مخالفت با محصولات تراریخته یا تخریب روان مردم؟
دکتر سیدحسن هاشمی وزیر بهداشت در مراسم بزرگداشت روز جهانی غذا با بیان اینکه وزارت بهداشت هیچ مسئلهای را از نظر امنیت غذایی از مردم پنهان نمیکند، گفت: نباید از تریبونی که دراختیار قرار میگیرد مردم را بیخود بترسانیم و با اعصابشان بازی کنیم.
دکتر سیدحسن هاشمی وزیر بهداشت در مراسم بزرگداشت روز جهانی غذا با بیان اینکه وزارت بهداشت هیچ مسئلهای را از نظر امنیت غذایی از مردم پنهان نمیکند، گفت: نباید از تریبونی که دراختیار قرار میگیرد مردم را بیخود بترسانیم و با اعصابشان بازی کنیم. بحث غذا و هوا باید به صورتی علمی و جدی پیگیری شود و نباید اجازه داد که این مبحث به نگاههای سیاسی آلوده شود. دکتر هاشمی در سی و سومین همایش انجمن علمی روانپزشکی نیز طی سخنانی درخصوص آسیب دیدگی و آسیب پذیری جامعه به اختلالات روانی که نزدیک به سی درصد از مردم ما را تشکیل میدهد و از جمله اشاره نمود که متاسفانه مردم هر روز در معرض شایعات اضطرابزا هستند و این برای آرامش آنان مناسب نیست
بیش از یک سال است مخالفت با توسعه فناوریهای ایمنی زیستی و بیوتکنولوزی گیاهی از محدوده کانونهای علمی فنی بطور شتابداری راه به رسانههای عمومی برده است. مخالفتهایی که عمدتا در فضایی آمیخته از القاء ترس و دلهره به مخاطب و دارای کلیشهای تکراری از یک سری محورها است. نویسندگان این بیانیهها مهم نیست که تخصص ژنتیک انسانی و یا دانشجو و یا حتی دانش پژوه علوم دینی و….. باشند. آن ها چندین مورد مکرر را در معرض پرسش و ایراد قرارمی دهند. چرا 28 کشور اروپایی برای تولید این محصولات محدودیت و یا ممانعت بعمل میآورند؟ چرا کمپانیهای عظیم مونسانتو و راکفلر و…. از تولید کنندگان بزرگ این محصولات هستند؟ کمپانیهایی که در عین حال در تولید بمبهای اتمی، شیمیایی و میکربی و با هدف نسل کشی فعالیت دارند. این مخالفان ادعا میکنند که مصرف محصولات تراریخته موجب گسترش سرطان، ناباروری و نقصهای ژنتیکی، اوتیسم و… میشود و جمعی چه بسا منصفتر از آن ها بر این نکته ابراز که چون هنوز همه چیز را نمیدانیم و ابهامات ما زیاد است نباید به تولید این محصولات مبادرت کنیم. نویسندگان پس از گذر از این مراحل، برای تخریب زیست محیطی ناشی از تولید تراریخته نیز ابراز نگرانی دارند. از دیگر نکات مرتبا تکراری در این مخالفتها اینست که اتکاء هر ساله به این کمپانیها برای تامین بذر موجب افزایش وابستگی میشود. البته آن ها فراموش میکنند که در چند سطر بالاتر ازمطالب خود در مورد سرطان زایی و دیگر بیماریهای خطرناک در پی مصرف این محصولات گفته بودند. اگر ادعای گسترش بیماریهای خطرناک آن ها ثابت شده بود که دیگر چه نیازی برای نگرانی از تولید بذر این محصولات وجود دارد؟ در این فرصت نگاهی به آخرین نوشتههایی از این دست که در نشریات محتلف ارائه شده است افکنده و به بعضی از این محورها پاسخ داده میشود
-از نکات مورد ناکید در این تحلیلها آن است که به بیست هزار جفت ژن موجود در انسان و به عدم آگاهی و دانش از 98 درصد آنان اشاره و استناد میشود. نویسندگان بلافاصله میپرسند که آیا درست است که ژنهای ناشناختهای (محصولات تراریخته) را در این مجموعه نا آشنا رها کنیم؟ بنظر میرسد با همین پرسش و پاسخ بتوان به شتاب زدگی در نتیجه گیریها پی برد. اساسا فن آوریها بر اساس دانستههای علمی بدست میآید. اگر که قرار بود دنیای بیکران از ناآگاهیهای بشر موجب ایستایی او میشد که اکنون بایستی کماکان دوران غارنشینی را سپری مینمودیم؟ آیا این نا آگاهی باید به دانشمندان ما انگیزه تحقیق بیشتر را بدهد یا که در دام دلهره و عدم اعتماد بنفسها به کنجی بخزیم؟ اساسا برای ارزیابی از مضرات مواد غذایی چرا باید تمامی ژنهای انسان را بشناسیم؟ تغذیه اگر هم بر فرض موجب بیماریزایی بشود اما هیچ اثرگذاری بر ژنوتیپ مصرفکننده نخواهد داشت؟
– پسوند صهیونیستی قرار دادن برای بعضی شرکت عمده در فناوری محصولات تراریخته (که در این تحلیلها به کرات میآید) ممکن است در زمینههای سیاسی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد اما فارغ از صحت و سقم این پسوندها، حکایت از عدم اعتماد به آگاهی و تعهد متخصصان کشور خود ما را مینماید. مگر نه اینکه ادعا میشود بعضی از این شرکتها فعالیتهای هستهای هم دارند. آیا چنین امری هرگز اراده کشورمان و متخصصان ما را در دستیابی به فناوری صلح آمیزهستهای از بین برد؟
مخالفان همواره تاکید بر تولید محصولات ارگانیک (که نوعا در پرسشها و ایرادات رایج میآید) به عنوان جایگزینی با محصولات تراریخته دارند. باید بدانیم که هرگز تولیدات ارگانیک قابلیت جایگزینی با محصولات تراریخته را نداشته و اساسا در تضاد با آنها هم نیستند. تولید محصولات ارگانیک (به فرض نظارت و اجرای صحیح بر تولید آن) اگر که در سطح ملی دیده نشود امری تفننی و لوکس بشمار میآید. امری که حداقل برچسبهای آن شاید بتواند خریداران مرفهتر را به آرامشی روانی فرا خواند. تاکید ملی بر کاهش حداکثری مصرف سموم و نهادههای شیمیایی را تنها از مدیریت کلان اجرایی و با حفظ دستیابی به امنیت غذایی برای تمامی مردم باید انتظار داشت.
– در این تحلیلها توصیه برای برنامههای کلاسیک و رایج اصلاح ارقام زراعی به جایگزینی با تولید ارقام تراریخته نیز شده و میشود که نشان از عدم آشنایی نسبی تحلیلگران از فعایتهای جاری در موسسات تحقیقاتی را دارد. پیشنهاد خاص به این دسته از تحلیلگران آنست که قبل از ارائه این توصیهها بازدیدی از فعایتهای فنی این موسسات داشته باشند.
– اینکه تعدادی از کشورهای اتحادیه اروپا برای تولید و توسعه این محصولات محدودیت و یا مخالفت مینمایند البته مورد بحث و تردید است. اما اگر ادعای این مخالفان را هم عینا بپذیریم باز نمیتواند اعتباری برای زیان آور بودن این فرآوردهها تلقی شود. مگر نه که تولید و مصرف گوشت خوک و نوشیدنیهای الکلی در این کشورها نه تنها مجاز بلکه بخشی از اقتصاد آنان در حوزه غذا را بشمار میاید؟ اگر که بدون استناد علمی و تنها با این نوع کپیبرداری سرمشق بگیریم پس باید که از الگوهای غذایی آنان مانند خوک و الکل نیز تبعیت نماییم. البته از آن سو نیز نظارت آهنین 15 سازمان دولتی و در راس آن ها FDA بر ایمنی و سلامت تولید و توزیع غذا و از جمله محصولات ترا ریخته را در آمریکا باید مورد استناد قرار دهیم.
– از موارد مورد مناقشه، تاکید مخالفان بر توسعه ارقام تراریخته و کاهش تنوع گیاهی و در نتیجه آسیب به محیط زیست است. باید به استحضار این مجموعه از مخالفان رساند که هر گونه آسیب زیست محیطی و بزعم تحلیلهای ارائه شده در جهت کاهش تنوع گیاهی که در توسعه ارقام ترا ریخته احتمال داده میشود در توسعه ارقام اصلاح نباتات کلاسیک و اساسا در تمامی فعالیتهای کشاورزی هم رخ خواهد داد. اگر از این تاکید که محصولات ترا ریخته بدلیل کاهش مصرف سموم در جهت حراست از محیط زیست است هم چشم بپوشیم هیج تداخلی بین بستر حیات و تولید این محصولات مشاهده نمیشود. این راقم به سهم خود برای هر گونه مناظرهای در خصوص این موضوع و با هریک از مدعیان و در هر تریبونی اعلام آمادگی مینمایم.
– اما اصلیترین انگیزه راقم دراین یادداشت، ادعاهای مکرر مخالفان در این است که مصرف محصولات تراریخته موجب انبوهی از بیماریهای نگرانکننده میشود. باید که در این رابطه به هشدارهای وزارت بهداشت و درمان در گسترش بیدلیل نگرانیها از بعضی تریبونها و در شرایط شکننده جامعه حال حاضر توجه نماییم. نکتهای که تمامی مخالفان با محصولات بیو تکنولوژی گیاهی از آن غافل بودهاند اینست که در حمایت از ادعای سرطان زایی، ناباروری، اوتیسم و…. تا کنون حتی یک متخصص شناخته شده از هر یک از بیماریهای مورد ادعا و با این مخالفتها همراهی نکرده است. نویسندگان این بیانیهها راستی تا بحال از خود پرسیدهاند چرا یک نفر برای ابراز مخالفت خود و تنها در یک نوشته از بیماریهای مختلف گرفته تا علم ژنتیک و از اصلاح نباتات تا محیط زیست و نیز از پشت پردههای شرکتهای صهیونیستی و…. ابراز نظر و سخن میگوید؟ آیا این پرسش برای خود آنان ایجاد نمیشود که اگر تنها به یک موضوع تخصصی میپرداختند چه بسا به وجاهت تحلیل خود میافزودند؟ و کلام آخر آنکه بنا به تاکید وزیر محترم بهداشت تا کی میخواهیم برای دستیابی به اهداف سلیقهای خود با روح و روان مردم خودمان اینگونه بازی کنیم؟
*پژوهشگر کشاورزی
منبع: جمهوری اسلامی