نقد فقهی و حقوقی مخالفت با محصولات تراریخته
ملاحظات هنجاری موجود در حوزه مهندسی ژنتیک گاه با تحلیل نفس فعل فارغ از هر گونه آثار و نتایج احتمالی منفی یا مثبت ناشی از عمل و گاه با نظر به آثار و پیامدهای فعل بیان میشود.
روز سهشنبه 28 اردیبهشت ماه سال جاری یکی از روحانیون جوان به نام علی ارجمند در سمینار برگزار شده از سوی یکی نقد فقهی و حقوقی- تراریختهاز گروههای شناخته شده مخالف توسعه علمی کشور در دانشگاه آزاد واحد دماوند ضمن مخالفت با دانش مهندسی ژنتیک به ادله وجود نظام احسن در آفرینش استناد کرده و آورده است: “وقتی گفته میشود اصلاح ژنتیک یعنی بشری که بهره ناچیزی از علم دارد، نقایص کار خدایی را اصلاح کرده (که) ما معتقدیم این کار پر ادعا عملا یک اشتباه خطرناک علمی است… این کار مانند داستان آن شخصی است که داشت قرآن تلاوت میکرد، به این کلمه برخورد کرد “شغلتنا” یعنی مشغول کردیم، با خود فکر کرد که قرآن که غلط ندارد پس چرا نوشته شغلتنا! برداشت با خودکار بر روی کلمه شغلتنا خط کشید و نوشت شدرستنا!”
ملاحظات هنجاری موجود در حوزه مهندسی ژنتیک گاه با تحلیل نفس فعل فارغ از هر گونه آثار و نتایج احتمالی منفی یا مثبت ناشی از عمل و گاه با نظر به آثار و پیامدهای فعل بیان میشود. آنچه در استدلال این فرد مورد توجه قرار گرفته است از نوع اول است و در صدد اثبات این امر است که اولا هر گونه اصلاح نباتات و یا هر گونه تغییر در طبیعت دخالت در تقدیر الهی است! و ثانیا چنین دخالتی ممنوع است. این شیوه استدلال اگرچه در فقه شیعه سابقهای ندارد و هیچ فقیهی به نتایج آن ملتزم نمیشود اما در سایر نظامهای فکری امر جدیدی محسوب نشده و از سوی متفکران مسیحی و سکولار غربی دنبال شده است. برای نمونه تد پیترز (Ted Peters) کشیش مسیحی کتاب “بازی در نقش خدا”را در همین راستا تألیف کرده است. وی معتقد است تلاش دانشمندان ژنتیک برای رهایی انسان از محدودیتهای زیستی تحمیل شده بر وی به این معنا است که ما در تصمیمگیری و تعیین اینکه طبیعت بشر چگونه باشد خود را جانشین خدا کردهایم و حال آنکه تعیین شیوه خلقت فقط باید از سوی خدا صورت گیرد. (تد پیترز، بازی در نقش خدا، ترجمه عبدالرضا سالار بهزادی، تهران: نشر نی، 1386، ص56) روبرت سینشایمر، متخصص ژنتیک نیز اینگونه استدلال میکند که اگر با دخالتهایی که متخصصان علوم ژنتیک در طبیعت اعمال میکنند، این تلقی ایجاد شود که خود را به منزله آفرینندگان حیات ببینیم دیگر احترام نسبت به حیات را از دست میدهیم. (Robert Sinsheimer, “Genetic Engineering: Life as a Playing”, 86 Technology Review 14, 1983, pp. 14-70) جرمی ریفکین نیز برای اثبات همین تلقی به نوعی طبیعتگرایی مبهم توسل میجوید که طبق آن خلقت دارای جایگاهی مقدس است و تغییر آن جایز نیست. (ر.ک: جرمی ریفکین، قرن بیوتکنولوژی، ترجمه حسین داوری، تهران: انتشارات صبح، 1382)
فارغ از ایرادات اساسی فقهی که به این شیوه استدلال و نتیجهگیری حاصل از آن وارد است در چارچوب اندیشه غرب نیز پاسخهای متعددی به آن ایراد شده است. کول ترنر، الهیات شناس و متخصص اخلاق زیستی، شیوه استدلال مذکور را مورد توجه قرار میدهد و آن را جهش بدون دلیل منطقی، فلسفی و الهیاتی از التزام به همراهی با حیات به ممنوعیت متافیزیکی علیه دستکاری فنی و تکنیکی آن میداند. وی معتقد است نسبت دادن تقدس عملکردی به دی.ان.اِ یک تکلف بدون دلیل است و الهیات شناسان باید از این دامها بر حذر باشند: “اندیشیدن به مطالب ژنتیک به عنوان قلمرو انحصاری کبریا و آفرینش الهی، کوچک کردن خدا تا سطح آنزیمهای محدود کننده، ویروسها، و تولید مثل جنسی است. برخورد با دی.ان.اِ که با وجود پیچیده، شگفتانگیز، و ظریف و دقیق بودن تنها یک ماده است، به خودی خود تقدسزدایی نیست.” (Ronald Cole-Turner, The New Genesis: Theology and Genetic Revolution, Louisville: Westminster/John Knox, 1993, p. 45)
از سوی دیگر، دقت در روششناسی استنباط در فقه شیعه و فتاوای فقها در مسائل مشابه نشان میدهد هیچ فقیهی به این گونه استدلال ملتزم نمیشود. برخی عالمان شیعه در پاسخ به شبهات مطرح در این حوزه به این نکته اشاره کردهاند. برخی از آنان در این باره آوردهاند: مهندسی ژنتیک نه مشارکت در خلق به شمار میرود و نه دخالت در امور خالق، بلکه نوعی به کارگیری سنتها و قوانین الهی است که کشف و کاربست آنها بیانگر قدرت عظیم خداوند به شمار میرود. (آیتالله سید محمدسعید حکیم، فقه الاستنساخ البشری و فتاوی طبیه، النجف الاشرف: دارالهلال، 1425ق.، ص18. نقل از سیدحسن اسلامی، شبیهسازی انسانی از دیدگاه آیین کاتولیک و اسلام، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1386، ص479) آیتالله جوادی آملی نیز با اشاره به آیه “لیس کمثله شیء” در این باره میگوید: شبیه سازی حتی اگر در انسان راه پیدا کند، نه آسیبی به توحید میرساند و نه به نظام خلقت. این نظیر کارهای مصنوعی است که در بخش نباتات در گلخانهها انجام میشود. (سیدحسین فتاحی معصوم، مجموعه مقالات و گفتارهای سومین همایش دیدگاههای اسلام در پزشکی، مشهد: دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی مشهد، 1384، صص63ـ64. نقل از اسلامی، همان، ص481) همین طور آیتالله مکارم شیرازی با اشاره به این حقیقت که اسلام برای علم محدودیتی درنظر نگرفته است تصریح میکند: برخی در تعبیر خود نسبت به دستکاری در ژن زیادهروی میکنند و میگویند این کار شبیهسازی و آفرینش از سوی انسان است، حال این که این کار مانند قلمه زدن در کشاورزی است و افزون بر این که نشانه قدرت خداوند است، هیچ اشکالی نیز ندارد. (بیانات در دیدار رئیس دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله تهران و هیئت همراه، به آدرس: accessed May 2016)
همان طور که مشخص است، عالمان شیعه به دلیل نگرش کاملا فقهی خود به جای نگرش کلامی و اخلاقی ترجمه شده از ادبیات غربی در این حوزه، استدلالهای مبهم مطرح شده را نمیپذیرند. در مجموع فقه شیعه بدون توجه به ادله نامعتبر، وجود یا عدم وجود نص را در کنار اصول عملیه و موضوع شناسی کارشناسانه مرکز توجه قرار میدهد. ادله تسخیر، اصل اباحه و قاعده تسلیط در نظام فقهی ـ حقوقی اسلام، اثبات کننده اصل آزادی عمل در رفتارهای حوزه زیستی بوده و قاعده لاضرر و ادله ضمان به خوبی چارچوب و اصول مورد نیاز در حوزه اصلاح ژنتیک را فراهم میسازد. از آنجا که با لحاظ اصل اباحه در اندیشه فقهی دخالت حقوقی قانونگذار یا دولت در تصرفات اشخاص خارج از چارچوب مذکور جایز نیست، هر گونه محدودیت در اقدامات تحقیقاتی و کشاورزی مربوط تولید محصولات در صورتی که آزمایشات علمی خطری را در چارچوب فوق نشان نمیدهند، به معنای دخالت نامشروع در حقوق و آزادیهای مشروع بوده و جایز نیست. هر گونه سخن و اقدامی که صرفا تحت تأثیر جریانات رسانهای یا رویکردهای سایر نظامهای حقوقی از این مبانی مستحکم فقهی ـ حقوقی فراتر برود تنها به تشتت در سیاستگذاری و قانونگذاری و به طور کلی نظام حقوقی و اقتصادی کشور منجر میشود.
البته حجت الاسلام آقای علی ارجمند به دلیل عدم تسلط بر نظام حقوقی کشور و اسناد بالادستی در بخش دیگری از سخنان خود به عدم وجود مستند قانونی در به کارگیری دانش ژنتیک در اصلاح ارقام کشاورزی نیز اشاره کردهاند. در حالی که علاوه بر تأکید بر توسعه همه جانبه زیست فناوری در سند چشمانداز بیستساله، سند ملی زیستفناوری و راهبردهای آن مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی به صراحت دولت را به استفاده از فناوری اصلاح ژنتیک نباتات الزام کرده است. سند ملی زیستفناوری در بخش آرمانها بر بهبود کمی و کیفی فرآوردههای کشاورزی … و تأمین امنیت غذایی کشور با استفاده از زیست فناوری، در بخش اهداف کوتاهمدت بر دستیابی و به کارگیری فناوری زیستی برای افزایش و بهبود کیفیت تولید فرآوردههای راهبردیِ کشاورزی (گندم، برنج، دانههای روغنی و …)، در اهداف میانمدت بر کشت حداقل 3 گیاه تراریخته در کشور به مساحت حداقل نیم درصد سطح زیر کشت این قبیل گیاهان در جهان و در اهداف بلند مدت بر افزایش تولید … به میزان دو برابر هدف برنامه میان مدت و تولید فرآوردههای صنعتی، غذایی، معدنی و انرژی از طریق زیستفناوری به میزان 0.2 درصد تولید کل این فرآوردهها تأکید کرده است. همچنین راهبردهای زیست فناوری (مصوب 28/9/1386شورایعالی انقلاب فرهنگی) دستگاههای ذیربط را موظف کرده است با آیندهنگری برای استفاده سریع از فرصتها … استانداردها و تأییدیههای لازم را برای ورود محصولات زیستفناوری تولیدشده داخلی به بازارهای ملی، منطقهای و بینالمللی فراهم نمایند. حال آنکه با یک جستجوی ساده اینترنتی و دقت در برخی روابط مالی روشن میشود پس از تصمیم دانشمندان و مسئولان برای تولید بومی این محصولات، یک جریانسازی هدفمند و پرهزینه رسانهای و اطلاعاتی تلاش کرده است از اجرای این اسناد قانونی و بالادستی جلوگیری کند.
با توجه به حضور آقای ارجمند در وزارت جهاد کشاورزی (استان البرز) حتما استحضار دارند که طی 20 سال گذشته محصولات تراریخته به صورت انبوه وارد این کشور میشده و میشود و به مصرف مردم میرسد. بنابراین این پرسش به ذهن میرسد که چرا ایشان تا کنون نگران خدشه به اقتدار خداوندگار خود نشده و در این زمینه هشداری نمیدانند؟ از آنجا که ایشان فریبخورده یک جریان شناختهشده رسانهای و اطلاعاتی هستند ممکن است به پاسخ این پرسش و بسیاری پرسشهای تخصصی دیگر در این حوزه آگاه نباشند، اما آشکار است که بیشفعالی این جریان شناختهشده از زمانی بود که دانشمندان کشور به ایجاد تحول در کشاورزی از طریق بومیسازی این فناوری اندیشیدند و حاصل تلاش بیوقفه این جریان نیز در عمل توقف تولید و تقویت واردات بوده است.
مهدی معلی – دانشآموخته حوزه علمیه قم و پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
منبع: آفتاب