ضرورت بهره مندی از فناوری تراریخته در کشور

یکی از چالش‌های بزرگ در کشور آفات و بیماری‌هاست که سالانه باعث کاهش 30 درصدی محصولات کشاورزی می‌شود. متاسفانه برای رفع این مشکل از سموم کشاورزی استفاده می‌شود. در کشور 288 نوع سم مصرف می‌شود که 95 درصد آن وارداتی است و هزینه واردات آن130 تا 150 میلیون دلار برآورده شده است. سموم کشاورزی علاوه بر هزینه‌های گزافی که بر قیمت تمام شده محصولات کشاورزی تحمیل می‌کنند خسارت‌های بی‌شماری را برای سلامت انسان (بیماری سرطان) و محیط‌زیست به همراه دارند. میزان مصرف سم در کشور 27 هزار تن است که سهم سرانه هر فرد ایرانی از سم‌های مورد استفاده در کشاورزی 400 گرم گزارش شده و آمار مبتلایان به سرطان در مناطقی که استفاده از سموم و کودهای شیمیایی بالا بوده افزایش نشان می‌دهد.

منابع تجدیدپذیر آب در کشور از 132میلیارد متر مکعب به 89 میلیارد مترمکعب رسیده است. عمق خاک‌های زراعی ما ٢٣سانتیمتر است و میانگین عمق خاک در جهان دو متر برآورد شده است. میزان مواد آلی و غنای خاک ما زیر 4/0درصد است، در حالی که میانگین جهانی 5/2‌درصد است. سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی وجود ندارد و کشاورزی ما همیشه محتاج یارانه بوده است که در حال حاضر به‌خاطر کاهش قیمت نفت همان هم وجود ندارد. حال در این شرایط که نه آب داریم نه خاک مناسب نه سرمایه‌گذار مناسب، چطور قرار است غذا تامین کنیم؟ از طرفی در حال حاضر نیاز کشور به موادغذایی 300میلیون تن است که صدمیلیون تن آن در داخل تولید می‌شود و بقیه وارداتی هستند، این در حالی است که در آینده قرار است جمعیت کشور به 150میلیون نفر برسد. از طرفی مصرف سرانه اکثر موادغذایی در کشور بیش ازحد استاندارد است، به‌طوری که مصرف سرانه محصولات استراتژی مانند نان، روغن و برنج به ترتیب 5، 2 و2 برابر سرانه جهانی است.

خشکی، چالش بعدی در کشور است، به‌طوری که 84 درصد مساحت کشور ما در مناطق خشک و نیمه‌خشک واقع شده است. مهندسی ژنتیک و تولید گیاهان تراریخته یکی از راه‌های غلبه بر خشکسالی برای تولید غذاست. ایجاد مقاومت نسبت به خشکی در گیاهان، نخستین و بهترین راه مقابله با بحران کم‌آبی در ایران است. استفاده از روش‌های اصلاح کلاسیک و سنتی به دلیل محدودیت منابع ژنتیکی لازم برای بهبود مقاومت گیاهان به خشکی، چندان زیاد نیست. با این وجود، در طبیعت موجوداتی (گیاه، جانور، میکروب‌ها) زیست می‌کنند که در شرایط بسیار خشک نظیر بیابان‌های مرکزی ایران، قادر به حیات و حتی تولید هستند. وجود این قابلیت‌های ژنتیکی است که پژوهشگران را به استفاده از این منابع ژنتیکی باارزش در روش‌های مهندسی ژنتیک سوق داده است، چراکه روش‌های اصلاح سنتی قادر به بهره‌برداری از این منبع ژنتیکی عظیم و باارزش نیست. در روش‌های مبتنی بر بیوتکنولوژی مدرن، ابتدا نسبت به شناسایی مکانیسم‌های دقیق فیزیولوژیک مقاومت در برابر خشکی در این موجودات اقدام می‌شود. سپس ژن یا ژن‌های اصلی درگیر در این فرآیندها مورد شناسایی قرار می‌گیرند. آنگاه آن ژن‌ها جداسازی شده و از آنها در روش‌های مهندسی ژنتیک برای ایجاد گیاهان تراریخته مقاوم در برابر کم‌آبی استفاده می‌شود. نمونه این گیاهان، ذرت تراریخته مقاوم به خشکی است که در ایالات متحده در سال 2015 در سطح 800 هزار هکتار مورد بهره‌برداری قرارگرفته است. این رقم ذرت 20 درصد مقاومت بیشتری به خشکی داشته و منجر به ممکن شدن کشت ذرت در مناطقی که پیش از آن امکان کشت ذرت وجود نداشته، شده است. تولید اولین گندم تراریخته مقاوم به خشکی در انگلستان با 40 درصد افزایش عملکرد نمونه دیگری از گیاه تراریخته مقاوم به خشکی است که در حال گذراندن آزمایش‌های مزرعه‌ای است.

محصولات تراریخته قبل از اینکه به مصرف برسند مورد آزمایشات زیادی قرار می‌گیرند، به‌طوری‌که بعد از آزادسازی نه تنها هیچ فرقی با بقیه محصولات ندارند، بلکه سلامتی آنها مورد تایید است. هیچ‌گاه چنین بررسی‌هایی برای محصولات رایج کشاورزی علی‌رغم مصرف فراوان سموم خطرناک و کودهای شیمیایی آلوده به فلزات سنگین انجام نمی‌شود تاکنون هیچ گزارشی در خصوص اثرات سوء محصولات تراریخته ارائه نشده است.

گفتنی است، اهداف کلان نظام علم و فن‌آوری در کشور، دستیابی به علوم و فنون مورد نیاز برای تامین امنیت‌غذایی، خودکفایی در محصولات غذایی است، برای تامین این موادغذایی، نیازمند ایجاد واریته‌های پرمحصول هستیم. کشاورزی سنتی به‌عنوان یک راهکار در جهت تامین نیاز جمعیت رو به افزایش مطرح است، اما در این روش استفاده از سموم کشاورزی در جهت افزایش عملکرد مطرح است. با محصول ارگانیک هم تنها غذای درصد کمی از مردم تامین می‌شود که قادر به تامین کل نیاز غذایی کشور نیست. استفاده از فناوری جدید همانند تراریخته با حفظ محیط‌زیست و توسعه پایدار می‌تواند نقش مهمی در تامین غذا داشته باشد.

با کشت گیاهان تراریخته که نسبت به آفات، بیماری‌ها و خشکی مقاوم هستند، نه تنها می‌توان از خروج ارز کشور جلوگیری کرد، بلکه می توان از طریق فروش این گیاهان، مبالغ قابل توجهی ارز وارد کشور کرد. در صورت تولید گیاهان تراریخته، نیاز به واردات سم و هزینه سمپاشی کاهش خواهد یافت و متعاقبا سلامت انسان، دام و محیط‌زیست نیز تامین می‌شود. کاهش واردات موادغذایی، افزایش تولید و عملکرد، کاهش واردات سموم، کاهش هزینه‌های تولید، کاهش خسارت‌های زیست‌محیطی و کاهش هزینه‌های درمان مسمومان از نتایج اقتصادی گیاهان تراریخته است، بنابراین دستاوردهای زیست‌محیطی حاصل از عدم مصرف حدود ۲۷هزار تن سموم مختلف در کنار چنین کاهش قابل‌توجهی از هزینه‌های تولید بسیار شایان توجه و ارزشمند است.

بهره‌مندی از علوم و فناوری نوین به‌خصوص در زمینه مهندسی ژنتیک و تراریخته که در حال حاضر در انحصار تعداد محدودی از کشور‌های صنعتی است، موجب توانمندی سیاسی و علمی نظام اسلامی در جهان خواهد شد. ثالثا با راه‌اندازی تکنیک‌های نوین مهندسی ژنتیک و فناوری زیستی در کشور که از جدیدترین و پیشرفته‌ترین روش‌های علمی در جهان امروز هستند، علاوه بر اینکه سبب افزایش اعتبار میهن عزیزمان در عرضه جهانی خواهیم شد، جامعه علمی کشور را به مهم‌ترین ابزار پیشرفته در علوم و تکنولوژی مجهز خواهیم کرد که امید است با استفاده از آنها بتوانیم جامعه علمی کشور را از مصرف‌کنندگی محض علوم و تکنولوژی خارج و به‌تدریج به جرگه تولیدکنندگان دانش بشری وارد شویم.

*دکتر مسعود توحید فر- عضو هیئت علمی و مدرس دانشگاه

آفتاب یزد

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.