از خدمت تا خیانت- مردم ستیزی یا مردم باوری؟/نگاهی به برنامه تب تاب با حضور دکتر کرمی
مدتی پیش علی کرمی میهمان برنامه تب تاب بود تا به موضوع محصولات تراریخته بپردازد. در این یادداشت به طرح موضوعات تخصصی در برنامه های سرگرم کننده تلویزیونی نگاهی انتقادی می افکنیم و می پرسیم کارشناسانی که به صدا و سیما دعوت می شوند از چه فیلترهای علمی عبور می کنند؟
اول: محصولات تراریخته در برنامه تب تاب
در این نوشتار به اصل مطرح شدن یک بحث علمی و تخصصی در یک برنامه تلویزیونی سرگرم کننده می پردازیم. برنامه ای که اساسا برای موضوعات مردم پسند و پر طرفدار طراحی شده است!
سوال این است: آیا کاربرد مهندسی ژنتیک در کشاورزی و تولید محصولات تراریخته که معطوف به غذا و امنیت غذایی کشور است باید در محافل علمی و تخصصی مورد بررسی قرار بگیرد یا در برنامه های سرگرم کننده که برای جذب مخاطب طراحی می شوند؟ آیا ما در مورد دستاوردهای پژوهشگاه رویان، حیوانات تراریخته، فناوری هسته ای … (که بی گمان هر یک در جنبه هایی چالشی منتقدانی هم دارند) شبه کارشناسی را فرا می خوانیم تا روی صحنه رو به روی مردم بنشیند و یک جانبه از مضرات و خطرات آنها بگوید و با فریاد “آهای مردم ” ! لرزه به جان مردمانمان بیاندازد؟
اگر بنا بر آگاهی مردم و روشن کردن زوایای مختلف به کارگیری علم مهندسی ژنتیک در کشاورزی برای مردم است، آیا بهتر نبود که این مهم در یک برنامه علمی و با حضور یک مجری که واقف بر علم مهندسی ژنتیک باشد صورت می گرفت؟ آیا نباید در چنین برنامه ای از چهره های مطرح بیوتکنولوژی کشور استفاده میشد؟ دانشمندانی که بی طرفانه دور یک میز جمع شوند و مناظره ای در چهار چوب علم انجام دهند؟
آیا صحیح است که ابتدا یک فناوری را بدون استفاده از حتی یک تعریف دقیق و علمی تخریب کنیم و علیه آن تا می توانیم سم پاشی و غلط گویی کنیم و بعد بخواهیم که با ارسال یک کد مردم مخالفتشان را با آن فناوری ابراز کنند؟ (1). آیا ما در مورد فناوری نانو یا هوا-فضا مردم را تهییج می کنیم که با ارسال کدهای پیامکی با مخالفان علم همراهی کنند؟
گویا صدا و سیما به جای اینکه از قدرت خود در مدیریت افکار عمومی برای ارتقای رفاه و تعالی جامعه بهره ببرد از آن به عنوان اهرمی قوی برای فشار بر سیاست گذاران استفاده می کند تا قوانینی علیه مردم وضع کنند. به راستی یک شبه کارشناس که در پربیننده ترین شبکه تلویزیون عامدانه جهل را به مخاطبان تزریق می کند، در جهت حفظ منافع کدام اقلیت با فریاد «آهای مردم» کمر به ذبح منافع همین مردم بسته است؟
ادعاهایی همچون کوچک شدن آلت تناسلی پسران، دختر شدن پسران، پسر شدن دختران، بی غیرت شدن بخاطر مصرف محصولات تراریخته، ترشح هورمون از پلاستیک که دختر زایی را افزایش می دهد (2)، توهین به تمامی دانش آموختگان و پژوهشگران رشته های بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک است.
چنین ادعاهایی تنها واژگونه روایت کردن زحمات دانشمندان کشور نیست، بلکه به تمسخر گرفتن هم وطنانی است که با نادیده گرفتن اوضاع معیشتشان تازیانه ترس هم بر روح و روانش فرود می آوریم که آنچه بر سفره کوچکت چیده ای نیز سالم نیست چرا که تا زمانی که «ما» (به جای «ما» بخوانید: «صاحبان قدرت، رسانه و پول») وزارت جهاد کشاورزی را مجبور نکنیم غذای سالم در اختیار تو قرار نمی دهد! (3). پس با ما همراهی کن و کدی که می گوییم را پیامک کن تا سرطان نگیری و کلیه هایت محتاج دیالیز نشوند!(4).
دوم: مردم ستیزی یا مردم باوری؟
«عوامفریبی آن است که شخصی به جای استدلال و اقامه برهان برای اثبات یک عقیده، سعی میکند از راه تحریک احساسات و هیجانهای جمعی و توسل به عواطف مردم، نوعی تصدیق جمعی نسبت به نتیجه مطلوب خود به دست آورد و تحسین وپشتیبانی آنان را جلب کند». این همان روندی است که متاسفانه از سوی میهمان برنامه تب تاب به وضوح شاهد آن بودیم.
مشهور است که می گویند عوام فریبی دو اصل غیراخلاقی دارد. یک: دروغ هر اندازه که بزرگ تر باشد، مردم آسان تر باور می کنند. دو: اندکی حقیقت را با بسیاری دروغ درهم بیامیز و به مردم عرضه کن. علی کرمی با طرح مسائلی همچون ضرر نوشیدن چای داغ در لیوان های پلاستیکی که بر هرکسی روشن است، با کلی گویی بدون بیان حتی یک تعریف علمی و ارائه یک سند به تخریب محصولات تراریخته پرداخت.
متاسفانه مجری برنامه نیز با این شیوه میهمان برنامه همکاری کرده و به جای درخواست سند از اقای کرمی در حال جمع کردن رای برای تایید ادعاهای غیر علمی او بود! علی کرمی پیش از این نیز، در فضای مجازی یا گردهمایی ها به اغوای مردم از طریق ایراد سخنان به ظاهر حق طلبانه ولی بی محتوا پرداخته است (5) و هدف او همواره تنها تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی و جلب موافقت مردم بوده است. اما آنچه برای جامعه علمی کشور غیر قابل تحمل است این است که این بار این شخص به مدد صدا و سیمای سیاست زده و دانش ستیز کشور در یک برنامه پر طرفدار و در برابر هزاران بیننده صاحب تریبون شد!
باید دانست مرز میان خدمت و خیانت (مردم ستیزی و مردم باوری) ظریف و منفذدار است. اگرچه اقای کرمی هر بار با بیان اینکه «من نگران شما هستم»، و با هر فریاد به ظاهر حق طلبانه و «آهای مردم» می کوشید وجهی عوام پسند و عوامگرا (وجهی خدمتگذار مردم) را ارائه کند اما سیل مطالب بدون سندی که حتی دستمایه تمسخر وی در شبکه های اجتماعی را به وجود اورد رویکرد عوامفریبانه او را (به عنوان پر رنگ ترین شکل خیانت در نحوه ارتباط با مردم) کاملا برملا ساخت.
سوم: سوابق علی کرمی
علی کرمی بسیار با این انتقاد مواجه شده است که چرا در طول بیست سال واردات محصولات تراریخته سکوت کرده و در زمان تولید ملی این محصولات فعالیت گسترده خود را برای اگاهی رسانی! به مردم شروع کرده است؟ وی در برنامه تب تاب به صورت خودجوش در مقام دفاع برآمده و می گوید:
«من تا هشت سال پیش نمی دانستم در سفره من تراریخته است. اون خائنی که تراریخته را وارد کشور کرد و در سفره من آورد و به من نگفت و الان پنج سال است که فهمیدم » (6).
از سر درگمی وی بین هشت سال و پنج سال که بگذریم، مدتی پس از این ادعا نامه ای منتشر شد که علی کرمی در سال ۱۳۷۹ (دقت کنید ۱۹ سال قبل) آن را امضا کرده بود. نامه ای که محتوای آن نشان میدهد که نه تنها کرمی از واردات محصولات تراریخته به کشور خبر داشته بلکه این محصولات مورد تایید او بوده است. نامه مذکور و امضای کرمی پای آن را از اینجا دانلود کنید و حتما بخوانید. علت این چرخش موضع وی از یک جایگاه علمی به نقش یک سلبریتی عوام گرا پرسشی بی پاسخ است. جای تاسف دارد که کسی اینگونه در یک برنامه تلوزیونی با میلیونها بیننده تارهای صوتی اش را برای فریب افکار عمومی بلرزاند و طرفداران تولید ملی محصولات تراریخته را خائن به کشور بداند!
چهارم: علی کرمی از سفره های کوچک مردم چه می خواهد؟
آقای کرمی اگر یک بیوتکنولوژیست هستید به آزمایشگاه و کتابخانه تان برگردید و از صندلی های داغ و صحنه های چرخان دست بردارید! جامعه علمی محل خدمت کردن است. شما را با خدمتی که با علمتان به مردم کرده اید می سنجند نه میزان لرزش تارهای صوتی تان رو به رو ی دوربین ها!
آقای کرمی در کلام شما طنین صدای صاحبان ثروت موج می زند. کسانی که هیچ منافع مشترکی با مردم درد مندی که با فریاد آهای مردمتان لرزه بر جانشان افکندید ندارند.
راقم این سطور به عنوان یکی از مخاطبان برنامه تب و تاب از شما توقع پاسخگویی دارد و سوال روشن است:
از کدام «مردم» حرف می زنید؟ مردم شما شاید کسانی هستند که پس از اینکه شما روی صندلی امنتان بازاریابی محصولات ارگانیک را کردید، فروشگاههای لوکس و لاکچری ارگانیک را در گوگل سرج می کنند! و از این پس مثل خود شما محصولات غذایی «برند» می خورند! (7).
مردم من اما پیرمردانی هستند که دسترنج یکسال مزرعه کوچکشان بخاطر خشکی و کم آبی و آفت از بین می رود. مردم من زنان شالیزارند که تا زانو در گل و لای و آب و سم فرو می روند در حالیکه امروز مهندسی ژنتیک می تواند شرایط کارشان را بهبود بخشد. با افتخار گفتید که در ده ها کشور بوده اید. سوئیس را دیده اید و در دانمارک بوده اید. اما کاش ابتدا کشور خود را می دیدید و به جای اینکه آمار پسرانی که با «آلت تناسلی» کوچک در دانمارک متولد می شوند (8) را بدانید، آمار مردانی را می دانستید که در روستاهای شمال ایران حین سم پاشی مزارع برنج «قلب» شان برای همیشه از کار می ایستد.
*نویسنده: احمد بصیری- کارشناس ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی
پی نوشت ها:
- مجری برنامه در طول پخش برنامه از بیننده ها را تهییج می کرد که کدی را به نشانه موافقت با حرفهای کارشناس برنامه ارسال کنند!
- اشاره به ادعاهای کرمی در دقیقه 13:50تا 14:32 در برنامه تب تاب.
- اشاره به صحبتهای علی کرمی در دقیقه 36:27 در برنامه تب تاب.
- اشاره به صحبت های کرمی در دقیقه 32:36 در برنامه تب تاب. وی با نام بردن از بیماری های صعب العلاجی همچون سکته های قلبی، بیماری های قلبی عروقی، بیماری های سرطانی و بیماری کلیه در طول برنامه این طور القا میکرد که بین این بیماری ها و مصرف محصولات حاصل از فناوری مهندسی ژنتیک ارتباطی وجود دارد!
- سخنرانی ها و مصاحبه های وی در فضای مجازی در دسترس هستند.
- بخشی از ادعاهای کرمی در دقیقه 16:54 تا 17:04
- علی کرمی در بخشی از صحبتهای خود در برنامه تب تاب از مخاطبان میخواهد فروشگاه های ارگانیک را در اینترنت سرچ کنند و هماننند او محصولات غذایی « برند» مصرف کنند!
-
اشاره به صحبت های علی کرمی در دقیقه 13:29-14:6 برنامه تب تاب