فناوری‌ستیزی و تقابل با جامعه علمی بیوتکنولوژی

با ورود کشورمان به باشگاه اصلاح ژنتیک ارقام زراعی صداهایی در جهت سنگ‌اندازی در مسیر این تحول بزرگ بلند شده است. چند رسانه خاص تلاش کرده‌اند با چهره‌سازی از چند نفر انگشت شمار به مخالفت با این فناوری وجهه علمی ببخشند. در حالی که واردات و مصرف این محصولات در دو دهه گذشته هیچ یک از این اشخاص و رسانه‌ها را نگران نکرده بود، از زمان اعلام عزم ملی دولت و محققان زیست‌فناوری کشور برای تولید داخلی محصولات تراریخته بومی، این جریان فعال شده و تلاش کرد از طریق فریب‌های رسانه‌ای و جعل و دروغ جریان‌سازی علیه مهندسی ژنتیک را در کشور سامان دهد. اخیرا شش نفر از این چهره‌ها با ارسال نامه‌ای به دکتر جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به دلیل تلاش برای اجرای اسناد بالادستی و قوانین کشور در حوزه زیست‌فناوری ـ که تولید داخلی این محصولات را تکلیف کرده‌اند ـ ضمن تکرار برخی از این مطالب خلاف واقع مواضع قانونی وی را محکوم کرده‌اند.[1] دروغ‌های رسانه‌ای مانند قدیمی بودن این فناوری، سمی بودن آفت‌کش ارگانیک بی‌تی، ممنوعیت علف‌کش گلایفوسیت در اروپا و ادعای تناقض آمیز افزایش وابستگی در صورت استفاده از یک فناوری بومی در این نامه نیز تکرار شده است.

امضاکنندگان نامه مذکور دکتر غلامحسین زمانی، استاد تمام دانشگاه شیراز (گروه ترويج و آموزش كشاورزي)، دکتر ابراهیم پورجم، استاد تمام دانشگاه تربیت مدرس (گروه بیماری شناسی گیاهی)، دکتر حسین هنری، دانشیار دانشگاه جامع امام حسین(ع) (گروه زیست‌شناسی)، دکتر عبدالمجید شیخی، عضو هیئت علمی سابق جهاد سازندگی و وزارت جهاد کشاورزی و استاد[یار] کنونی دانشگاه آزاد اسلامی (گروه علوم اقتصادی)، دکتر ابوالفضل زالی، دانشیار دانشگاه تهران (گروه علوم دامی) و دکتر مهدی گنج خانلو، دانشیار دانشگاه تهران (گروه علوم دامی) هستند. به رغم آنکه رویکرد این اشخاص در برابر رویکرد قاطبه جامعه علمی بیوتکنولوژی کشور قرار دارد؛ اما ممکن است عناوین دانشگاهی به کار رفته در نامه این تصور را ایجاد کند که سخنان خلاف مطرح شده در آن نظرات تخصصی است. پاسخ این دروغ‌پراکنی‌ها بارها از سوی جامعه علمی کشور و انجمن‌های علمی ارائه شده و در رسانه‌ها در دسترس است. توضیحات ذیل گزیده‌ای از همین مطالب است:

* نسبت نویسندگان نامه با جامعه علمی بیوتکنولوژی کشور

شش نفر نویسنده این نامه، صدها تن از دانشمندان و متخصصان کشور و نهادهای پژوهشی و دانشگاهی و انجمن‌های علمی از جمله انجمن بیوتکنولوژی، انجمن ژنتیک، انجمن ایمنی زیستی و انجمن زراعت و اصلاح نباتات را که در جلسات و با ارسال نامه‌هایی (نامه 12 مرجع علمی و 545 مدیر و عضو هیئت علمی دانشگاه‌ها به کمیسیون کشاورزی مجلس؛ نامه ۳۰۶ عضو هیأت علمی به ابتکار درباره محصولات تراریخته) نظر خود را اعلام کرده‌اند، غیرصادقانه و فریبکارانه “موافقان پروژه واردات بذر” و “وابستگی” و دنباله‌رو “مافیای ثروت و جنایت” خوانده‌اند. حال آنکه به نظر می‌رسد حقیقت عکس این است. دانشمندان بیوتکنولوژی کشور دو دهه است معترض مانع تراشی برای تولید داخلی محصولات حاصل فناوری بومی مهندسی ژنتیک زراعی هستند و در این مدت بارها علیه واردات محصولاتی که توان تولید داخلی آنها وجود دارد در رسانه‌ها اعتراض کرده‌اند؛ وارداتی که از زمان وزارت محمدرضا اسکندری یکی از سردسته‌های این جریان آغاز شد و به مرور تا مرز 5 میلیارد دلار رسید. به عکس، چهره‌های ضد این فناوری تا زمانی که مسئله تراریخته، واردات بدون مجوز بود روزه سکوت داشتند و تنها زمانی که در سال 1394 به جریان افتادن فرایند صدور مجوز محصولات داخلی خبرساز شد، فریاد بلند کردند. عجیب نیست که برخی از سرشاخه‌های این جریان با بنیاد صهیونیستی صلح سبز به عنوان ابزار استعمار برای تحمیل عقب ماندگی به کشورهای دیگر نیز ارتباط دارند؛ چرا که بازگشت به روال سابق و سرکوب علم و فناوری بومی راه وابستگی و استعمار را هموار می‌سازد. کسی که خود را یک شخیصت علمی می‌خواند چگونه می‌تواند تعداد زیادی از اساتید و اعضای انجمن‌های علمی را نسبت به رشته تخصصی خود مغرض و ناآگاه بخواند؟ واقعیت آن است که شخصیت‌های دانشگاهی که به دلایل و با اغراض مختلف در جریان ضد این فناوری داخل شده‌اند از عدد انگشتان دو دست فراتر نمی‌روند و همچون امضاکنندگان نامه فوق اغلب تخصص‌های دیگری دارند.

* فناوری تولید ارقام تراریخته منسوخ نشده است

نویسندگان نامه در غلطی فاحش مدعی شده‌اند “فناوری تراریخته قدیمی و منسوخ شده و متعلق به چند دهه گذشته است.” در پاسخ گفته شده به عکس ادعای فوق جدیدترین محصولات در پیشرفته‌ترین کشورهای جهان در این رشته از جمله امریکا، کانادا، استرالیا، ژاپن، انگلستان و… از طریق این فناوری در حال تحقیق و توسعه یا دریافت مجوز است. از سوی دیگر فناوری جدیدتر مورد ادعای سرکردگان این جریان یعنی “ویرایش ژن” که به عنوان جایگزین معرفی می‌شود، به تازگی و از سال ۲۰۱۵ به عرصه زیست‌فناوری وارد شده و هنوز ظرفیت علمی لازم را برای جایگزینی روش‌های دیگر مهندسی ژنتیک نیافته است… .[2]

* آفت‌کش ارگانیک بی‌تی 90 سال سابقه مصرف ایمن دارد

نویسندگان نامه در ادعایی عجیب پروتئین بی‌تی را “سمی مهلک” دانسته‌اند که به کار گیری آن در اصلاح محصولات زراعی آنها را به “کارخانه‌های بیولوژیک تولید سم” تبدیل می‌کند. در پاسخ گفته شده بی.تی از دهه 1920 به عنوان یک نهاده زیستی در کشاورزی ارگانیک از جمله در ایران مورد استفاده بوده و تا کنون هیچ عوارضی از آن گزارش نشده است.[3] کارشناسی‌های متعدد و مجوزهای استفاده از بی.تی تصریح دارند این ماده برای انسان و حیوانات غیرهدف سمی نبوده و به همین دلیل هیچ کشوری محدودیتی در میزان استفاده از آن در محصولات زراعی تعیین نکرده است و محصولات ارگانیک که با این ماده اسپری شده‌اند و باقیمانده آن بر محصول وجود دارد بلافاصله قابل برداشت و مصرف دانسته می‌شوند.[4] در دهه 1980 استفاده از ژن این پروتئین زیستی برای ایجاد ارقام مقاوم به آفات[5] کشاورزان را از مصرف سموم شیمیایی خطرناک بی‌نیاز کرده و محصولی سالم برای انسان و محیط زیست ارائه کرده است. فارغ از آنچه گفته شد، دانشمندان ایرانی برنج تراریخته ایرانی را به گونه‌ای مهندسی کرده‌اند که بی‌تی تنها در ساقه و اندام سبز آن بیان می‌شود و اثری از آن در دانه برنج وجود ندارد.[6]

* ممنوع شدن استفاده از گلایفوسیت در اروپا دروغ است

در نامه فوق به “تصویب قانون ممنوعیت واردات سم گلایفوسیت از سوی اتحادیه اروپا به دلیل سرطان زایی آن” اشاره شده است که کذب محض است. فارغ از اینکه علف‌کش گلایفوسیت پنجاه سال است برای مقابله با علف هرز در محصولات زراعی کاربرد دارد و اختصاصی محصولات تراریخته نیست، اتحادیه اروپا پس از ارائه گزارش مطالعات سازمان ایمنی غذای اتحادیه اروپا و نیز آژانس مواد شیمیایی اروپا مبنی بر سلامت گلایفوسیت در 21 آذر 1396 به اجماع آرا مجوز مصرف آن را تمدید کرد.[7] این علف‌کش جزو کم‌خطر ترین علف‌کش‌ها است و بر اساس نظر کارشناسی نهادهای متولی امر در تمام کشورهای پیشرفته جهان مجوز مصرف دارد.

* تولید محصولات تراریخته ضامن استقلال و امنیت غذایی است / محصولات تراریخته داخلی حاصل فناوری بومی است

اشتباه دیگر نویسندگان نامه که باز هم تکرار دروغ‌های یکی دو رسانه ضد این فناوری است، ایجاد وابستگی به مونسانتو با به کار گیری این فناوری است. به طور خلاصه، این رسانه‌ها عامل ایجاد وابستگی را انحصار مونسانتو بر محصولات مهندسی ژنتیک از طریق ثبت اختراع و عقیم بودن بذرهای تراریخته دانسته‌اند که هر دو این ادعاها دروغ است. در این باره گفته شده بنابر اصول حقوقی در سطح ملی همه کشورها و معاهدات بین‌المللی ثبت اختراع تنها در کشوری اعتبار دارند که در آنجا ثبت شده باشد. [8] هیچ یک از فناوری‌های مورد استفاده در تولید بذور تراریخته به نام مونسانتو یا هر شرکت خارجی دیگری در ایران به ثبت نرسیده است و بنابراین حقوقی برای آنان مترتب نیست. داروهای نوترکیب و دیگر محصولات فناوری‌های نو که با افتخار توسط دانشمندان داخلی بومی‌سازی و تولید می‌شوند همگی دارای همین شرایط هستند. عقیم کردن بذرهای تراریخته از طریق مهندسی ژنتیک و انتقال ژن ترمیناتور نیز صحت ندارد. فناوری ترمیناتور هیچ گاه به صورت تجاری در بذرهای تراریخته موجود در بازار به کار نرفته و صرفا در مقیاس آزمایشگاهی مطرح بوده است. بنابراین، اگرچه یک ثبت اختراع در این باره وجود دارد (US Patent 5,723,765, 1998) اما این اختراع هرگز تجاری سازی نشده است.[9] باید توجه داشت بیشتر بذرهای مورد استفاده کشاورزان کشورمان وارداتی و هیبرید هستند و کشاورزان برای کشت بعدی مجبورند مجددا به شرکت خارجی مورد نظر مراجعه کنند مگر بذر گیاهانی مانند برنج و گندم که قابل کشت مجدد هستند.

با تولید بذرهای تراریخته با تکنولوژی بومی اساسا به دنبال کاهش واردات بذر خارجی هستیم چه از نوع هیبرید باشد مانند ذرت و چه از نوع غیرهیبرید که قابل کشت مجدد است. به طور حتم تحقق استقلال اقتصادی و به تبع آن استقلال سیاسی و رهایی از وابستگی یکی از آرمان‌های اساسی انقلاب اسلامی و آرزوی هر ایرانی متعهد است. دانشمندان بیوتکنولوژی قادر هستند از طریق این فناوری به ارائه ارقام زراعی پرمحصول، بی‌نیاز از سم، با ارزش تغذیه‌ای بالاتر، متحمل به کم‌آبی و با ارزش افزوده اقدام کنند و علاوه بر تقویت امنیت غذایی و خودکفایی وابستگی به بذرهای خارجی را کاهش دهند.

* عنوان دانشمند مستقل، شگرد صلح سبز برای جبران تقابل با جامعه علمی

تعداد کسانی که با قرض دادن عنوان دانشگاهی خود به جریان ضد این فناوری خدمت می‌کنند و در موقعیت‌های مختلف به تکرار این گونه مطالب خلاف و هراس‌افکنی علیه مهندی ژنتیک می‌پردازند به عدد انگشتان دست نمی‌رسد. به همین دلیل و به دلیل طرد از جامعه علمی خود را دانشمندان مستقل و جامعه علمی و دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی کشور را وابسته می‌خوانند! دانشمند مستقل در واقع عنوانی است که صلح سبز برای دانشمندان تحت نفوذ خود در کشورها به کار می‌گیرد تا مواضع شاذ و غیر علمی و طرد از جامعه علمی و دانشگاهی را توجیه کند. روبرت پارک استاد دانشگاه هاروراد ادعای دانشمند مستقل بودن و اظهار نظر در رسانه به جای منابع علمی را از نشانه‌های علم‌نما (pseudoscience) دانسته است که با اغراض مختلف تولید و منتشر می‌شود.[10] همان طور که گفته شد بهره‌گیری از مهندسی ژنتیک و ارقام اصلاح شده ژنتیکی و تراریخته در اسناد بالادستی و قوانین رسمی کشور تکلیف شده است. بی‌توجهی به این قوانین از سوی جریان ضد این فناوری خود می‌تواند موجب عقب ماندگی، افزایش وابستگی و به خطر افتادن امنیت غذایی کشور باشد.

 

 

منابع:

[1] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/11/09/1641832

[2] https://irbic.ir/9422

[3] https://irbic.ir/9653/

[4] Hammond & Koch, 2012; Hammond et al. 2013; Koch et al. 2015; American Academy of Microbiology, 2002

[5] Betz, F. et al. (2000). ‘Safety and advantages of Bacillus thuringiensis-protected plants to control insect pests’. Regul. Toxicol. Pharmacol., 32, 156.

[6] https://irbic.ir/8846/

[7] https://ec.europa.eu/food/plant/pesticides/glyphosate_en

[8] https://irbic.ir/9694/

[9] Kloppenburg, Jack Ralph (2005). First the Seed: The Political Economy of Plant Biotechnology. Univ of Wisconsin Press.

[10] https://www.unl.edu/rhames/park-seven-signs.pdf

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.