کدامیک خطرناکتر و سرطانزاترند؟ ذرت یا قلم بدست فناوریهراس؟
تهیه وتنظیم: دکتر سید الیاس مرتضوی، عضو هیئت علمی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی-
امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست که دستیابی به فناوریهای پیشرفته تا چه حد بر توسعه، پیشرفت و رفاه اجتماعی یک کشور تأثیر دارد. مهندسی ژنتیک و فناوری زیستی یکی از این فناوریهای پیشرفته است که کلیهی ابزارهای آن از …

امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست که دستیابی به فناوریهای پیشرفته تا چه حد بر توسعه، پیشرفت و رفاه اجتماعی یک کشور تأثیر دارد. مهندسی ژنتیک و فناوری زیستی یکی از این فناوریهای پیشرفته است که کلیهی ابزارهای آن از طبیعت گرفته شده است، و با نگرش و کاربردی نو، به پیشرفتهای شگرفی در زمینهی توسعهی کمی و کیفی محصولات کشاورزی، دارویی و صنعتی جدید دست یافته است. جالب آنکه جمهوری اسلامی ایران در زمرهی کشورهای صاحب این فناوری قرار دارد و هر روزه شاهد پیشرفتهای تازهای در این زمینه در کشور هستیم.
با این وجود، گویا هستند هنوز افرادی که تمام قوا برای جلوگیری از پیشرفت کشور از هیچ کاری فروگزار نیستند و با انتشار مطالبی کذب و خلاف واقع، تمام تلاش خود را برای بدنام کردن و گریزاندن مردم دانش دوست و دانشمندپرور کشور از این فناوری پیشرفته به کار میگیرند! البته اینان چند قلم بدست بیشتر نیستند که هر روز حنایشان نزد یک جریده بی رنگ می شود و فردا سر از خبرگزاری یا نشریه دیگر در میاورند.
به عنوان مثال به تازگی هم گزارشهایی در برخی خبرگزاریها و یک نشریه وزین داخلی انتشار یافته است که عناوینی همچون «ذرت و خطر ابتلا به سرطان» یا «خطر سرطان با مصرف ذرت» که در آنها با استناد به یک تحقیق به ظاهر علمی که گزارش آن اخیراً در یک پایگاه اطلاعرسانی فرانسوی منتشر شده است، ادعا شده است که: «انتشار گزارشی درباره تأثیر مصرف ذرت تراریخته بر افزایش خطر ابتلابه سرطان، زنگهای خطر را برای تمام کشورها ازجمله ایران در مورد مصرفبیرویه اینگونه محصولات تغییر ژنتیک داده شده به صدا درآورده است».
این نخستین باری نیست چنین مطالبی در مطبوعات کشور منتشر میشود، و با وجود تلاش مدیران علمی نشریات داخلی همچنان با این رویهی زشت چند نفر قسم خورده مخالف تعالی علمی کشور روبرو هستیم. بدیهی است که متخصصین فناوری زیستی در برخورد با اینگونه گزارشها، به خواندن آنها اکتفا نکرده و با بررسی دقیق اصل مقاله، در مورد صحت و سقم آن به قضاوت مینشینند. بررسی دقیق اصل مقالهای که در مورد این گزارش نیز نکات جالبی یافت شد که برای روشنشدن «خدمت و خیانت» مدعیان «دانستن حق مردم است» در اختیار عموم قرار میدهیم.
مطالعهی به ظاهر علمی که آگاهانه یا ناآگاهانه دستاویز انتشار مطالب خلاف واقع در کشور شده است، ادعا دارد که خوراندن نوعی ذرت تراریخته به موش، باعث بروز سرطان در این جانور شده است و به این طریق نتیجه گرفته است که مصرف ذرت تراریخته (و به تبع آن، کلیهی محصولات تراریختهی دیگر) در انسان باعث بروز سرطان در انسان و ایجاد یک فاجعهی انسانی جدید خواهد شد.
امّا در بررسی دقیق مقالهی یادشده نکات چندی به دست میآید. نخست آنکه در این مطالعه از نوعی نژاد موش به نام نژاد هارلن اسپراگ- داولی استفاده شده است که مستعد سرطان بوده و به صورت خود به خودی در آن سرطان ایجاد خواهد شد، چه با ذرت تراریخته و چه بدون آن! این موشها از موسسه ای به نام هارلن در اروپا خریداری شده اند که سایت آن www.harlaneurope.com است. با مراجعه به خود سایت فروشنده ملاحظه میشود که اصولا این نژاد به ویژه اگر جلوی خوردن آن گرفته نشود در عرض چند ماه به سرطان مبتلا میشود.هدف از ایجاد چنان نژادی در موش، بررسی چگونگی بروز سرطان در موش و بررسی راههای درمان سرطان بوده است که در این مطالعه از آن سوء استفاده شده است. منابع علمی در واکنش به همین مطالعه نشان دادهاند که بیش از 70 درصد موشهای نر و 87 درصد موش های مادهی این نژاد در طول دورهی زندگی خود به سرطان مبتلا خواهند شد.
نکتهی دیگر آن است که موشهای شاهد در این آزمایش (یعنی موشهایی از همین نژاد که به آنها ذرت تراریخته خورانده نشده است) نیز به سرطان مبتلا شدهاند و مردهاند، ولی نویسندگان مقاله این واقعیت ابتلای موشهای شاهد به سرطان و مرگ و میر در آنها را مخفی کرده و آن را به پیر شدن موشها مربوط دانستهاند! جالب آنکه این مخفیکاری از نظر سایر دانشمندان پنهان نمانده و در گزارشهای متعددی مورد اشاره قرار گرفته و از آن ابراز انزجار شده است (به عنوان نمونه مراجعه نمایید به گزارش اشلی نگ در پایگاه اطلاعرسانی کانورسیشن، http://theconversation.edu.au/genetically-modified-corn-and-cancer-what-does-the-evidence-really-say-9746).
نکات جالب توجه دیگری نیز در این مطالعه یافت شده است که نویسندگان به عمد به سادگی از کنار آن عبور کردهاند، ولی دقت در دادههای منتشر شدهی خود آنها نشان میدهد که:
1) موشهایی که در غذای آنها 22 و 33 درصد ذرت ترایخته وجود داشته است، کمتر از گروه شاهد (یعنی موشهایی که ذرت تراریخته نخوردهاند) به سرطان مبتلا شدهاند! و این یعنی اینکه، ذرت تراریخته باعث جلوگیری از بروز سرطان در موشهای مستعد ابتلا به سرطان شده است!
2) موشهایی که در غذای آنها 33 درصد ذرت تراریخته بوده و به آن علفکش راندآپ نیز اضافه شده بوده است، از نظر بروز سرطان با گروه شاهد تفاوتی نداشتهاند!
3) وجود 5/0 درصد علفکش راندآپ در آب آشامیدنی موشهای مورد آزمایش، باعث شده است که در مقایسه با شاهد (که آب آشامیدنی آنها فاقد علفکش بوده است) کمتر به سرطان مبتلا شوند!
این نتایج نشان میدهد که استنتاج به عمل آمده توسط نویسندگان مقاله مبنی بر سرطانزا بودن ذرت تراریخته، بیشتر به یاوهسرایی شبیه است تا استنتاج علمی!
اشکالاتی که به مقالهی مذکور وارد است و ما به برخی از آنها اشاره کردیم، از حد اشتباهات علمی رایج بسیار فراتر است. به عبارت دیگر، دانشمند نمایانی در صدد آن بودهاند تا با جعل نتایج در یک مقالهی به ظاهر علمی، خوراک ماشینهای تبلیغاتی فناوریهراسان برای بدنام کردن فناوری زیستی و گریزاندن کشورهای جهان سوم از این فناوری پیشرفته (و در نتیجه، حفظ برتری علمی خودشان) را فراهم آورند و گویا که به مقصود نیز رسیدهاند، چه آنکه نتایج مغشوش آنها با آب و تاب در نشریات داخلی خودمان منتشر شده است ولی کمترین اشارهای به نتایج بررسیهای کارشناسان خبره دربارهی این مقاله نشده است! همچنین، صدها مطالعه و بررسی علمی دقیق تاکنون در معتبرترین نشریات علمی در زمینهی اثرات احتمالی محصولات تراریخته منتشر شده است که نشان میدهد که این محصولات بسیار سالمتر، مغذیتر و بهتر از همتایان غیرتراریختهی خود هستند، ولی شگفتا که برخی قلم بدستان داخلی به هیچ یک از این نتایج علمی حتی بر سبیل نقد علمی، اشاره نشده و نمیشود و گویا تعمدی در کار است تا با انتشار مطالب کذب و خلاف واقعی نظیر آنچه پیش از این بیان شد، از طریق تشوش اذهان عمومی به داناییستیزی و فناوریهراسی پرداخته شود! و اگر چنین نیست، آیا بهتر نیست که پیش از انتشار چنین مطالبی، از دانشمندان بزرگی که در این رشتههای علمی در کشور داریم، یا از انجمنهای علمی مرتبط با آن، نظرخواهی کنیم؟ آیا بهتر نیست که کار را به کاردان بسپاریم؟
تهیه وتنظیم: دکتر سید الیاس مرتضوی، عضو هیئت علمی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی