تجلی ارتجاع در شبه مستند “چشمان بیدار”

چشمان بیدار عنوان شبه مستندی است که به تازگی ساخته شده و مواضع نادرست آن نسبت به فناوری مهندسی ژنتیک اعتراض جامعه علمی را در پی داشته است. یادداشت زیر در این باره از سوی یکی از صاحب‌نظرات زیست‌فناوری به دست مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی رسیده است.

1ـ هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات خود به سوءاستفاده از جریان‌های زیست‌محیطی برای پیاده کردن اهداف امریکا در کشورهای دیگر تصریح می‌کند.[1] صلح سبز بزرگ‌ترین و متنفذترین گروه زیست‌محیطی جهان است که روابط مالی آشکار با بنیادهای صهیونیستی دارد. بخش قابل توجهی از تأمین مالی 360 میلیون دلاری این جریان از سوی بنیادهای صهیونیستی همچون بنیاد ترنر، تایدز، بنیاد نیویورک تایمز، بنیاد راسموسن، بنیاد فریدمن، بنیاد شرمن، بنیاد راکفلر، بیناد سن دیگو، بنیاد سن فرانسیسکو، بنیاد سیاتل، بنیاد جامعه کالیفرنیا، بنیاد جامعه شیکاگو، بنیاد باکستر، بنیاد هاوکینز، بنیاد سندرز، بنیاد دیوید پاکارد، بنیاد ادوارد، بنیاد داج، بنیاد گیبسون، بنیاد هارولد هاس‌چایلد، بنیاد ریچارد گلدمن، بنیاد مک آرتور، بنیاد مکس لوینسون، بنیاد فایزر، بنیاد رکس، … صورت می‌گیرد. تشکیک در بهره‌مندی کشور از انرژی هسته‌ای در دهه 50 تا 70 شمسی و راه‌اندازی جریان فناوری‌هراسی در دهه‌های 80 و 90 علیه مهندسی ژنتیک حاصل فعالیت گروه‌هایی همچون صلح سبز است. این گروه‌ها مأموریت دارند تحت لوای شعارهای زیبای زیست محیطی و سلامتی، فراهم‌سازی مقدمات انحصار در فناوری و ایجاد عقب ماندگی در کشورهای هدف را از طریق تمرکز بر سه حوزه انرژی صلح آمیز هسته‌ای، مهندسی ژنتیک و صنعت دنبال کنند. صلح سبز دارای دو معاونت مقابله با انرژی هسته‌ای و مقابله با مهندسی ژنتیک است و نقش اساسی در هدایت افکار عمومی برای به تصویب کنوانسیون آب و هوایی پاریس داشته است.

2ـ پس از خودداری امریکا از همکاری با ایران در ساخت نیروگاه اتمی، شرکت کرافت ورک یونیون احداث نیروگاه هسته‌ای بوشهر را در سال 1354 آغاز و مذاکرات برای انعقاد قرارداد ساخت نیروگاه هسته‌ای دارخوین آغاز می‌شود. اعتراضات اجتماعی علیه ظلم ستمشاهی به سمت مقابله با این فناوری هدایت می‌شود و در نهایت باعث توقف قرارداد ساخت نیروگاه دارخوین می‌شود ولی ساخت نیروگاه بوشهر به کندی ادامه می‌یابد. در سال 1357 دانشجویان ایرانی که مشغول آموختن دانش هسته‌ای در آلمان بودند، نامه سرگشاده‌ای خطاب به حضرت امام (ره) در پاریس منتشر کردند با این محتوا که تولید برق هسته‌ای و تأسیس نیروگاه‌های هسته‌ای از جمله بوشهر به‌عنوان خیانتی بزرگ به کشور معرفی شده بود. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی همزمان با توقف ساخت نیروگاه بوشهر، مطالب گسترده‌ای علیه فناوری هسته‌ای از جمله مطالب مفصلی در روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب جمهوری اسلامی در مضرات فناوری هسته‌ای منتشر شد. در یکی از این مطالب با عنوان «نیروگاه‌های هسته‌ای: خیانت آشکار به خلق ما» آمده است: «سازندگان نیروگاه‌های اتمی ادعا می‌کنند که این نیروگاه‌ها کاملا بدون خطر می‌باشند… نیروگاه‌های اتمی که امروزه برای تولید انرژی مورد استفاده قرار می‌گیرند می‌توانند خطرات جبران‌ناپذیری را در اثر ورود مواد رادیواکتیو به محیط زیست وارد سازند… مواد رادیواکتیو به طرق مختلف وارد بدن انسان می‌شود و در داخل بدن در نقاط حساس جایگزین می‌شود… تشعشعات مواد رادیواکتیو… باعث نقص عضو نوزادان می‌شود… موجب پیدایش امراض مختلفی نظیر آب‌مروارید، ریزش موی سر، سرطان خون و سرطان پوست و ضایعات ژنتیکی دیگر می‌گردد…». همچنین در اسفند 1361 استاندار و مسئولان استان‌ بوشهر در دیدار با هاشمی رفسنجانی با دنبال کردن ساخت نیروگاه‌ هسته‌ای بوشهر مخالفت کردند[2].(+)

3ـ آقای حیدر رحیم‌پور ازغذی، از بزرگان حوزه علمیه مشهد و از شاگردان برجسته آیت‌الله العظمی شیخ مجتبی قزوینی، خاطره‌ای آموزنده درباره روش استعمار برای جلوگیری از پیشرفت کشورها تعریف می‌کند. هژبر یزدانی از افراد کلیدی اقتصاد ایران و دوست محمدرضا پهلوی بود و به دلیل شغل پدرش به دامداری علاقه‌مند بود. آقای رحیم‌پور ازغذی بر حسب اتفاق برخوردی با وی داشته و هژبر از او دعوت می‌کند از مزرعه و دامداری وی بازدید کند. هژبر نژادی از گوسفندهایی به بزرگی گوساله را به وی نشان می‌دهد که به تازگی به ایران وارد کرده و قصد داشت با پرورش آنها تحولی در دامداری ایجاد کند. وی همانجا از هژبر قول می‌گیرد یک جفت از این گوسفندهای بزرگ را داشته باشد. فردای آن روز که آقای رحیم‌پور ازغذی برای بردن آنها می‌رود، متوجه می‌شود مأموران ساواک همه گوسفندها را به رگبار بسته‌اند. آقای رحیم‌پور ازغذی اضافه کرد که پس از انقلاب نیز مشابه این رویه ادامه یافته و برای مثال از آزمایش‌های یکی از دانشمندان کشور در حوزه مهندسی ژنتیک برای اصلاح نژاد گوسفند به بهانه خطرات موهوم که به مهندسی ژنتیک نسبت داده می‌شود جلوگیری شد.

4ـ مهندسی ژنتیک مدرن به اصلاح نباتات سرعت بخشیده و امکان تولید محصولات اصلاح شده و تراریخته را با توجه به شرایط اقلیمی و نیاز غذایی فراهم کرده است. بهره‌برداری از این فناوری برای کشورهای تولید کننده محصولات تراریخته، کشاورزی پایدار، سالم تر و استقلال غذایی را به ارمغان آورده است. در برابر، وابستگی کشورمان به واردات محصولات غذایی از سال 1384 تا 1391 حدود پنج برابر افزایش یافته و در صدر این واردات (3 تا 5 میلیارد دلار) محصولات تراریخته قرار داشته است. با وجود این، هر زمان عزم تولید داخلی این محصولات شد، صداهایی در جهت مقابله با این تحول بزرگ بلند شده است. دور اول این جنجال‌ها در دهه هشتاد با سفر مسئول مقابله با مهندسی ژنتیک در خاورمیانه از صلح سبز به ایران همراه بود که منجر به توقف تولید برنج اصلاح شده و تراریخته ایرانی شد. واردات این گونه محصولات البته تا 5 میلیارد دلار در سال در سکوت معترضان امروز این محصولات ادامه یافت. دور جدید این جنجال‌ها نیز با اعلام خبر شروع فرایند ارزیابی و صدور مجوز محصولات تراریخته تولید داخل در سال 1394 آغاز شد.

5ـ در دور جدید تحرکات جریان مخالف محصولات تراریخته (از سال 94) علیه تولید داخلی این محصولات تلاش شده است از طریق ترجمه و انتشار وسیع دروغ‌های برخی رسانه‌های غربی و صلح سبز علیه این فناوری و نفوذ در مراکز قدرت نسبت به این فناوری در جامعه هراس افکنی شود. یکی از لیدرهای داخلی این جریان حتی در مصاحبه‌ای به تلاش برای ترساندن مردم از طریق القای امور خلاف واقع تصریح می‌کند.[3] (+) اخیرا به سفارش “سازمان پدافند غیرعامل” (که مع‌الاسف تعدادی از افراد صاحب مسند و مسئولیت در بازکردن در های واردات پنهانی محصولات تراریخته از سال 1395 در آن رفت و آمد داشته و تا سمت مشاور فرمانده محترم سازمان پدافند غیر عامل نفوذ کرده‌اند) شبه مستندی با عنوان «چشمان بیدار» مجموعه‌ای از این مطالب خلاف واقع را به همراه تصاویر و موسیقی خاص برای هراس‌افکنی علیه محصولات تراریخته تهیه و منتشر شده است. این امر نشان‌دهنده عمق نفوذ این جریان در بدنه تصمیم‌گیری کشور است. در حالی که امریکا از طریق مهندسی ژنتیک در حال تکمیل سلطه خود بر امنیت غذایی کشورهای دیگر است، با انتشار دروغ و هراس افکنی در رسانه‌های جهان این فناوری را از دسترس دیگران دور نگه می‌دارد. کاگردان مستند «چشمان بیدار» دانسته یا ندانسته به ترجمه دروغ‌ها و تحلیل‌های این جریان جهانی به رهبری بنیاد صهیونیستی صلح سبز پرداخته است که برای مثال تنها به شرح تعدادی از آنها اشاره می شود

دروغ‌ اول: اینکه کشت محصولات تراریخته بومی به انحصار و سلطه شرکت‌های خارجی دامن می زند! (دقیقه 3 تا 7 قسمت اول). در پاسخ باید گفت: با تولید داخلی این محصولات خلاف این امر رخ خواهد داد و تولیدکنندگان از واردات بی نیاز خواهند شد.

دروغ‌ دوم: اکثر کشورها کشت تراریخته را ممنوع کرده‌اند (دقیقه 7:50 قسمت اول و ۱۸:۴۵ قسمت سوم) در پاسخ باید گفت: همه کشورهای جهان مصرف کننده این محصولات هستند و اکثر کشورها (بیش از 170 کشور از 207 کشور جهان) کشت این محصولات را مجاز می‌دانند و عدم کشت در چند کشور خاص این محصولات ارتباطی با سلامت آنها ندارد.

دروغ‌ سوم: مقاله سرالینی بر سرطان‌زا بودن تراریخته‌ها دلالت دارد (دقیقه 7:54 قسمت اول و دقیقه ۲۳ قسمت دوم). در پاسخ باید گفت: مقاله آقای سرالینی به دلایل متعدد از جمله استفاده از موش‌هایی که به خودی خود تا 96 درصد از سرطان می‌میرند و نقایص آماری در مقاله، توسط مراجع رسمی جهان در حوزه سلامت مردود دانسته شده و توسط مجله منتشر کننده بازپس گرفته شد.

دروغ‌ چهارم: پروتئین بی تی برای انسان سمیت دارد (دقیقه 17 تا 20 قسمت دوم). در پاسخ باید گفت: این پروتئین یک آفت‌کش مجاز در کشاورزی ارگانیک و بی‌نیاز از دوره کارنس (دوره مربوط به بین رفتن باقیمانده آفت‌کش در محصول) است؛ زیرا برای انسان مضر نیست و جنبه پروتئینی دارد.

دروغ‌ پنجم: پنبه تراریخته در هند موجب زیان کشاورزان و صنعت پنبه شد (دقیقه 8 و 20 تا 22 قسمت اول)؛ در حالی که هند با کشت پنبه تراریخته شیب نزولی تولید را معکوس کرد و در عرض ده سال از یک کشور وارد کننده پنبه به اولین تولیدکننده و صادر کننده پنبه جهان تبدیل شد. در حال حاضر بیش از 95 درصد از پنبه کاران هندوستان به پنبه تراریخته روی آورده‌اند.

دروغ ششم: کشورهای تولید کننده محصولات تراریخته خود مصرف کننده آن نیستند (دقیقه 18:20 قسمت اول). در پاسخ باید گفت:  بازار مبادلات جهانی این محصولات عکس این ادعا را ثابت می‌کند. برای مثال در آمریکا بیش از 95 درصد ذرت و سویا و چغندر قند و یونجه و درصد بالایی از محصولاتی مانند خربزه درختی و لوبیا و کدو تراریخته هستند. آمریکا وارد کننده محصولات یاد شده نیست و بنابراین خودش در درجه اول مصرف کننده محصولات تراریخته است. این وضعیت در مورد تمام تولید کنندگان محصولات تراریخته صدق می‌کند.

دروغ‌هفتم: تولید داخلی این محصولات تراریخته مصداق بیوتروریسم است !!!(دقیقه ۵:۳۵ قسمت دوم).  در پاسخ باید گفت: به عکس آنچه ادعا شده، اعتماد به دانشمندان داخلی و فناوری بومی تنها راه رفع چنین نگرانی است.

در نهایت، این مستند با اعلام اینکه «باید در گرفتن تکنولوژی و آموختن علم باید نفر اول باشید… اما در استفاده از فراورده و نتیجه آن باید نفر آخر باشید» از زبان  مشاور محترم فرمانده سازمان پدافند غیر عامل (دقیقه ۷ قسمت دوم) آن روی سکه نگرانی برای سلامت و محیط زیست را نشان می‌دهد. این مسیر بارها برای عقب نگه داشتن کشور دنبال شده است. شکی وجود ندارد که جریان‌های قوی ضد فناوری در جهان با پشتیبانی مالی، رسانه‌ای و اطلاعاتی قوی، انحصار استکبار جهانی در فناوری‌های نو و جلوگیری از پیشرفت کشورهای دیگر را دنبال می‌کنند. چرا باید ساده‌انگاری‌ها و ناشایسته‌سالاری‌ها موجب شود جریان‌هایی مانند صلح سبز بتوانند با ورود هر فناوری نو این گونه تئوری‌های عقب‌ماندگی و رجعت را به شخصیت‌های تأثیرگذار این کشور تحمیل کنند. کما اینکه متأسفانه این سخن درباره انرژی هسته‌ای نانو فناوری، شبیه‌سازی، فعالیت‌های پژوهشکده رویان و… هم گفته شد و در برخی موارد موفقیت آمیز هم بود.

منابع:

[1] Clinton, H. (2012). Hard Choices, p. 46, 111

[2]. تاریخ‌نگاری نیروگاه هسته‌ای بوشهر، خبرگزاری تسنیم، ۰۷ آبان ۱۳۹۲، به آدرس: http://tn.ai/174725

[3]. علی کرمی، از تراریخته با انتقال ژن تا ویرایش ژن، پایگاه خبری عصر ایران، ۳۰ بهمن 13۹۵، < http://www.asriran.com/fa/news/524612>.

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. ایرانی می گوید

    همیشه امنیت غذایی مهمترین جایگاه را دارد
    مرجع قضاوت در این موضوع کشور های اروپایی است نه آمریکا

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.