این فقط یک نگرانی کور است یا بر مبنای روندی است که مشاهده میکنیم؟
بخش اول انتقاد اما بخش قدرتمندتر و البته بیپایهتری است. کسانی که دانشمندان، محققان و جامعه علمی را به توطئه علیه انسان متهم میکنند خود نیز در معرض اتهام مشابهی قرار دارند. قدرت لابیهای کشاورزی و تولیدات محصولات کشاورزی در غرب و در کشورهای دیگر بهقدری بوده و هست که از تغییر روند کشاورزی، مدرنشدن آن و بهینهشدن آن احساس خطر کنند. بهینهشدن روند تولید و توزیع و ارزش مواد غذایی تراریخته، میتواند بخشهای مهمی از اقتصاد سنتی کشاورزی و دامداری را تغییر دهد و طبیعی است که نیروهای مهمی در این راه متضرر شده و در مقابل آن دست به مخالفت بزنند. از سوی دیگر روند کسانی که خود را حامی محیط زیست میدانند و در سالهای اخیر به بهانه آسیبهای زیستی، بازار شگفتانگیز، گرانقیمت، تشریفاتی و البته بیحاصل مواد ارگانیک را پدید آوردهاند، نمونهای از سوءاستفاده اقتصادی از هراسافکنی میان مردم درباره محصولات تراریخته است.
به نظر میآید مانند هر داستان علمی دیگری که دربردارنده مناقشه باشد، دراینباره نیز رسانهها و مردم باید به سراغ مراجع معتبر بروند. ببینید جامعه علمی (فراتر از گروههای فعال ایدئولوژیک) چه میگویند و چه نظری دارند و اگر حرف آنها را قبول ندارید، راه علم باز است میتوانید قدمبهقدم (اگر وقت، انرژی و توان آن را دارید) مسیری را که علم دنبال کرده است مرور کرده و دوباره بپیمایید تا خود به نتیجه برسید، اما اگر در گرمایش زمین، ما نه به سخن سیاست مداران که به سخن دانشمندان و اجماع آن ها گوش میدهیم و آن را معتبرتر میدانیم، به نظر میرسد راه درست در زمینه محصولات تراریخته نیز چنین است.
پوریا ناظمی – خبرنگار حوزه علم
منبع: روزنامه شرق
واقعا شما استدلالهای متین ضد تراریخته را نمی بینید؟
بسیار عالی. یکی ار بهترین مقالاتی که راجع به محصولات تراریخته خواندم. تئوری توطئه در ایران طرفداران زیادی دارد اما صف طرفداران علم از صف طرفداران تئوری توطئه جداست.