آیا تراریخته موجب افزایش مقاومت علفهای هرز شده است؟
چندی پیش دکتر حیات غیب از لیدرهای جریان ضد تراریخته در مصاحبهای با خبرگزاری تسنیم ادعا کرد کشت محصولات تراریخته موجب مقاومت علفهای هرز به علفکش شده و به همین دلیل نباید این محصولات را در داخل تولید کرد. وی گفته است: «تجارب جهانی و مقالات مختلف در کشورهای کشتدهنده محصولات دستکاری شده ژنتیکی حاکی از آن است پس از چهار تا پنج سال از کشت این محصولات، مقاومت ژنتیکی در علفهای هرز و حشرات آفات بروز کرده است و این میتواند یک فاجعه زیستمحیطی قلمداد شود.»
طرح مسئله مقاومت به علفکش گلایفوسیت از سوی مخالفان مهندسی ژنتیک با غفلت از یک مسئله مهم همراه است. علفکش گلایفوسیت یک علفکش عمومی با سابقه استفاده ۵۰ ساله است که اختصاص به محصولات تراریخته ندارد. حال آنکه محصولات تراریخته ۲۲ سال است کشت میشوند. همچنین ارقام مقاوم به علفکش تنها یک نوع از دهها نوع محصول تراریخته هستند. مهندسی ژنتیک گیاهی و تولید محصولات تراریخته فناوری بسیار گسترده شامل تکنیکها و صفات زراعی مختلف است و افزایش مقاومت علفهای هرز صرفا درباره نوعی از محصولات تراریخته که به علفکش مقاوم شدهاند صدق میکند. بنابراین حتی در صورت صحت چنین ادعاهایی نمیتوان از این طریق فناوری مذکور را به طور کلی زیر سوال برد.
مقاومت به علفکشها چندین دهه است از مسائل مطرح در کشاورزی بوده و اوج گرفتن آن به دهه ۱۹۸۰ میلادی یعنی پیش از کشت محصولات تراریخته باز میگردد. نمودارها نشان میدهد با رشد فناوری و صنعتی شدن کشاورزی این مسئله نمود یافته و اوج گرفته است و اختصاصی به محصولات تراریخته ندارد. توجه به چهار نمودار زیر درباره مقاومت علفهای هرز به علفکشها به روشن شدن مسئله کمک میکند.
شدت مقاومت ایجاد شده در علفهای هرز نسبت به هر یک از اقسام علفکشها در نمودار ذیل مقایسه شده است. بر این اساس، بیشترین مقاومت به علفکش در میان علفهای هرز نیز نسبت به علفکشهایی غیر از گلایفوسیت (G) مشاهده شده است.
نمودار۱: مقایسه شدت مقاومت به انواع علفکشها (Heap, 2018)
نمودار زیر نشان میدهد بیشترین تعداد مقاومت به علفکش در علفهای هرز نسبت به آترازین با ۶۶ گونه علف هرز و سپس ایمازتاپیر و تریبنورون با ۴۳ گونه مشاهده شده است و تعداد مقاومت ایجاد شده به علفکشهای دیگر از جمله گلایفوسیت در رتبههای بعدی تفاوت معناداری ندارند.
نمودار۲: تعداد گونههای مقاوم به هر علفکش (Heap, 2018)
نمودار زیر نشان میدهد بیشترین ایجاد مقاومت نسبت به علفکشها در آمریکا و اروپا مشاهده شده است که یکی از آنها به کشت محصولات تراریخته مقاوم به علفکش در سطح دهها میلیون هکتار میپردازد و کشت محصولات تراریخته مقاوم به علفکش ندارد. با فاصله زیادی از آمریکا و اروپا کشورهای استرالیا، کانادا، برزیل و چین قرار دارند که از کشورهای تولیدکننده محصولات تراریخته هستند. بنابراین مقاومت به علفکش در اروپا بیشتر از اغلب کشورهای تولیدکننده محصولات تراریخته بوده است.
نمودار۳: افزایش مقاومت به علف هرز به تفکیک کشورها در مقایسه با اروپا (Heap, 2018)
در نهایت نمودار ذیل به تبیین شدت مقاومت به علفهرز به تفکیک محصولات زراعی پرداخته است. همان طور که مشاهده میشود بیشترین مقاومت به علفکش در مورد علفکشهای مورد استفاده در مزارع گندم رخ داده است که از محصولات تراریخته نیست. در رتبه بعدی ذرت قرار دارد که بخش قابل توجهی از آن به صورت تراریخته کشت میشود. در رتبههای سوم و چهارم سویا و برنج قرار دارند که شدت مقاومت در هر دو تقریبا به یک اندازه بوده است و همان طور که میدانید یکی بیشتر از نوع تراریخته و دیگری کاملا از نوع غیر تراریخته کشت میشود. پنبه که بخش قابل توجهی از آن به صورت تراریخته کشت میشود با فاصله زیادی پایینتر از همه محصولات زراعی قرار دارد.
نمودار۴: افزایش مقاومت به علفهرز به تفکیک محصولات زراعی (Heap, 2018)
از آنچه گفته شد روشن میشود مقاومت علفهای هرز به علفکشها نه تنها اختصاص به گلایفوسیت و محصولات تراریخته ندارد بلکه این محصولات از این نظر نسبت به دیگر محصولات وضعیت بهتری دارند. حال چگونه است که عوامل داخلی جریان ضد تراریخته صرفا نگران مقاومت علفهای هرز نسبت به یک نوع علفکش هستند جای پرسش دارد. آن هم نه در طول دو دهه گذشته که ما مصرف کننده محصولات تراریخته بودهایم؛ بلکه این نگرانی پرسشبرانگیز صرفا زمانی ابراز می شود که دانشمندان کشور قصد ورود به باشگاه مهندسی ژنتیک زراعی و تولید محصولات تراریخته را دارند.