ادعاهای بزرگ برای اثبات، نیازمند مدارک بزرگ هستند
در سال های اخیر تعدادی مقالات تحقیقاتی و بحث انگیز در حوزه محصولات تراریخته منتشر شده است که نویسندگان آنها ادعا دارند استفاده از تکنولوژی پیشرفته در صنعت کشاورزی می تواند بر سلامت انسان تاثیر منفی بگذارد. بر همین اساس در برخی موارد وجود چنین مقالات بی پایه و اساس علمی موجب بروز نگرانی هایی در جامعه شده و مردم را نسبت به سلامت و امنیت محصولات اصلاح شده ژنتیکی حاصل از دستیابی بشر با علوم و فنون نوین، با تردید روبرو کرده است. در پی هجمه های بسیاری که به دستاوردهای ارزشمند دانشمندان بیوتکنولوژیست و محققان علوم نوین در حوزه زیست فناوری وارد شده است، دانشمندان طی یک تحقیق گسترده، نتایج برخی از این مقالات را دوباره بررسی کردند …
بررسی علل اصلی نگرانی های موجود در مورد محصولات تراریخته
ادعاهای بزرگ برای اثبات، نیازمند مدارک بزرگ هستند
در سال های اخیر تعدادی مقالات تحقیقاتی و بحث انگیز در حوزه محصولات تراریخته منتشر شده است که نویسندگان آنها ادعا دارند استفاده از تکنولوژی پیشرفته در صنعت کشاورزی می تواند بر سلامت انسان تاثیر منفی بگذارد. بر همین اساس در برخی موارد وجود چنین مقالات بی پایه و اساس علمی موجب بروز نگرانی هایی در جامعه شده و مردم را نسبت به سلامت و امنیت محصولات اصلاح شده ژنتیکی حاصل از دستیابی بشر با علوم و فنون نوین، با تردید روبرو کرده است. در پی هجمه های بسیاری که به دستاوردهای ارزشمند دانشمندان بیوتکنولوژیست و محققان علوم نوین در حوزه زیست فناوری وارد شده است، دانشمندان طی یک تحقیق گسترده، نتایج برخی از این مقالات را دوباره بررسی کردند تا نادرستی ادعاهای موجود در مورد خطرات محصولات تراریخته برای سلامت انسان با روش های دقیق آماری و تجربی مشخص شود. تحلیل مجدد بررسی های آماری و داده های تجربی در برخی از این مقالات نشان داد که نتایج این تحقیقات در تضاد با نتایج به دست آمده از سوی نویسندگان این مقالات است و احتمال آسیب رسانی محصولات تراریخته بر سلامت انسان بسیار ضعیف است. استنتاج محققان از تعارضات موجود بین داده ها و نتیجه گیری های برگرفته از آنها نشان داد که به احتمال زیاد از روش های آماری نادرست در آنالیز این داده ها استفاد شده است. اشتباه در انتخاب روش های آماری مناسب، وجود داده های پرت و عدم حذف آن طی آنالیزهای آماری و انتخاب نمونه های اشتباه، مهم ترین دلایل نادرستی برخی استنتاجات علمی گزارش شده، است. بیش از دو دهه است که انواع مختلفی از محصولات تراریخته پس از گذراندن آزمایشهای دقیق و مورد تأیید مجامع جهانی، رهاسازی و کشت شده اند و در کشورهای مختلف نیز مصرف می شوند. گرچه مصرف این محصولات مخالفانی نیز دارد اما تاکنون هیچ سند علمی و قطعی در خصوص تاثیرات منفی این قبیل محصولات بر سلامت انسان، دام و محیط زیست ارائه نشده است. با این همه، هر از چندگاهی برخی از مخالفان این محصولات با تکرار نتایج همان آزمایشهای قدیمی و نادرست، ادعاهای تازهای مطرح میکنند که هدف نهایی شان ایجاد شبهه بر درستی آزمایشهای انجام شده و یا تشکیک در ایمنی مصرف این محصولات برای انسان، دام و یا محیط زیست است.با اینکه شمار مخالفان محصولات تراریخته زیاد نیست اما با ایجاد دیدگاه منفی و ترس و دلهره در جامعه نسبت به استفاده از محصولات غذایی تراریخته، مشکلات بسیاری در تولید و تجاری سازی (تولید انبوه جهت استفاده مردم در مقیاس وسیع) حتی در کشورهای توسعه یافته و همچنین کشورهای در حال توسعه به وجود آورده اند. بنابراین به جهت اهمیت موضوع دانشمندان با بررسی مجدد این مقالات به این نتیجه رسیدند که تعداد بسیاری از این دست مقالات که تاثیر منفی بر دید عموم مردم به محصولات تراریخته گذاشته است بیشتر انگیزه های سیاسی دارند. همچنین و پس از بررسی های به عمل آمده در مورد این نواقص، دانشمندان به این نتیجه رسیدندکه داده های ارایه شده در این مقالات مدرک قابل قبولی برای اثبات ضرر محصولات تراریخته برای سلامت انسان نیست.انتخاب روش های اشتباه آماری در آنالیز داده ها و در پی آن، به دست آوردن نتایج اشتباه در تحقیقات علمی موضوع جدیدی نیست و در بسیاری از رشته های علمی و مقالات چاپ شده از این دست اشتباهات بسیار دیده شده است. لذا برای اثبات تاثیر انتخاب درست و یا نادرست روش آماری بر نتایج داده ها، بنت و همکاران در سال 2010 در مقاله ای به بررسی این موضوع پرداختند. در این مقاله موضوعی، به تاثیر استفاده از روش های مختلف آماری در آنالیز داده های حاصل از ارتباطات عصبی بین گونه ای و احتمال مرگ و میر ماهی سالمون پرداخته شد. پس از آزمون داده ها با روش های مختلف آماری، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که انتخاب اشتباه روش آماری می تواند نتایج عجیب و غیر قابل قبولی را به همراه داشته باشد. شوربختانه این قبیل اشتباهات در آنالیز داده ها در سال های اخیر در برخی مقالات دیده شده و به دلیل دور از واقعیت بودن نتایج، دانشمندان و متخصصان را بر آن داشت تا همان داده ها را دوباره بررسی کنند و با کمال تعجب به نتایج کاملا معکوس با نویسندگان این مقالات برسند. با این حال و با وجود ادله علمی ثابت شده در مورد اشتباهات علمی فاحش موجود در این مقالات، این شفاف سازی ها از مردم پنهان می ماند و آگاهی رسانی نمی شود. با توجه به اعتماد جامعه به دانشمندان و متخصصان و از طرفی حساسیت مردم نسبت به سلامت و بهداشت، استناد به برخی مقالات و یافته هایی که در دنیای علم و پژوهش مردود اعلام شده، استفاده ابزاری از آنها و ایجاد وحشت در جامعه دور از انسانیت است. بر همین اساس هجمه های رسانه ای که اخیرا مخالفان محصولات تراریخته با استناد به یکسری مقالات اینچنینی نسبت به سلامت محصولات تراریخته بوجود آورده اند و در مناظره ها و سخنرانی های شان با استناد به این مقالات، سعی در اثبات حقانیت گفته ها و نگرانی های خود دارند، لذا به دلیل اهمیت موضوع، در یک بررسی مجدد به آنالیز مقالات مورد استناد آنها پرداختیم تا نه تنها برای مخالفان و حتی برای مصرف کنندگان در جامعه نیز واقعیت روشن شود و بی دلیل باعث ایجاد اغتشاش و نگرانی و ترس از فناوری در بین آحاد جامعه نشویم.در مطالعاتی که توسط دانشمندان و حتی سازمان های جهانی مربوط در مورد سلامت محصولات تراریخته در دنیا انجام شده، استفاده از این محصولات کشاورزی بلامانع اعلام شده است. برای نمونه کمیسیون اروپا اعلام کرد طی تحقیقاتی که در دهه های اخیر در بیش از ۵۰ پروژه و توسط حدود ۴۰۰ گروه تحقیقاتی صورت گرفته نتایج نشان داده محصولات تراریخته به خودی خود و فی نفسه خطرناکتر از محصولات حاصل از کشاورزی سنتی نیستند. در حالی که تنها تعداد انگشت شماری مقاله در دنیا در مورد محصولات تراریخته چاپ شده است که سلامت آنها را زیر سوال برده و توانسته اند توجه رسانه ها را به خود جلب کنند، که با بررسی های مجدد صورت گرفته بر روی این مقالات دانشمندان به نتایج معکوسی رسیدند! یکی از مقالاتی که اخیرا در سال ۲۰۱۴ توسط بوهن و همکاران در مجله شیمی غذا چاپ شد به بررسی ترکیب غذایی و عناصر معدنی ضروری در سویای تراریخته، سویای حاصل از کشاورزی سنتی و سویای ارگانیک پرداخت. در این مقاله نویسندگان ادعا کردند که میزان عناصر غذایی ضروری و مورد نیاز بدن مثلا انواع پروتین، روی و انواع اسیدهای امینه مورد نیاز بدن در سویای ارگانیگ بیشتر از سویای تراریخته است! به علت اهمیت موضوع و جنجال های بسیاری که متعاقب چاپ این مقاله در میان دانشمندان تغذیه و بیوتکنولوژیست ها بوجود آمد پس از بررسی مجدد داده های حاصل از آنالیز آزمایشگاهی نویسنده مقاله، آنالیز آماری داده ها نشان داد که تنها ۴ عنصرمعدنی از کل ۳۵ ماده معدنی اندازه گیری شده بین سویای تراریخته و سویای ارگانیک تفاوت معنی داری دارند نه کل مواد معدنی غذایی اندازه گیری شده! و نکته قابل تامل دیگر اینکه عناصر غذایی اندازه گیری شده بین سویای تراریخته و سویای حاصل کشاورزی سنتی هیچ تفاوت معنی داری با هم نداشتند. لذا نتیجه گیری درست این بود که آنالیز غذایی بین سویای ارگانیک و سویای حاصل از کشاورزی سنتی و تراریخته (غیر ارگانیک) نشان داد تعداد اندکی از عناصر غذایی بین سویای ارگانیک و سویای غیر ارگانیک تفاوت معنی داری دارد. نکته قابل تامل این است که با یک آنالیز آماری ساده بر روی همان داده نه حتی داده های تغییر یافته نتایج یک تحقیق به شکل کلی تغییر می کند. حال پرسش این است که چه کسی مسئول خطاهای فاحش اینچنینی در مقالات علمی است؟ مسئول واقعی هراس افکنی از علوم و فنون نوین در میان مردم جامعه چه کسی است؟ بر کسی پوشیده نیست که دستاوردهای علمی کنونی ماحصل تلاش لحظه به لحظه دانشمندان است و چقدر دردناک است که اینگونه سطحی نگرانه به باد استهزا گرفته شوند. مشابه این تحقیقات و مقالات در مورد محصولات اصلاح شده ژنتیکی با برچسب سرطان زا بودن یا ناباروری وجود دارد که متاسفانه مخالفان فناوری نوین با استناد به آنها هر از چند گاهی موجب ایجاد تردید در جامعه می شوند. برای مثال ایرینا ارماکووا در سال ۲۰۰۶ در مقاله ای ادعا کرد محصولات تراریخته باعث تقطیع نسل و ناباروری خواهد شد . ایشان ادعای خود را از طریق مطالعه ای که بر تعدادی موش آزمایشگاهی انجام داد به اثبات رساند. جدای از دلایل علمی مستند اولین نکته ای که صداقت و درستی این مطالعه را زیر سوال می برد وجود نام صلح سبز به عنوان ناشر این مطالعات و نتایج است. این سازمان از مخالفان اصلی زیست فناوری نوین و مهندسی ژنتیک است و این خود به تنهایی در نتایج این تحقیقات شبهه ایجاد می کند. در نهایت به علت سرو صدای زیادی که این نتایج میان دانشمندان بیوتکنولوژی ایجاد کرد لذا جامعه علمی و تعداد زیادی از دانشمندان از سراسر جهان بر آن شدند تا به مطالعه دقیق روند این آزمایش و نتایج بپردازند و در نهایت نتایج این بررسی مجدد را در مجله معروف نیچر بایوتکنولوژی چاپ کردند. بر اساس بررسی های مجدد دانشمندان مقاله مورد نظر به علت ایرادات علمی زیادی که به آن گرفته شد در سال ۲۰۰۷ رد شد و در نهایت مجله نیچر بایوتکنولوژی با چاپ نظرات دانشمندان و نتایج بررسی مجدد این مقاله بر غلط بودن ادعاهای مخالفان مبنی بر ناباروری و عقیمی بر اثر مصرف محصولات تراریخته صحه گذاشت یکی دیگر از جنجالی ترین مقالات در مورد مخاطرات محصولات تراریخته، با عنوان «سمّیّت درازمدت علفکش راندآپ و یک ذرت تراریخته مقاوم به راندآپ» از سوی سرالینی و همکاران در سال ۲۰۱۲ در مجله Food and Chemical Toxicology به چاپ رسید که حجم عظیمی از تبلیغات علیه این محصولات را به صورتهای گوناگون به دنبال داشت و ادعا میکرد که مصرف طولانی مدت یکی از این محصولات، باعث ایجاد تومور در موشها میشود. یکی از این هجمههای تبلیغاتی، انتشار فیلمی به نام «لحظهای از حقیقت» بود که در ایران توسط یک سازمان مردمنهاد و غیردولتی ولی کاملا غیرمرتبط با محصولات تراریخته به فارسی دوبله و در حجم نسبتاً وسیعی در بین خانوادههای ایرانی منتشر شد و باعث تشویش اذهان عمومی در خصوص سلامت مصرف این محصولات شد. به دلیل اهمیت موضوع و جنجالی که این مقاله در بین محققان و متخصصان علوم بیوتکنولوژی و سایر علوم وابسته در خصوص سلامت محصولات تراریخته به وجود آورد دانشمندان در آنالیز مجدد داده های این مقاله به نتایج شگفت آوری رسیدند. نتایج گراف ها و جداول داده های نویسندگان مقاله مذکور به سادگی ثابت کرد که درصد ابتلا به سرطان در موش های تغذیه شده با ذرت تراریخته کمتر از موش هایی است که با ذرت حاصل از کشاورزی سنتی تغذیه شده اند! ولی به دلیل اصرار بی پایه و اساس علمی که در ذهن این محققان وجود داشت آنها متوجه این گاف بزرگ در مقاله خود نشدند و با انتشار این مقاله و بر خلاف نیت اصلی شان توانستند بر سلامت محصولات تراریخته صحه بگذارند. از سوی دیگر مهم ترین ایراداتی که به مقاله سرالینی وارد است اینکه در این مطالعه از نژادی از موش موسوم به نژاد هارلن اسپراگیو-داولی استفاده شده که ذاتا مستعد ابتلا به سرطان است. این بدان معناست که این نژاد به گونهای تولید شده که بیماری سرطان چه با ذرّت تراریخته و چه بدون آن، به صورت خود به خودی در این نژاد ایجاد خواهد شد! هدف از ایجاد چنین نژادی در موش، بررسی چگونگی بروز سرطان در موش و بررسی راههای درمان سرطان و استفاده از نتایج این تحقیقات در درمان سرطانهای انسانی بوده است و با این توضیح دیگر واضح است که در پژوهش مذکور از این نژاد به صورت نادرست استفاده شده و به عبارت دقیقتر، سو استفاده شده است. در ثانی، آزمایشهای این تحقیق، بدون تکرار انجام شده است. هر دانشجوی رشتههای مرتبط با پژوهش در علوم تجربی، ریاضی و حتی علوم انسانی، و از جمله رشتههای کشاورزی به خوبی میداند که در آزمایشهای علمی برای پرهیز از اثرات ناخواسته ناشی از عدم دقّت آزمایشکنندگان و عدم یکنواختی موادّ آزمایشی (آزمایششوندهها) بر دادهها و نتایج آن آزمایش، باید از عاملی به نام «تکرار» در آزمایشها استفاده شود. این امر به مفهوم آن است که در یک آزمایش، آن عامل آزمایشی باید چند مرتبه به صورت همزمان و مستقلّ مورد آزمایش قرار گیرد و اثر نهایی آن عامل با در نظرگرفتن مجموعه نتایج حاصل از آن در تکرارهای مختلف، تعیین میشود. در غیاب تکرار، هر نتیجهای که از یک آزمایش به دست آید، تصادفی و غیرقابل استناد تلقّی میشود. در واقع، فقط زمانی بر نتایج یک آزمایش صحّه می گذارند که در تکرارهای مختلف، کما بیش همان نتایج به دست آید. با این وجود، همانگونه که گفتیم، این سادهترین اصل تحقیق علمی است که هر دانشجویی آن را میداند اما در کمال تعجّب توسّط یک «استاد» بیولوژی مولکولی رعایت نشده است! البته بدون تکرار انجام این آزمایش یک نتیجه دیگر هم دارد که آزمایش به کلّی فاقد یک «آزمون آماری» هم هست. تاکید می کنیم که پژوهشها، دادهها و نتایجی از این دست که فاقد استنتاجهای آماری هستند و به هیچ عنوان قابل استناد، علمی و درست نخواهند بود! وجود آزمونهای آماری یکی از شروط اصلی بررسی صحّت نتایج حاصل از پژوهشهای علمی است. اشکالاتی که به مقاله مذکور وارد است و به برخی از آنها اشاره شد، از حدّ اشتباههای علمی رایج بسیار فراتر است و منابع علمی متعدّدی از تمام کشورهای جهان، مقاله مذکور را نقد و اشکالات متعدّد وارد بر آن را گوشزد کردهاند و نتایج و استنتاجهای عجیب آن را مردود دانستهاند. اندکی جستجو در منابع علمی، بیاعتباری این نتایج و به عبارتی دروغگویی دانشمند نمایانی که بر مبنای ارایه آمارهای کذب سعی در فریب افکار عمومی داشتهاند را بر ملا خواهد کرد. از میان شمار زیاد این مراجع علمی، مرجع ایمنی غذایی اتحادیه اروپا (EFSA) در سال ۲۰۱۳ نیز ضمن اشاره به اشکالات متعدد اجرای این پژوهش، از جمله نژاد مورد استفاده و تعداد اندک موشهای به کار رفته در آن و استنتاجهای بیارزش آن، اینگونه نتیجه میگیرد که «مقاله مذکور فاقد کیفیّت علمی لازم برای اثبات عدم ایمنی ذرّت ترایخته و علفکش راندآپ است. به همین دلیل این مقاله تأثیری در ارزیابیهای مرجع ایمنی غذایی اروپا در مورد راندآپ ندارد و این مرجع نیازی به بررسی مجدد ذرّت تراریخته NK603 نمیبیند. این مرجع به سرالینی و همکاران وی توصیه میکند که برای ادّعاهای خود شواهد علمی ارائه کنند که صراحتاً به این معنی است؛ در این مقاله مدارک و دلایل علمی وجود نداشته است.افزون بر این، آخرین خبرها حاکی از آن است که مجله منتشرکننده مقاله به دنبال افزایش انتقادات علمی نسبت به محتوای این مقاله، ابتدا به نویسندگان مقاله پیشنهاد کرد که مقاله خود را پس بگیرند و پس از استنکاف سرالینی و همکاران از این امر، سردبیر مجله در تاریخ ۸ آذرماه ۱۳۹۲ (۲۸ نوامبر ۲۰۱۳) یعنی کمتر از دو سال پس از انتشار، رسماً مقاله مذکور را رد و آن را از درجه اعتبار ساقط اعلام کرد (سایت الزویر، ۲۰۱۳).مقالات مورد بحث یکی از مهمترین مقالات اخیرا ارایه شده در مورد نگرانی های موجود پیرامون محصولات تراریخته بود که توانست توجه رسانه ها و مردم را به خود جلب کند اما شواهد و مدارک علمی قوی برای اثبات مضر بودن محصولات تراریخته ندارند. در طول ۱۰ سال گذشته، بیش از ۱۷۸۳ مقاله در مورد محصولات تراریخته در سراسر دنیا چاپ شده است، در حالیکه حتی یک مقاله که به صورت علمی و با مدارک مستند بتواند تفاوت ناخواسته بین محصولات تراریخته و محصولات حاصل از کشاورزی سنتی را ثابت کند، وجود ندارد. به هر روی، جامعه علمی و محققان، در تمامی زمینه های علمی به علت اهمیت موضوع، اصحاب رسانه و سیاستمداران و سایر مردم باید نسبت به اینچنین مقالات منفرد که گاها دستاوردهای بزرگ دانشمندان را زیر سوال می برد هوشیارتر عمل کنند و احساسی برخورد نکنند. باید اجازه داد چنین ادعاهای نادر در مورد سلامت محصولات تراریخته و یا هر علم و فناوری نوین دیگر مورد بررسی مجدد و آنالیز دانشمندان دیگر قرار گیرد و در صورت اثبات حقانیت، پذیرفته شود. به قول کارول ساگان “ادعاهای بزرگ، نیازمند مدارک بزرگ هستند”.سخن آخر اینکه، آنچه در اکثر مقالات در بررسی سلامت محصولات تراریخته به چشم می خورد بحث مقایسه محصولات تراریخته و محصولات کشاورزی سنتی است. نکته قابل تامل در این بررسی ها این است که محصولات تراریخته را از حیث سلامت یا عدم آن با محصولات کشاورزی سنتی می سنجند و اذعان دارند چون محصولات تراریخته ماهیتا متفاوت با محصولات کشاورزی سنتی است پس مضر است! در حالیکه در اکثر آنالیزها و مقالات علمی که به مقایسه محصولات حاصل از کشاورزی سنتی و محصولات تراریخته پرداخته اند و این دو روش را از حیث محتوای غذایی و تاثیر آن بر سلامت انسان و محیط زیست سنجیده اند و در تمام این مقالات به این نتیجه رسیدند که محصولات تراریخته هیچ عارضه ناخواسته و متفاوتی با محصولات کشاورزی سنتی ندارد و در عوض تاثیرات زیست محیطی و بیماری زایی کمتری نیز دارد. حال با این پیش فرض سوالی که در اینجا مطرح است اینکه چی کسی گفته محصولات کشاورزی سنتی و حاصل از سم و کود های شیمیایی سالم است که حالا ملاک سلامت یا عدم سلامت و مقایسه با سایر روش ها باشد؟ مگر نه اینکه بسیار منابع علمی و پزشکی مصرف سموم و کود های شیمیایی و باقی مانده آنها در اجزای گیاهان و نفوذ این سموم به خاک و آب را عامل مهم بیماری های کنونی و تخریب زیستگاه ها و آلوده سازی منابع آبی دانسته اند؟ پس چگونه است که یک علت بیماری زایی و ثابت شده از لحاظ علمی را فاکتوری برای سنجش سلامت دیگر روش ها و محصولات قرار می دهند؟ مگر سلامت محصولات کنونی کشاورزی حاصل از سم و کود محرز شده است که حال آن را به عنوان یک روش بی کم و کاست و بی ضرر و معیاری برای سنجش دیگر روش ها می دانند؟به نظر می رسد این گونه جانبدارانه و بی منطق حمایت کردن از عوامل و روش هایی که در طول سالیان دراز چه به شکل تجربی و چه با مستندات علمی خطرات آنها محرز شده است جایی در دنیای پیشرفته کنونی ندارد. بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک به عنوان یک علم پیشرو در زمینه پزشکی توانایی های خود را به اثبات رسانده اند. همچنین طی دو دهه اخیر با معرفی محصولات تراریخته، صنعت کشاورزی و صنعت غذایی دنیا را دگرگون کرده و به عنوان یک روش دوستدار محیط زیست به حفظ تنوع زیستی و پایداری اکوسیستم ها که همانا از سرمایه های طبیعی و غیر قابل بازگشت برای هر کشوری است، کمک می کند.
دکتر الهام باقری راد-بیولوژیست
منابع
Arjo, G. Portero, M. Pinol, C. Vinas, J. Matias-Guiu, X. Capell, T. Bartholomaeus, A. Parrott, W. Christou, P. 2013. Plurality of opinion, scientific discourse and pseudoscience: an indepth analysis of the Seralini et al. study claiming that RoundupTM Ready corn or the herbicide RoundupTM cause cancer in rats. Transgenic Res 22:255-۲۶۷٫
Bennett C, Baird A, Miller M. 2010. Neural correlates of interspecies perspective taking in the post-mortem Atlantic salmon: an argument for proper multiple comparisons correction. J Serendipitous Unexpected Results. 1:1-۵٫
Bohn T, Cuhra M, Traavik T. 2014. Compositional differences in soybeans on the market: glyphosate accumulates in Roundup Ready GM soybeans. Food Chem. 153:207-۲۱۵٫
Ermakova.2006. Influence of genetically modified soya on the birth-weight and survival of rat pups. Proceedings of the Conference “Epigenetics, Transgenic Plants & Risk Assessment”. Greenpeace. 41-47.
Marshall A. 2007. GM soybeans and health safety- a controversy reexamined. Nature Biotechnology. 25 (9): 981-987.
Séralini, G.E. Clair, E. Mesnage, R.Gress, S. Defarge, N. Malatesta, M. Hennequin, D. Vendômois. J.S.d. 2012. RETRACTED: Long term toxicity of a Roundup herbicide and a Roundup-tolerant genetically modified maize. Food and Chemical Toxicology. 50 (11): 4221-4231.