نفی فناوریهای نو در لباس دین
جریانی در کشور برای نفی پیشرفت فناوری در کشور شکل گرفته است که از جمله با سوء استفاده از دین اهداف خود را دنبال میکند اخیرا یکی از طلاب جوان تلاش کرده است به نفی فناوریهای نو به طور عام و بیوتکنولوژی و محصولات تراریخته به طور خاص بپردازد. یادداشت ذیل در پاسخ به این سخنان به مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ارسال شده است.
یکی از طلاب جوان در تاریخ 15 آذرماه با برگزاری نشستی چند نفره در شهر مقدس قم تلاش کرده است با طرح 5 اشکال به نقد فناوریهای نو به طور عام و بیوتکنولوژی و محصولات تراریخته به طور خاص بپردازد. برخی استدلالهای مطرح شده به قدری سطحی و مغایر با اصول علمی است که نقل آن برای نقد آن کافی است. وی در اشکال اول خود به فناوریهای نو به نفی علوم تجربی پرداخته و در مرحله دوم نصگرایی دینی را جایگزین روش تجربی میداند. اشکال دیگر از نظر وی این است که به دلیل غیرقطعی بودن بروندادهای علوم تجربی به نتایج ارزیابیهای سلامت هیچ محصولی (نه صرفا محصولات تراریخته) نباید توجه کرد. وی با رد کاربرد زیستفناوری برای پیشرفت کشور معتقد است اساتید و مراکز علمی و آکادمیک مرتبط با بیوتکنولوژی باید به سازمان پدافند غیرعامل منتقل شده و تنها کاربرد پدافندی دارند. وی در اشکال چهارم اعتقاد به ارتباط میان ژن و صفات یک ارگانیسم را غیردینی میخواند و در پایان چند شبهه درباره تولید بومی محصولات تراریخته مطرح میکند.
* نفی علوم تجربی
آقای علی کشوری که مدعی عنوان دبیری شورای الگوی پیشرفت اسلامی است، در اشکال اول با نفی صریح روش حسی و علوم تجربی نظریه ضد فناوری خود را سامان میدهد. وی معتقد است: «اگر از روش حسی استفاده کردید، نتیجۀ علمیای را که به دست آوردهاید نمیتوانید بگویید مطابق با واقع است… تحلیل شما نتیجهای دارد ولی معلوم نیست که این نتیجۀ شما نتیجۀ درستی باشد، فردا ممکن است یک تحلیل دیگری بیاید که دارای یک نتیجۀ جدید باشد… چون شما بدون اشراف اطلاعاتی نسبت به فطرت، پیشنهادی را میدهید و آن پیشنهاد یک کارآمدی را ایجاد میکند و مورد پذیرش واقع میشود و ده حوزۀ انسان را به چالش میکشد.» آقای کشوری علوم تجربی را به دلیل روش، غایت و مفاهیم پایه آن متعلق به دنیای سکولار و کفر میداند که نتایج فناورانه آن با «زیرساختهای هدایت» سازگاری ندارد.
* تقابل علم و دین
آقای کشوری با طرح اشکال دوم، به ناچار در جنگ ادعایی که بین علوم تجربی و دین قائل است دین را حاکم قرار میدهد. بنابراین، نصگرایی دینی را به دلیل اشراف دین نسبت به فطرت انسان به عنوان جایگزین روش علوم تجربی معرفی میکند. نتیجه این استدلال به بیان وی آن است که روش حوزه که در شناخت موضوعات به کارشناسان و متخصص هر علم مراجعه میکنند مردود است. وی سپس مطالعه علوم جدید توسط فقیهان را موجب گمراهی ایشان اعلام میکند. آقای کشوری با مقایسه فناوریهای نو و علومی همچون بیوتکنولوژی با کتب ضاله این پرسش را مطرح میکند که: «چه ضمانتی وجود دارد که وقتی ما این مفاهیم را میخوانیم، بر ذهنیت خود ما تأثیر نداشته باشد؟ … اصلاً دلیل اینکه باب مسئله کتب ضاله را مطرح کردند، به خاطر همین است؛ به خاطر اینکه عمده مؤمنین در مقابل تحلیلهای غلط متأثر و منفعل هستند و فعّال عمل نمیکنند مگر خلاف آن ثابت شود.» وی اعلام میکند حتی فضلای حوزه در صورت ورود تخصصی به بیوتکنولوژی منحرف خواهند شد و دیگر نمی توان به نظرات آنها اعتماد کرد: «کتب ضالة حرام است مگر برای خِرّیت فن. حال خِرّیت فن کیست؟ قطعاً همه و عامه طلبهها را شامل نمیشود.»
مشخص نیست نفی کلیسا گونه علوم تجربی و توصیف فناوریها به ضد دینی که یک بار به حذف کلیسا منجر شد، این بار با چه هدفی از سوی یک جریان خاص در کشور دنبال میشود. فارغ از این امر، روشن است که سیاستهای نظام و مقام معظم رهبری ضد دینی بودن فناوریهای نو را نمیپذیرند و بر بهرهمندی کشور از این فناوریها تأکید دارند. جستجوی کلمه زیستفناوری، بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک در بیانات رهبر معظم انقلاب و جایگاه آن در گفتمان ایشان خود گویای تقابل جدید این دو اندیشه است. از سوی دیگر، صراحتا در اسناد بالادستی همچون سیاستهای کلی و بلندمدت جمهوری اسلامی ایران (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، 20 اسفند 1379) و سند ملی زیستفناوری و راهبردهای اجرایی آن (مصوب ۱۳۸۶ شورای انقلاب فرهنگی) و ماده ۲ قانون ملی ایمنی زیستی (مصوب سال 1388 مجلس شورای اسلامی) بهرهگیری از زیستفناوری و مهندسی ژنتیک و ارقام اصلاح شده و تراریخته تکلیف شده است. اسناد و سیاستهای مذکور صراحتا بر تجاری سازی این فناوری و نه تحقیقات صرف تأکید دارند. اما ظاهرا برخی رسانههای انقلابی به دلیل عدم تسلط بر مباحث علمی و اسناد و سیاستهای قطعی نظام در حوزه فناوریهای نو و به ویژه زیستفناوری به خیال ترویج ادبیات نقد غرب، به استقبال این گونه تحلیلهای ضد فناوری رفتهاند. غافل از اینکه با جایگزین کردن نقد فناوری غربی به جای نقد غرب که ادبیات آن از سوی جریانهایی همچون بیناد صهیونیستی صلح سبز ترویج میشود به تحقق اهداف نظام سلطه در کشور خدمت میکنند.
* لغو بودن رشته بیوتکنولوژی
اشکال دیگر آقای علی کشوری در واقع دفع یک شبهه مقدر است. وی با تکلف زیاد تلاش میکند به این شبهه پاسخ دهد که درصورت کفر آمیز بودن بیوتکنولوژی و فناوریهای نو، سرمایهگذاریهای کلان نظام در این گونه فناوریها و زیرساختهای گسترده مهیا شده و تربیت خیل عظیم دانشمندان و متخصصان و دانشجویان در این حوزه چه فایدهای دارد؟ این طلبه جوان در پاسخ نسخهای عجیب برای همه مراکز پژوهشی و آکادمیک میپیچد و میگوید: «آیا فعالیت دوستانی که در حوزۀ بیوتکنولوژی فعالیت میکنند، دیگر به درد نمیخورد؟ ما شما را ذخیره نظام برای مسئله نفیسبیل و برای مقابله با هجمههایی که غرب در حوزه تهدیدات زیستی بر ما اعمال میکند، میدانیم… دوستان ما درس بخوانند، مقاله بنویسند، پایاننامه بنویسند تا روشهای دنیای استکبار در تهدید جامعه اسلامی را مسلط باشند تا بتوانند صفآرایی کنند؛ یعنی بنده تحقیق در حوزه بیوتکنولوژی را حتماً قبول دارم ولی نه از باب تجاریسازی و آوردن ثمره تحقیقات بر سر سفره مردم بلکه از باب نفی سبیل و از باب حفظ توازن.»
چنین استدلالی ناگزیر به طرح این پیشنهاد عجیبتر منجر شده است که تحقیقات در حوزه بیوتکنولوژی از وزارتخانههای بهداشت، کشاورزی و علوم خارج شود و «دانشمندان بیوتکنولوژی ذیل سازمان پدافند غیر عامل فعالیت کنند.» آقای کشوری حتی بر دانشمندان بیوتکنولوژی منت گذاشته و اعلام آمادگی میکند مقدمات این امر را برایشان فراهم کند: «ما هم میتوانیم واسطه شویم و با آقای سردار جلالی و سایر دوستان صحبت کنیم که اساساً مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی ایران، یکی از نهادهای وابسته به پدافند غیر عامل تلقی شود و به آنجا بروند و بررسی کنند که ما بالاخره چه طوری باید جلوی تهدیدات زیستی دنیا را بگیریم! … بر اساس همین مبنا در برنامه ششم پیشنهاد شد وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بیایند و قانون تهدیدات زیستی ایران را بنویسند؛ اگر آن قانون خوب نوشته شود، ما نیاز به تحقیقات حوزه بیوتکنولوژی خواهیم داشت و از برادران محترممان استفاده میکنیم!»
* نفی نقش ژنوم
آقای کشوری برای طرح اشکال چهارم خود در نقد بیوتکنولوژی با ادبیاتی غیرتخصصی وارد حوزه ژنتیک شده و فرایندهای مولکولی ژنوم و وابستگی صفات به ژن را نفی میکند تا به زعم خود آن را با ادبیات دینی خود جایگزین کند: «ابر گزاره بیوتکنولوژی یک جمله است: ژن بیانکننده خاصیت است…؛ مثلاً رنگ، حجم، عمر و مقاومت را بیان میکند. از نظر فکر اسلامی این ادعا را بپذیریم یا نه؟» وی در پاسخ به این پرسش اعلام میکند که خداوند خاصیتها را به ژنها اعطا میکند و این خاصیتها برای ژنها ذاتی نیست. بنابراین تغییر صفات و ژنها با روشهای مهندسی ژنتیک و اصلاح نباتات، کفرآمیز و زیانبار است و باید استخراج و تمسک به سنتها و قواعد الهی را جایگزین روش تجربی این گونه فناوریها نمود. آقای کشوری برای این روش جایگزین خود مثالهایی را هم مطرح میکند: «استغفار و صله رحم عمر را زیاد میکند و زکات خاصیت یا برکت را در محصول ارتقا میدهد… اگر شما این قواعد تقدیر را شناسایی کردید و به آن عمل کردید، نتیجه آن این میشود که تقدیر در ساختار تقدیر جابجا میشود؛ تقدیر تغییر میکند، یعنی چه؟ یعنی خاصیتها تغییر میکند و بهاصطلاح اینها یعنی نظام ژنوم ارتقا پیدا میکند! اگر نظامات اجتماعی تغییر پیدا کنند، ما با موجودات کمظرفیت و پرآفت و با موجودات با خاصیت کم، روبرو نخواهیم بود. آقایان همهچیز را که نمیتوانند سکولار معنا کنند. بالاخره یک قواعد تقدیری داریم.»
این در حالی است که برای هر ناآشنای با منطق نیز آشکار است که از این مقدمات نمیتوان نفی مهندسی ژنتیک را نتیجه گرفت. اصلاح نباتات و توجه به سنن الهی به هیچ وجه نافی یکدیگر نیستند. در صورت پذیرفتن این شیوه استدلال باید در همه شرایط مشابه و در نفی سایر علوم و فناوریها نیز به آن ملتزم شد و هیچ اندیشمند و فقیهی به چنین نتیجهگیری ملتزم نشده و نمیشود. آقای کشوری در نتیجهگیری از اشکال چهارم خود میگوید: «به جای رفتن به سمت استفاده از قواعد ناقص بیوتکنولوژی برای تصرف در قواعد عالم، پیشنهاد ما این است که تغییر نظامات اجتماعی در راستای توحید را در دستور کار خود قرار دهیم.» وی به صراحت دنباله روی خود را از جریان استعماری ضد فناروی نشان میدهد و تصریح میکند درباره فناوریهای نو اغراق شده است و «غربزدهها و غربگرایان داخل کشور همیشه تکنولوژیها را بزککرده به ما معرفی میکنند.»
* شبهات غیرعلمی علیه تراریخته
آقای کشوری در بیان آخرین اشکال تلاش میکند اشکالات خود را بر محصولات حاصل مهندسی ژنتیک یا تراریخته بیان کند. اغلب این اشکالات مشابه شبهاتی است که جریانهای استعماری و به ظاهر زیستمحیطی همچون بنیاد صهیونیستی صلح سبز با هدف انحصار فناوری منتشر کردهاند و اغلب در وب سایت این بنیاد منتشر شده است. موارد ذیل محورهای شبهات آقای علی کشوری در این باره است:
1ـ هدف از تولید محصولات تراریخته افزایش محصول برای رفع گرسنگی در جهان است در حالی که این امر با کشاورزی ارگانیک امکانپذیر است. همچنین کنترل آفت از طریق روشهای دیگر امکانپذیر است و نیازی به استفاده از محصولات تراریخته مقاوم به آفت نیست.
این ادعا در حالی مطرح میشود که مهندسی ژنتیک و زیستفناوری ظرفیتهای فراوانی را در ایجاد ارقام زراعی متناسب با نیازها و شرایط اقلیمی فراهم میکند و افزایش محصول ممکن است تنها یکی از دهها هدف به کارگیری زیست فناوری در تولید محصولات زراعی باشد. به علاوه از این فناوری تا کنون با اهداف دیگری نظیر تولید محصولات مقاوم به آفت یا خشکی استفاده شده است که در چنین مواردی به طور طبیعی با کاهش آسیب تنشهای مذکور با افزایش عملکرد نیز مواجه خواهیم بود. این امر به هیچ روی در تقابل با روش کشاورزی ارگانیک قرار ندارد. بلکه به دلیل کاهش مصرف سم و منابع ارزشمندی همچون آب، کاهش عملیات خاکورزی و دیگر آسیبهای زیستمحیطی ناشی از کشاورزی در راستای اهداف کشاورزی پایدار قرار دارد. نکته دیگر اینکه امکان کشت ارگانیک به شرایط آب و خاک، نوع آفات و مانند آن وابسته بوده و در بسیاری موارد شرایط لازم مهیا نیست. برای نمونه پنبه در بسیاری از نقاط کشور با طغیان آفت مواجه است و همین امر موجب نابودی بیشتر مزارع پنبه در ایران شده و کشورمان را از صادر کننده پنبه به وارد کننده تبدیل کرده است. در مقابل کشور هند با کشت پنبه تراریخته نه تنها وابستگی به واردات را از بین برد بلکه به تولید کننده اول پنبه جهان تبدیل شد. به همین دلیل است که با وجود تلاش و سرمایهگذاری کلان کشورهای پیشرفته جهان برای گسترش کشت ارگانیک تا کنون کمتر از یک درصد از کشاورزی به کشت ارگانیک اختصاص دارد. این میزان در مورد کشورهای پیشرو در کشت ارگانیک بین 3 تا 7 درصد است. در عین حال، موافقت با فناوریهای نو مانند مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته و تأکید بر ارزشمندی آنها برای رفاه جامعه مؤمنین الزاما به مفهوم مخالفت با کشت یا استفاده از محصولات ارگانیک نیست. به قول صاحب گلشن راز شیخ محمود شبستری:
جهان چون چشم و خال و خط و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
2ـ مخالفتهای جهانی و بینالمللی و جنبشهای ضد تراریخته در جهان نشاندهنده عدم سلامت این محصولات است. ضمن اینکه سی و هشت کشور جهان محصولات تراریخته را ممنوع کردهاند و تنها برخی کشورها این محصولات را برای تولید سوخت زیستی استفاده میکنند.
فارغ از اینکه ممنوعیت مصرف محصولات تراریخته در 38 کشور جهان کذب محض است، مخالفتهای جهانی همان طور که آقای کشوری تصریح کرده است به جنبشهای تندرو زیستمحیطی و ضد فناوری صهیونیستی مانند بنیاد صهیونیستی صلح سبز اختصاص دارد و این جنبشها مرجع تأیید سلامت محصولات غذایی محسوب نمیشوند. در مقابل، هیچ یک از مراجع متولی سلامت در جهان تا کنون کوچکترین عارضهای را از مصرف محصولات تراریخته گزارش نکردهاند؛ بلکه به عکس در تمامی کشورها با صدور مجوز مصرف سلامت این محصولات را تأیید کردهاند. ممنوعیت این محصولات در 38 کشور جهان نیز تنها در چند رسانه معدود مطرح شده است و مراجعه به قوانین کشورها و منابع معتبر مانند اتاق تهاتر کشورها نشان میدهد محصولات تراریخته در کشورهای مذکور دارای مجوز مصرف انسانی و دامی هستند.
3ـ ادعای دیگر آقای کشوری این است که فناوری مورد استفاده برای محصولات تراریخته در ایران به دلیل عوارض آن یک فناوری منسوخ شده است و روش ویرایش ژن در جهان رواج دارد.
به عکس آنچه ادعا شده است، هم اکنون در پیشرفتهترین کشورهای جهان از جمله امریکا جدیدترین محصولات از طریق این فناوری در حال توسعه و دریافت مجوز است. ویرایش ژن که آقای کشوری آن را به عنوان جایگزین انتقال ژن معرفی میکند در سال ۲۰۱۵ معرفی شده و کماکان با محدودیتهای جدی مواجه است. به همین دلیل تا کنون تنها یک محصول از طریق ویرایش ژن به بازار راه یافته است. در مقابل هم اکنون به طور میانگین سالانه بیش از 800 رقم جدید با استفاده از فناوری محصولات تراریخته در امریکا مجوز کشت آزمایشی دریافت میکنند و سالانه دهها رخداد و محصول جدید در کشورهای مختلف از طریق این فناوری به بازار معرفی میشود.
4ـ آقای علی کشوری در بخش دیگر از سخنان خود مدعی میشود به جای استفاده از روغن حاصل از محصولات تراریختهای چون سویا، ذرت و کلزا باید از روغن دامی استفاده شود و طب اسلامی نیز آن را توصیه میکند. ما میتوانیم در ایران گلهداریهای عظیم حول گوسفند، گاو و شتر راه بیاندازیم.
این پیشنهاد در شرایطی مطرح میشود که با وجود همه تلاشها هنوز کشورمان در تأمین پروتئین حیوانی خودکفا نیست و بر فرض خودکفایی 85 درصد از خوراک دام را از طریق سویا و ذرت وارداتی تأمین میکند که از قضا تراریخته هستند.
نفی فناوریهای نو به بهانه تقابل آن با دین در حالی است که پیشرفت سریع و بی وقفه علمی و فناوری سیاست قطعی نظام است. مقام معظم رهبری بارها تأکید کردهاند در حال جنگ علمی و فناوری با استکبار هستیم. ایشان به طور خاص در بازدید از پژوهشگاه رویان که مهندسی ژنتیک محور فعالیتهای آن است ضمن تأکید بر پیشرفت پرشتاب در این حوزه تصریح کردند که مقامات امریکایی قصد دارند برای جلوگیری از پیشرفت کشور در علوم ژنتیک شورای حکام تأسیس کنند. (1) به نظر میرسد تقویت جریانهای ضد فناوری در داخل کشور مکمل طرح امریکاییها برای جلوگیری از پیشرفت زیستفناوری در کشور و تأسیس شورای حکامها در حوزههای مختلف فناوریهای نو برای کند کردن پیشرفت کشورها است. از طریق القای تقابل علوم تجربی و فناوریهای نو با دین، مانعی درونی بر سر راه پیشرفت علوم و فناوری و توسعه کشور ایجاد میشود که در جهت تحقق دشمنیها، تحریمها و محدودیتهای تحمیلی صاحبان قدرت و تکنولوژی علیه ماست. حمایت مکرر بنگاه لجنپراکنی بی.بی.سی فارسی از جریان ضد مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته (2) نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. با توجه به موقعیت حساس کشور در مقطع فعلی جا دارد نهادهای امنیتی فعالیت این جریان در کشور و ارتباط مستقیم و غیر مستقیم آنها با جریانهای خارجی مانند بخش مقابله با مهندسی ژنتیک در بنیاد صهیونیستی صلح سبز زیر نظر داشته باشند.
دکتر مهدی معلی ـ استاد حوزه و دانشگاه
منابع
(1) بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در بازديد از پژوهشكده ى رويان، 25/04/1385، به آدرس: <http://www.leader.ir/fa/speech/3067>
(2) ر.ک: تراریخته، بحران تازه برای محیط زیست ایران، بی.بی.سی فارسی، 5 دسامبر 2017 – 14 آذر 1396، به آدرس: <http://www.bbc.com/persian/iran-41864417>؛ محصولات تراریخته؛ راه حل یا بحرانی جدید، 31 اکتبر 2017 – 09 آبان 1396، بی.بی.سی فارسی، به آدرس: <http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-41820247>
پ.ن: متن کامل سخنرانی آقای کشوری در این آدرس در دسترس است: <http://nro-di.blog.ir/1396/09/15-2>.
سلام
بنده در جلسه نقد تراریخته ها در قم حضور داشتم؛ نقل قول های شما از جناب کشوری ناقص و غیر دقیق است.
با روش شما علم پیشرفت نمی کند
نویسنده ادرس متن کامل سخنرانی آقای کشوری رو قرار داده که یک سایت متعلق به خود آقای کشوری و گروهشون هست:
http://nro-di.blog.ir/1396/09/15-2
خودشون متن کامل رو پیاده کردن و در سایت شون قرار دادند. همه نقل قول ها رو با متن خودشون چک کردم دقیق بود.
در مجموع دلایل آقای کشوری را قانع کننده تر از سخنان آقای قره ریاضی می دانم.
نمیدونم چرا وقتی آقای کشوری میگن بیوتکنولوژی و طب نوین و غیره خوب نیست همه شاگردانش قبول میکنند ولی وقتی مقام معظم رهبری می فرمایند بیوتکنولوژی پایه پیشرفت کشور است و دشمن برای زدن آن هر تلاشی میکند کر میشوند؟
واقعا وقیح هستند این جریان از یک سو معتقدند که علت غایی مهم ترین علت موجد شیء است و همه فناوری های غربی در علت غایی شان کفر آمیز هستند از سوی دیگر سوار ماشین آخرین سیستم میشوند؟
در مجموع شما و کشوری هیچ جایگاهی در کشور ندارید ولی دکتر قره یاضی دارای درجه رفیع از علم در بین دانشگاهیان و پژوهشگران می باشند.
در مجموع دلایل آقای کشوری را مضحک میدانم. بیشتر موارد را بافته است و نمیتوان به آنها گفت استدلال.