نارضايتي اعضاي هيئت علمي پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك و زيست فناوري از عملكرد آقاي عباس صاحبقدم لطفي
تهيه و تنظيم: نغمه عبيري- در پی به روی کار آمدن دولت جدید با شعار شایستهسالاری و تغییر کند مدیران نالایق پیشین مدتي است که صدای اعتراض و نارضایتی از سوی پژوهشگران به گوش میرسد. مطلع شدم که جمع کثیری از پژوهشگران پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری در اعتراض به مدیریت این پژوهشگاه صدای اعتراض خود را از طریق …

در پی به روی کار آمدن دولت جدید با شعار شایستهسالاری و تغییر کند مدیران نالایق پیشین مدتي است که صدای اعتراض و نارضایتی از سوی پژوهشگران به گوش میرسد. مطلع شدم که جمع کثیری از پژوهشگران پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری در اعتراض به مدیریت این پژوهشگاه صدای اعتراض خود را از طریق رسانهها برای تغییر شرایط کنونی به گوش مسئولان میرسانند. براي اطلاع از علل اعتراض پژوهشگران به مديريت بيوتكنولوژي كشور پاي صحبت پيشكسوتان و نخبگان بيوتكنولوژي مستقر در پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك و زيست فناوري مينشينيم.
دکتر محمد حسین صنعتیدانشیار پایه 26 پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری است. دکتر صنعتی از سال 1376 تا 1384 ریاست پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری را بر عهده داشتند. وی تا کنون 130 مقاله علمی، 14 جلد کتاب (تالیف و ترجمه) را منتشر و بیش از 60 پایان نامه دانشجویی را راهنمایی و هدایت کرده است. وی همچنین دهها پروژه موفق را در کشور به پایان رسانده است.
از دکتر صنعتی در مورد پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و وضعیت آن طی سالهای اخیر سوال کردم. این عضو هیئت علمی پژوهشگاه در این خصوص گفت: "در هشت سال گذشته یعنی در زمان دولت نهم و دهم، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک سیر قهقرایی و نزولی داشته و از جایگاه بالایی که داشته سقوط کرده است و از سمت و سویی که برای رسیدن به اهداف در یک دهه باید صورت میگرفته به مقدار زیادی فاصله گرفته است و متاسفانه در حال حاضر هیچ گونه فناوري و یا محصولی ارزشمندي که قابل توجه باشد و قابلیت عرضه به بازار را داشته باشد، ندارد. علت آنهم سوء مدیریت است."
وی در ادامه توضیح داد: "پروژههای مهمی که در این پژوهشگاه وجود داشته تعطیل شدهاند. برای مثال یکی از این پروژهها در یک قدمی تولید بوده و پروژهای بوده که قبلا حدود ده سال بیش از 40 نفر از پژوهشگران این پژوهشگاه بر روی آن کار کردند. من هم مدیریت این پروژه را بر عهده داشتم. این پروژه میتوانست یکی از نیازهای دارویی کشور را مرتفع سازد. این پروژه را وزارت بهداشت تایید کرده بود و ما با شرکت تولیدکننده قرارداد داشتیم. ولی در دولت نهم و دهم یعنی در دوره ریاست دکتر لطفی این پروژه تعطیل شده است و متاسفانه به دلیل تعطیل کردن این پروژه خسارتهای میلیاردی و کلانی به کشور وارد شده است. پژوهشگران و متخصصان این پروژه همگی پراکنده شدهاند، برخی به خارج از کشور رفتهاند و یا در موسسات دیگر مشغول به کار شدهاند."
از دکتر صنعتی در مورد دلیل تعطیلی این پروژه پرسیدم. وی با تاکید دوباره گفت: "دلیل آن سوء مدیریت بوده است. مدیریت اقدام به پیگیری این پروژه نکرده است و پروژه متوقف شد و این خسران بزرگ به کشور وارد شد و الان همان محصول از خارج از کشور وارد میشود. از طرف دیگر پایلوت تولیدی که طی ده سال با خون دل تهیه شده بود و پایلوت پروتئینهای نوترکیب است هم تعطیل شد و به شرکتهای خصوصی اجاره داده شد درحالیکه این پایلوت برای تولید این محصول بود و از زمانیکه پروژه را خواباندند و آنرا متلاشی کردند این پایلوت را هم اجاره دادند. نتیجه آن این شد که علاوه بر خسارت مالی، پژوهشگران این پژوهشگاه از جمله خود من این احساس را داریم که هر کار و پروژهی دیگری را هم که شروع بکنیم فردا توسط این آقایان متوقف خواهد شد. پژوهشگران وقتی میبینند که هر قدر هم برای یک پروژه زحمت بکشند، یکباره فردی که هیچ تخصصی هم در آن زمینه ندارد و تنها یک مدیر سیاسی است یعنی سیاست این آقا را در این پژوهشگاه رئیس کرده است، میآید و این پروژه را متوقف میکند، من پژوهشگر به چه امیدی در اینجا به کار و پژوهش بپردازم؟ بنابراین سوء مدیریت آقای دکتر لطفی در پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری دلسردی جامعه پژوهشگران را به دنبال داشته است."
این دانشیار پژوهشگاه در پاسخ به این سوال که "دقیقا مشکل این آقای رئیس با تولید فناوری در کشور چیست؟" گفت: "من شخصا این موضوع تعطیل شدن این پروژه بزرگ را در جلسهای که خود ایشان هم حضور داشتند مطرح کردم و بارها در مورد آن صحبت کردم ولی ایشان هیچ جوابی نمیدهد که دلیل تعطیل کردن این پروژه چیست. هیچکدام از پژوهشگران که در این پروژه بودند دلیل توقف این پروژه را نمیدانند، پروژهای که ده سال با پول مردم هدایت شده و به یک قدمی تولید رسیده بود. آقای دکتر لطفی باید جواب بدهد که دلیل متوقف کردن این پروژه چه بوده است."
شما در طول این هفت سال به عملکرد آقای دکتر لطفی در پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری از 0 تا 10 چه نمرهای میدهید؟ دکتر صنعتی در پاسخ گفت: " من نمره منفی به ایشان میدهم. ما چند سال پیش توانسته بودیم در این پژوهشگاه یک کلینیک بیماریهای ژنتیک راهاندازی کنیم. هدف ما این بود که از محصول پژوهشهای ژنتیک گروه ژنتیک پزشکی در پژوهشگاه مستقیما برای مردم استفاده شود و همچنین در نهایت هدف ما تشخیص بیماریهای ژنتیکی بود. حتی برای هزاران بیمار در همین پژوهشگاه تشخیص قبل از تولد داده شد. آقای دکتر لطفی این کلینیک را تعطیل کرد درحالیکه این کلینیک مجوز داشت. "
در پایان از دکتر صنعتی پرسیدم خواسته شما از دولت تدبیر و امید چیست؟ وی پاسخ داد: "اولا مدیریت این پژوهشگاه باید صد در صد تغییر کند. دوم اینکه کسی که انتخاب میشود بر اساس شایستگی علمی و مدیریتی انتخاب شود و نه بر اساس دیدگاههای سیاسی. اینجا مرکز علم و تکنولوژی است و نه سیاست. این پژوهشگاه با پول مردم ساخته شده است تا برای مردم محصولی تولید کند از نوع مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی. بنابراین فردی که در جایگاه ریاست این پژوهشگاه قرار میگیرد باید در بالاترین سطح علمی بیوتکنولوژی کشور قرار داشته باشد و ضمنا پتانسیل مدیریتی هم داشته باشد. امیدوارم اینبار دولت بر اساس شایستهسالاری فردی را برای ریاست این پژوهشگاه انتخاب کند."
پای صحبت یکی دیگر از اعضای هیئت علمی این پژوهشگاه، دکتر مسعود هوشمند عضو هیئت علمی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری نشستم. وی حدود 12 سال است که دراین پژوهشگاه مشغول به کار است، وی در خصوص مشکلات موجود در پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک گفت: "به نظر من مشکل اصلی ما در کشوراینست که نظارت کلی بر مدیران وجود ندارد و مدیران بر حسب سلایق انتخاب میشوند نه بر اساس کفایت و لیاقتشان. در حال حاضر افرادی مدیریت مراکز و موسسات را بر عهده دارند که هیچ سوابق علمی ندارند و جالب اینجاست که این سوابق علمی خود را دقیقا بعد از اینکه رئیس میشوند بدست میآورند. یعنی اگر مقایسه بکنید برای مثال رئیس پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک جناب آقاي دكتر عباس صاحبقدم لطفي قبل از ریاست که وقت آزاد بیشتری داشتند تعداد مقالات بسیار کمی داشتند و در دوران ریاست خود با وجود داشتن چند شغل همزمان، یعنی ریاست پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک، رئیس ستاد توسعه زیستفناوری، در دورهای معاونت آموزشی وزیر علوم و غیره، تعداد مقالات ايشان چقدر زیادتر میشود. تفسير اين كار را من نميدانم اما قضاوت را بعهده پژوهشگران ديگر مي گذارم. اگر ايشان حتی مدیریت هم خوانده بود و رياست پژوهشگاهي به اين مهمي را بعهده مي گرفت بازهم قابل قبول بود ولی ايشان هیچگونه ارتباطی با حوزه بیوتکنولوژی ندارند. وقتی که به وی تذکر داده میشود در مقابل با فرد برخورد شده و برای وی پروندهسازی میشود. وقتی گزارش به مقامات بالاتر هم میبریم متاسفانه بدلیل آنکه همه مسائل به هم مرتبط است مقامات بالاتر هم گوش نمیدهند."
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیستفناوری افزود: "از زمان به روی کار آمدن آقای دکتر لطفی در دولتهای نهم و دهم من حدود 100 مقاله با ضریب تاثیر بالا منتشر کردهام و هیچ کس به اندازهی من در پژوهشگاه مقاله ندارد، اين مقالات بيشتر با هزينه شخصي و آزمايشگاه خصوصي خودم انجام دادهام ولی بدترین رفتارها، اتهامها، پروندهسازیها و برخوردها با من صورت گرفته است. عدم رعایت قانون از طرف ايشان بطوریکه حتي اظهار نامهاي كه از دادگاه براي ايشان ارسال ميشود جوابگو نيستند چون ايشان در سازمانها آشنا دارند و خود را بالاتر از قانون ميدانند بنابراين هیچ اتفاقی نمیافتد. معمولا در کشور ما دلسوزان چوب بیشتری میخورند و متحمل مشکلات بسیاری میشوند. من چند سال پیش چند شغله بودن رئیس پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک، آقای دکتر لطفی را طی نامهای به رئیس جمهور نوشتم که از طریق جناب آقاي دکتر زاهدی وزير محترم این مسئله به ايشان ارجاع داده شد و ایشان از آن زمان بیشترین برخورد را با من داشتهاند. آنقدر برای من دردسر درست کرد که من نامهی دیگری برای رئیس جمهور نوشتم و از ایشان خواستم که پیگیری خودشان را تمام کنند. من فكر نميكنم امر به معروف و نهي از منكري كه امام حسين عليه السلام انجام داد با مايي كه خودمان را وارثان بحق ايشان ميدانيم يكي باشد. در واقع براي اينكه مديران جامعه به خطا نروند و تذكرات لازم داده شود اين امر پايه گذاري شده است. من الان نمیدانم باید از چه کسی به چه کسی شکایت کنم و امیدوارم در دولت یازدهم شاهد این اتفاقات نباشیم و وقتی تذکری در مورد مشکلی داده میشود در رفع آن مشکل بکوشند نه در حذف فردیکه این تذکر را داده است. من تا کنون 20 نامه به آقای دکتر لطفی و معاونین ایشان دادهام که هیچ جوابی به من ندادهاند یعنی هیئت رئیسه اینقدر بیتفاوت است که جواب هیئت علمی خود را نمیدهد. من هنوز با 150 مقاله استادیار هستم و من به آقای لطفی عدم ارسال پرونده اينجانب به وزارت خانه که با قانون مطابقت ندارد را طي چندين نامه متذكر شدم كه از سال 86 بايد ارسال ميشد ولی این مسئله به وقت خود براي اينكه آقایان خود را فراتر از قانون ميدانند انجام نگرفت."
دکتر هوشمند در پایان با تاکید بر این مسئله که خوب است که یک رئیس تابع قانون باشد نه اینکه خود را قانون بداند خطاب به دولت تدبیر و امید گفت: "خواسته من از دولت جدید اینست که مدیران نالایقی که با مدیریتشان به کشور ضربه زدهاند و حق و حقوق مردم را پایمال کردهاند مورد بازخواست قرار بگیرند و سيستمي كه بتوان در صورت خطای مديران تذكرات و يا رهنماييهاي لازم را عنوان کرد پايه گذاري کنند. امیدواریم که این دولت انتخابی اصلح داشته باشد یعنی مدیرانی لایق، توانمند و دلسوز را انتخاب کنند و انتخابی سلیقهای نداشته باشند."
تهيه و تنظيم: نغمه عبيري