بیوتکنولوژی ضرورت توسعه کشاورزی در سرزمین کم آب ایران
تولید محصولات تراریخته موضوعی است که نزدیک به دو دهه در دنیا نهادینه شده است و نقش بسیار مهمی در امنیت غذایی داشته است.
در چند ماه اخیر بحث گیاهان تراریخته در فضای رسانه ای و مجازی براه افتاده است، که با شبهاتی همراه بوده است. هدف از این یاداشت ابهام زدایی این شبهات و شفاف سازی موضوعات پیرامون محصولات تراریخته است.
آنچه مسلم است هر محققی میتواند برای رفع یک مشکل ملی یا جهانی همانند امنیت غذایی از تمام توان خودش استفاده کند. تولید محصولات تراریخته موضوعی است که نزدیک به دو دهه در دنیا نهادینه شده است و نقش بسیار مهمی در امنیت غذایی داشته است. هنری کسینجر وزیر امور خارجه نیکسون در دهه 1350 طرحی را برای به سلطه درآوردن ملت و دولتها ارئه داد، که در آن به دو موضوع غذا و نفت اشاره کرده است.
وجود 8 میلیون گرسنه و مرگ 6 میلیون کودک در دنیا نشان دهنده اهمیت موضوع است. در این راستا هر فناوری که بتواند نقش موثری در امنیت غذایی داشته باشد مورد توافق دولتمردان است. یکی از این فناوریها، محصولات تراریخته است که توانسته است در دو دهه اخیر رشد صد درصدی داشته باشد. این فناوری که هم اکنون در بیش از 28 کشور دنیا کشت و کار و در بیش از 180 کشور محصولات آن مصرف میشود، توانسته است به عنوان سریعترین فناوری در جهان پذیرفته شود. تولید گیاهان تراریخته مقاوم به آفات و امراض و بینیاز از کاربرد سموم خطرناک تحولی را در کشاورزی ایجاد کرده است که تنها با انقلاب سبز قابل مقایسه است. در عرض کمتر از 20 سال سطح زیر کشت گیاهان تراریخته 100 برابر افزایش یافته و به سطحی بالغ بر 185 میلیون هکتار رسیده است.
تولید سیب زمینی مقاوم به بیماری قارچی بلایت، سیب درختی با قهوهای شدن کمتر، یونجه تراریخته با لیگنین پایین و قدرت هضم بالا، تولید ذرت مقاوم به خشکی در امریکا و ماهی سالمون تراریخته با رشد سریعتر در سال 2015، تولید اولین بادمجان تراریخته مقاوم به آفت در هندوستان و تولید توتونهای تراریخته به منظور استفاده در سوختهای زیستی همه و همه از دستاوردهای بیوتکنولوژی مدرن است. دانشمندان ایرانی هم توانستند فناوری تراریخته را در کشور بومی و همزمان دو محصول تراریخته را آماده آزاد سازی کنند که با مخالفتها همراه بوده است. به عنوان مثال مقایسه کردن کشور ایران با عربستان در خصوص عدم کشت و کار محصولات تراریخته از جمله این مخالفتها است. ضمن اینکه این مقایسه نادرست و غیر منطقی است باید به اطلاع رسانده شود که استفاده از هر فنآوری بستگی به وضعیت جغرافیایی، اقلیمی و اجتماعی هر کشوری دارد.
عربستان کشوری است که آب ندارد که بخواهد کشاورزی انجام دهد، بطوریکه در سال 2016، به صورت صد درصد گندم مورد نیاز خود را از خارج تامین خواهد کرد. بدین ترتیب عربستان به گروه کشورهای منطقه خواهد پیوست که منابع هیدروکربنی خود را میفروشند تا کربوهیدرات بخرند، و قرار نیست به خودکفایی برسد، این در حالی است دولت ایران به تبعیت از سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقام معظم رهبری، سعی دارد تا سهمی از واردات سالانه توسط نیروهای داخلی ایرانی تولید کند و از توان داخلی به خودکفایی برسد.
در جای دیگری گفته میشود کشورهای اروپایی کشت وکار محصولات تراریخته را ممنوع کردهاند. گفتنی است این مخالفتها صرفا رقابتهای اقتصادی و توان پایین تولید محصولات کشاورزی در اروپا در مقایسه با آمریکا و دیگر کشورهای آمریکایی مثل آرژانتین و برزیل است. از آنجا که کشورهای اروپایی قادر به رقابت با کشاورزی عظیم کشورهایی مثل امریکا و برزیل نیستند سعی دارند با تبلیغات منفی علیه محصولات تراریخته جلو سیل واردات محصولات کشاورزی به اروپا را بگیرند. ضمن اینکه EFSA که مرجع صدور مجوز به محصولات غذایی و بررسی سلامت محصولات غذایی در اتحادیه اروپایی است، تا کنون برای 71 محصول تراریخته مجوز مصرف صادر کرده است. ممنوع کردن واردات و کشت محصولات تراریخته توسط روسیه موضوع دیگری است که هر چند وقت دررسانهها مطرح میشود. لازم به توضیح است روسیه کشوری است با توجه به شرایط آب و هوایی آن، بسیاری از محصولات کشاورزی در آن کشت نمیشوند، از طرفی کشور ما باید معیارهای خود را برای پیشرفت داشته باشد. علاوه بر موارد مطرح شده، در روسیه تا تابستان 2015 تعداد 23 رقم تراریخته مورد تایید قرار گرفته است. در سپتامبر 2013 پروتکل رهاسازی زیستمحیطی محصولات تراریخته در روسیه صادر شد که در 2017 لازم الاجرا خواهد شد. در اصل، این قانون با هدف وارد کردن ضربه اقتصادی به آمریکا تصویب شده است. علف کش گلایفوسیت موضوعی است که بارها با عنوان سرطانزا بودن و تولید ابر علف هرز مورد انتقاد بوده است. واقعیت این است طبق بیانیه رسمی دو سازمان معتبر جهانی یعنی سازمان بهداشت جهانی و سازمان خواربار جهانی در 16 مه سال 2016 در ژنو سوئیس بیخطر بودن این علفکش تاکید شده است. ضمن اینکه طبق آمار و اخبار مستند علمی از سوی سازمانهای بین المللی، ارتباط بین بروز سرطانهای رحم و علفکش آترازین به طور کامل اثبات شده است نه علف کش گلایفوسیت. تحقیقات نشان داده است در صورت مصرف مداوم گلایفوسیت به مدت 20 سال منجر به تولید ابر علف هرز میشود در صورتی که سایر علف کشها در مدت 5 تا 10 سال منجر به ابر علف هرز میشود. منتقدان ادعا میکنند که در سالهای اخیر با کشت گیاهان تراریخته مصرف سم هم اقزایش یافته است. در صورتی که مصرف سم زیاد نشده است بلکه مصرف علف کش افزایش یافته است. این افزایش امر طبیعی است چراکه سطح زیرکشت محصولات تراریخته مقاوم به علف کش در گذشته 50 میلیون هکتار بود و در حال حاضر به 100 میلیون هکنار رسیده است وقتی دو برابر شده است، باید متعاقب آن مصرف علف کش هم افزایش یابد.
در حال حاضر نیاز کشور به مواد غذایی 300 میلیون تن است که 100 میلیون تن آن در داخل تولید میشود. این در حالی است که در آینده قرار است جمعیت کشور به 150 میلیون نفر برسد. از طرفی مصرف سرانه اکثر مواد غذایی در کشور بیش ازحد استاندارد است، بطوریکه مصرف سرانه محصولات استراتژی مانند نان، روغن و برنج بترتیب 5، 2 و2 برابر سرانه جهانی است. برای تامین این مواد غذایی، نیازمند ایجاد واریتههای پر محصول است. کشاورزی سنتی به عنوان یک راهکار در جهت تامین نیاز جمعیت رو به افزایش مطرح است. اما در این روش استفاده از سموم کشاورزی در جهت افزایش عملکرد مطرح است. اما آنچه که در عمل اتفاق افتاده است مصرف بیرویه سموم شیمیایی است که بر محیط زیست وسلامتی انسان اثرات سوء دارد. استفاده از فنآوری جدید همانند تراریخته با حفظ محیط زیست و توسعه پایدار میتواند نقش مهمی در تامین غذا داشته باشد.
آنچه مسلم است در هیچ کشوری اصل محصولات تراریخته زیر سوال نمیرود بلکه نهایتا بر ضرورت کنترل و ارزیابی دقیق آنها تاکید میشود. توقف زیست فنآوری در حوزه کشاورزی خسارتی را بدنبال خواهد داشت که جبران آن تلاش چندین ساله را میطلبد. در پایان پیشنهاد میشود جهت جلوگیری از ایجاد التهاب علمی در سطح دانشگاههای کشور و جامعه اینگونه مباحث در سطوح کارشناسی به بحث و گفتگو گذاشته شده تا نتایج علمی و خوبی که قابل استناد و بهرهبرداری برای میهن اسلامی عزیزمان باشد بدست آید.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی