نقدی بر یک مناظره یک طرفه در برنامه تیتر امشب / پیامد حکومتهای ملوک الطوایفی در سیما
شيوه غيرحرفهاي تهیهکنندگان برنامه در حمايت از يک جريان تابلودار ضدفناوري بار ديگر دست خالي جريان زيستفناوريهراس و ضد فناوری تراریخته را در نقد اين فناوري رو کرد.
وقایع اتفاقیه – مديران برنامه “تیتر امشب” شبکه خبر در برگزاري مناظره هفته گذشته درباره محصولات تراريخته از طريق طراحي دکور، تقسيم ناعادلانه وقت و موضعگيريهاي مجري برنامه تمام تلاش خود را به کار بردند تا برخلاف سياستهاي رياست محترم سازمان صداوسيما درباره توقف زيستفناوريهراسي که به مديران شبکهها ابلاغ شده است، دروغپردازيهاي يک جريان خاص عليه زيستفناوري و محصولات تراريخته را براي مخاطب بزرگنمايي کنند. مديران برنامه پس از آنکه قانع شدند چينش ناعادلانه «دو به يک» طرفين مناظره را اصلاح کنند مهمان حذفشده (حاضر در پشت صحنه) را برخلاف تعهد خود از اتاق فرمان در ظاهر گفتگوی تلفنی به برنامه زنده ارتباط داده و به وي اجازه دادند بدون هيچ محدوديت زمانيای مطالب مفصل و خلاف واقعي را عليه اين فناوري بيان کند و به مهمان دیگر وقت پاسخ گویی ندادند.
اين شيوه غيرحرفهاي در حمايت از يک جريان تابلودار ضدفناوري بار ديگر دست خالي جريان زيستفناوريهراسي را در نقد اين فناوري رو کرد. آخرين مناظرهاي که 23 ارديبهشت 1395 با صحنهآرايي مشابه و برخي سخنان معنادار مجري عليه فناوري تراريخته در گفتوگوي ويژه خبري برگزار شده بود منجر به اقدام بهموقع مديران سيما در توقف برنامههاي مشابه شده بود. فارغ از صحنهآرايي مديران برنامه براي جلوگيري از انتقال پيام نماينده جامعه علمي کشور درباره ضرورت و مزاياي بهرهمندي کشور از بيوتکنولوژي کشاورزي و فناوري تراريخته، واکاوي مواضع ضدفناوري علمي- کشوري مهمان برنامه نکات جالبي را درباره اين جريان براي مخاطب روشن ميکند. وي از شاگردان و نمايندگان يک جريان فکري ضدفناوري است.
اين جريان با ترجمه انديشههاي شخصيتهاي ضدفناوري و پستمدرن غربي مانند هايدگر و پستمن يا کارل مارکس به همراه پوششي از ادله ديني تلاش ميکند علم و فناوري جديد را با تأکيد بر علت غايي توسعهدهندگان (کافر) آن، علم و فناوري کفرآميز معرفي کند که نسبت آن با نظام توحيدمحور قابل تشکيک است و بايد با علوم الاهي جايگزين شود. (1) در برابر اين رويکرد ترجمهاي، فقه پوياي شيعه و مراجع عظام تقليد در بين ساير اديان و مذاهب به علمدوستي و رويکرد فناورانه شناخته ميشوند و همين امر است که در کنار تدابير مقام معظم رهبري براي بهرهمندي کشور از فناوريهاي نو موجب پيشرفتهاي کنوني کشور در حوزه علم و فناوري شده است.
علي کشوري در اين مناظره به نشستي با موضوع نقد فناوري تراريخته در قم و همچنين آثار مهدي نصيري در دهه 70 در نقد بيوتکنولوژي اشاره ميکند که در مجال کوتاه به بررسي محتواي اين دو اکتفا ميکنيم. کشوري چندي پيش نشستي را در نقد فناوري تراريخته در قم ساماندهي کرد که سخنان وي و مهمان ديگر نشست در نفي همه فناوريهاي جديد قابل توجه است.
کشوری در اين نشست صراحتا علیه توسعه بيوتکنولوژي بهعنوان يک فناوري اعلام موضع کرده و مدعي جايگزين ديني براي آن ميشود. سپس مسئله زکات را مثال ميزند که به جاي اصلاح نباتات ميتوان از طريق آن به افزايش کيفيت محصول اقدام کرد و از فناوريهاي زيستي بينياز بود: «ما اگر ميخواهيم ميوههاي باکيفيتتري در اختيار داشته باشيم، راه اين قضيه، پرداخت زکات است… اگر سطح تسبيح در نظامات اجتماعي ارتقا پيدا کند، ما در فرايند توليد و خلقت موجودات با يک موجودات بينقصتر و باظرفيتتري روبهرو خواهيم بود… بيوتکنولوژي ميگويد ژن بيانکننده خاصيت است ولي ما در فهم معارف روايي خودمان به اين نتيجه رسيديم که بهدليل اينکه خاصيتها، ذيل قواعد تقدير اعطا ميشود؛ بنابراين نميتوانيم از ژن، تصرف در خاصيتها را شروع کنيم و اگر دنبال تصرف در خاصيتها هستيم بايد از قواعد تسبيح شروع کنيم. اين دعواي ما با بيوتکنولوژي است.» (2)
کشوري با انداختن توپ بهرهمندي از فناوريهاي نو به پشتبام صراحتا اعلام ميکند: بايد پيش از پذيرش فناوريهاي نو «اثر تکنولوژيهاي جديد بر همه زيرساختهاي هدايت مورد بررسي قرار گيرد.» وي البته با بلااشکالخواندن توليد مقاله و فعاليت پژوهشي صرف تا زماني که به فناوري و کاربرد نينجامد، افزود: «حالا چون ما اشکال داريم، به بيوتکنولوژي نپردازيم؟… اين سؤال راجع به ساير حوزههاي علمي جديد هم مطرح است… حرف ما به سمتي نميرود که بيوتکنولوژي را تخطئه کنيم بلکه حرف ما به سمت منع تجاريسازي بيوتکنولوژي و تراريختهها ميرود.» (3)
مهمان ديگر اين نشست نيز با تقدير از سخنان کشوري درباره جايگزيني زکات به جاي زيستفناوري صراحتا از کفايت روايات در برابر علوم تجربي سخن گفته و بهعنوان مثال به جايگزيني وسايل زمان صدر اسلام مانند الاغ با فناوريهاي حملونقل امروزي اشاره ميکند: «چيزي که الان غربيها درست کردند مانند ماشين، هواپيما و موشک، چشمان ما را خيره کرده و فکر کرديم همه کارهاي آنها خوب است… يک روزي خواهد آمد که اين اروپا به ما ياد بدهد و بگويد که بياييد سوار قاطر و الاغ شويد که هيچ آسيبي به محيطزيست نميزند… اگر ما اين تفکر را داريم که با قاشق غذاخوردن چيز خوبي است ولي پيامبر(ص) با قاشق غذا نخوردند و فکر ميکنيم در زمان پيامبر(ص) قاشق نبوده و اگر قاشق نبود پيامبر(ص) با قاشق غذا ميخورد؛ اين اشتباه است. ساختن قاشق براي پيامبر(ص) چيزي نيست. پيامبري با اين همه معجزات، [نميتوانست قاشق بسازد؟]» (4)
ديگر منبع مورد ارجاع علي کشوري در مناظره ديشب آثار مهدي نصيري در دهه 70 شمسي بود. مهدي نصيري نيز رهبري جرياني ضدفناوري را در قم بر عهده دارد که در دهه 70 افکار خود را از طريق نشريه صبح و کتب انتشارات صبح و اخيرا از طريق نشريه سمات منتشر ميکرد. در يکي از کتابهاي انتشارات صبح با عنوان «قرن بيوتکنولوژي» نويسنده ضمن برحذرداشتن از همه فناوريها و علوم جديد، ميگويد: حتي يک مورد هم در طول تاريخ سراغ نداريم که عرضه يک نوآوري مهم تکنولوژيک براي جهان طبيعي بيخطر باشد. (5) وي سپس زيستفناوري را ابزار افراطيترين تجربه تاريخ بشر روي حيات و اکوسيستمها ميداند. با اينگونه استدلالها هنگامي که در کنار جريان هدفمند رسانهاي براي ترويج ادعاهاي فناوريهراسانه و علمنماها قرار ميگيرد و تلاش ميشود به نظام تصميمگيري و قانونگذاري دولتها وارد شود طرح استکبار براي تئوريزهکردن عقبماندگي کشورها شکل ميگيرد.
اين رويکرد که بهدليل ترجمه و اسلاميزهکردن انديشههاي پستمدرن، خود نوعي غربزدگي در ظاهر مبارزه با غرب است، پيامد ديگري نيز دارد: تهاجم معرفتي و فرهنگي و دشمني استکبار را به تهاجم ابزار و فناوري بيجان تقليل ميدهد که اين خود نتايج غيرقابل جبراني را دربر خواهد داشت زيرا از طرفي، مهاجمان و مهاجمه اصلي که فرهنگي است، تبرئه شده و از طرف ديگر، مانعي دروني بر سر راه پيشرفت علوم و فناوري و توسعه کشور ايجاد ميشود که در جهت تحقق دشمنيها، تحريمها و محدوديتهاي تحميلي صاحبان قدرت و تکنولوژي عليه ماست زيرا جامعهاي که به دست خود عقبماندگي علمي و اقتصادياش را تئوريزه ميکند زحمت دشمن را براي تحريم علمي و فناوري و اقتصادي به شدت کم خواهد کرد و به تبع آن کشوري ضعيف و وابسته باقي خواهد ماند.
براي دشمنان قسمخورده نظام اسلامي که طبق اعلام مسئولان اطلاعاتي کشور، تيمهاي جاسوسي را در کشور مديريت ميکنند، کافي است به منظور تقويت جريان ترجمه و اسلاميزهکردن تفکرات ضدفناوري پستمدرن و تربيت شاگردان بيشتر براي هايدگر، پستمن و مارکس تلاش کنند. این شرایط برای اختلال در پيشرفت کشور در فناوريهاي نو و تحقق اقتصاد دانشبنيان کفایت میکند.
مهدی معلی
منابع
1- براي نمونه ر.ک: عبدالعلي رضايي، تحليل ماهيت تکنولوژي، کتاب فردا، 1392.
2- متن کامل سخنراني حجتالاسلام علي کشوري در نشست بررسي ابعاد مختلف تراريخته در قم، به آدرس <https: //nro-di. blog. ir/1396/05/30-2>
3- متن کامل سخنراني آيتالله تبريزيان در نشست بررسي ابعاد مختلف تراريخته در قم، به آدرس <https: //nro-di. blog. ir/1396/05/30-1>
4- جرمي ريفکين، قرن بيوتکنولوژي، ترجمه حسين داوري، انتشارات صبح، 1382، ص 139.
5- همان، ص 134.
خیلی بد بود. و بیخود
این که اصلا نقد نبود