چالش بیوتکنولوژی با جزمیتهای جناحی
فناوری مهندسی ژنتیک گیاهی مزایای منحصر به فردی به ویژه از نظر اقتصادی دارد. این برتری منجر به چالش هایی شده است که در ایران با نزدیک شدن به تولید ملی پررنگ تر جلوه می کنند.
توسعه دانش بیوتکنولوژی و فناوریهای نوین مهندسی ژنتیک گیاهی درهیچ كجای دنیا مانند کشورمان تاکنون دستخوش مخالفت و چالشهایی با رنگ و بوی سیاسی و جناحی قرار نگرفته است. امواج مخالفت چه بسا بر مشقت پژوهشگران این حوزه درگذر از آزمایشگاه و مزارع تحقیقاتی نیز میافزاید. پژوهشگرانی که تنها با انگیزه منافع ملی گام در این وادی نهادهاند اینک چه بسا ناگزیر باشند در برابر سیل اتهامات در مواردی از جمله عدم همسویی خود با کمپانیها به زعم مخالفان جهانخوار دفاع كنند. آیا با چنین راه دشواری در نهايت اهداف این شاخه ازعلم و فناوری در کشورمان تحقق پیدا خواهد كرد؟ مخالفان نام آشنای این وادی در سالهای اخیر از هر تریبون و رسانهای بهره گرفته و میگیرند تا به ترسیمی وحشتزا از محصولات تراریخته بپردازند؛ محصولاتی که به ادعای آنان قرار است توسط کمپانیهای چند ملیتی با عرضه در کشورهای جهان سوم و به خصوص ایران به گسترش بیماریهای خطرناک و نابودی محیطزیست مبادرت و سرانجام تولیدکنندگان داخلی را به خود وابسته كنند. چنین ترسیمی آن گاه که اعتبارات کلان ملی و رسانه صدا و سیما نیز دراختیارشان قرار میگیرد، پرسشهای پرشماری نیز در اذهان متبادر مي كند که آیا این رسانه برای وصل یا فصل کردن آمده است؟ در این مجال به چند مورد از این برنامه و شیوههای مخالفت اشاره و داوری را به خرد جمعی جامعه که همواره سره را از ناسره به خوبی جدا ميكند وامیگذاریم. برخي افراد در سالهای اخیر و در هر مجالی از مصاحبه و سخنرانی و به هر مناسبتی و در تونلی از وحشت و کابوس، بر محصولات تراریخته و پژوهشگران آن میتازند. محورهایی که در تمام مواضعشان تکرار ميكنند، ارائه لیست بلندبالایی از بیماریهای خطرناک است که در غیاب پزشکان متخصص و با وجود تکذیب مسئولان بهداشت کشور ادعا میكنند كه از طریق این محصولات در مصرفکنندگان ایجاد میشود. اين اظهارنظرها به طور عمده با نماهنگهایی از تصاویر کودکان عجیبالخلقه، سرنگ و چنگالهای خونآلود آغاز شده و بیاختیار فیلمهای آلفرد هیچکاکی را تداعی مي كند. این سخنرانیها با تاکید بر برنامههای نسل کشی قدرتهای جهانی توسط شرکتهای چندملیتی و نیز با آرایههایی از اشاره به جنایات داعش و صهیونیستها از محورهای مکرر تزیین ميشود. اين افراد از اینکه ادعا كنند که توسعهدهندگان فناوری مهندسی ژنتیک گیاهی در کشورمان همسو و هماهنگ با این کمپانیهای اختاپوسی بوده و مطامع آنها را اجرا می کنند، هیچ ابایی از ریسکهای اتهام زنی نيز ندارند. ایشان به صورتی ترجیعبند پس از هر هشدار از جهنم محصولات تراریخته بلافاصله به توصیه دلسوزانه برای مصرف محصولات ارگانیک میپردازند. اينها اگر در جایی خبر کذب از کشت یک میلیون هکتار برنج تراریخته در کشور را می دهند اما در جايي ديگر از عدم کشت این محصول ابراز خرسندی ميكنند و پس از هر اشاره به موارد فنی، سری نيز به حوزههای سیاسی و جناحی و… زده تا که بر این محصولات لعابی از نگرانیهای امنیتی بزنند. این متخصصان یکه تاز در مهندسی ژنتیک، محیط زیست، بیماریهای مختلف و ضدجاسوسی اين اواخر در مستندي فراز شگفت آوری بدیعی را به سنت مالوف خود افزودند. به راستی چرا باید به خود اجازه دهیم در یک بحث فنی و علمی از چهرههایی استفاده كنيم که نام و نمایشان از دغدغههای مردم نسبت به تجاوز دشمن خارجی تنها باید بکاهد؟ آیا این روشها نوعی استفاده ابزاری از این بزرگواران تلقی نمیشود؟ به نظر می رسد دولت دوازدهم و وزارتهای مرتبط با پژوهشهای مهندسی ژنتیک باید هر چه زود تر در ابهامزدایی این فضای افترایی بکوشند. برای چنین فوریتی ضرورت طرح این دیدگاهها تنها در محافل تخصصی و تا دستیابی به یک وفاق ملی بهشدت به چشم می خورد. بدون تردید تداوم این فضای مه آلود هم از زشتی اتهام جاسوسی و … کاسته و هم با گسترش ترس و وحشت براحساس ناامنی جامعه می افزاید. جامعه ای که با وجود آسیب های روانی آشکار و متاثر از این تبلیغات هر لقمه از غذایش با دلشوره و تجسم آن سرنگهای خون آلود همراه خواهد بود.
عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی
منبع: روزنامه قانون